تُخَالِطُوهُم: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/تُخَالِطُوهُم | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/تُخَالِطُوهُم | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۹: | خط ۱۰: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, فَإِخْوَانُکُم:52, إِن:52, خَيْر:42, اللّه:42, لَهُم:36, يَعْلَم:36, الْمُفْسِد:31, إِصْلاَح:31, قُل:26, مِن:26, الْيَتَامَى:21, الْمُصْلِح:21, عَن:15, لَو:10, يَسْأَلُونَک:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تُخَالِطُوهُم]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تُخَالِطُوهُم]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۰
ریشه کلمه
قاموس قرآن
آميختن. راغب مىگويد: خلط آن است كه ميان اجزاء دو چيز يا بيشتر را جمع كنند اعّم از آنكه هر دو مايع باشند يا جامد يا يكى مايع و ديگرى جامد و آن از مزج اعّم است. اقرب الموارد مىگويد: مزج آميختى است كه جدا كردن آن ممكن نباشد مثل آميختن مايعات. و خلط اعّم از آن است. على هذا مزج اخصّ و خلط اعّم است ولى طبرسى در مجمع ذيل آيه 220 بقره مىگويد: مخالطه آميخته شدنى است كه جدا شدن آن ممكن نباشد. ناگفته نماند قول راغب و اقرب الموارد كه خلط را اعّم گفتهاند با استعمال قرآن بهتر مىسازد. [بقره:220] منظور از مخالطه چنان كه طبرسى گفته آميختن مال يتيم با مال خود است يعنى: تو را از يتامى مىپرسند بگو: اصلاح براى آنها (اصلاح اموال) خوب است و اگر اموال آنها را با اموال خود آميختند آنها برادران شمايند. مخالطه را معاشرت نيز گفتهاند. * [توبه:102] و ديگران كه به گناهان خويش اعتراف كرده عمل شايستهاى را با عمل بد ديگر آميختهاند. يعنى هم عمل صالح و هم عمل طالح انجام دادهاند. * [كهف:45] اختلاط به معنى امتزاج و آميخته شدن است، تا آب نباشد املاح زمين و گازهاى هوا قابل امتزاج نيست آب باران است كه آميخته با گازهاى مخصوص از هوا به زمين مىريزد و آنگاه املاح خاك را حلّ كرده و قابل تغذيه گياه مىكند. گمان مىكنم منظور از نبات در آيه موّادى است كه گياه را تشكيل مىدهند و آنها به واسطه بهم آميخته و ممتزج مىشوند و به صورت گياه در مىآيند. على هذا با «به» براى سببيّت است. ممكن است باء را براى تعديه گرفت يعنى گياه زمين با آب آميخته شد. * [ص:24] خطاء جمع خليط و آن به معناى رفيق و همساى و شريك است مراد از آن در آيه شريفه شركاء است كه مال خود را با مال شريك خود مىآميزند.