تَخْضَعْن: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(Added word proximity by QBot) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/تَخْضَعْن | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/تَخْضَعْن | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۴: | خط ۵: | ||
*[[ریشه خضع | خضع]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: خضع| ]] | *[[ریشه خضع | خضع]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: خضع| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
خضوع چنان كه اقرب و قاموس گويد به معنى: تواضع، سر به زير انداختن و آرامى است. صحاح نيز آنرا فروتنى و سر به زير انداختن گفته است. راغب ميان آن و خشوع كه گذشت فرقى نمىداند. [احزاب:32] آيه درباره زنان حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله» است خضوع را در آيه نازك و نرم سخن گفتن معنى كردهاند كه همان سخن گفتن با ناز و عشوه است. و آن يك نوع تواضع در سخن گفتن است. يعنى: در سخن گفتن نرمى (و ناز) نكنيد تا مريض القلب در شما طمع كند و سخن بطور متعارف گوئيد. * [شعراء:4] خضوع اعناق سر به زير افتادن آنهاست در اثر زبونى و خوارى، ولى از آيه ماقبل استفاده مىشود كه از آن طاعت و فرمانبردارى مراد است، در اقرب الموارد آمده: چون خضوع با لام متعدى شود به معنى اطاعت آيد «خضع له: انقاد» در نهج البلاغه خطبه 184 آمده «خَضَعَتِ الْاَشْياءُ لَهُ وَ ذَلَّتْ مُسْتَكينَةً لِعَظَمَتِهِ» ولى در جمله «ما اَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحاجَةِ و الْجَفاءَ عِنْدَ الْغِنى» نهج البلاغه نامه 31، مقصود از خضوع تواضع و فروتنى است. در خلتمه مخفى نماند كه در قرآن مجيد: اين مادّه بيشتر از دو مورد فوق نيامده است. | |||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
بِالْقَوْل:100, فَلا:100, فَيَطْمَع:89, اتّقَيْتُن:89, إِن:78, الّذِي:78, فِي:66, النّسَاء:66, قَلْبِه:55, مِن:55, مَرَض:44, کَأَحَد:44, وَ:33, لَسْتُن:33, قُلْن:21, النّبِي:21, قَوْلا:10, نِسَاء:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تَخْضَعْن]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۰
ریشه کلمه
- خضع (۲ بار)
قاموس قرآن
خضوع چنان كه اقرب و قاموس گويد به معنى: تواضع، سر به زير انداختن و آرامى است. صحاح نيز آنرا فروتنى و سر به زير انداختن گفته است. راغب ميان آن و خشوع كه گذشت فرقى نمىداند. [احزاب:32] آيه درباره زنان حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله» است خضوع را در آيه نازك و نرم سخن گفتن معنى كردهاند كه همان سخن گفتن با ناز و عشوه است. و آن يك نوع تواضع در سخن گفتن است. يعنى: در سخن گفتن نرمى (و ناز) نكنيد تا مريض القلب در شما طمع كند و سخن بطور متعارف گوئيد. * [شعراء:4] خضوع اعناق سر به زير افتادن آنهاست در اثر زبونى و خوارى، ولى از آيه ماقبل استفاده مىشود كه از آن طاعت و فرمانبردارى مراد است، در اقرب الموارد آمده: چون خضوع با لام متعدى شود به معنى اطاعت آيد «خضع له: انقاد» در نهج البلاغه خطبه 184 آمده «خَضَعَتِ الْاَشْياءُ لَهُ وَ ذَلَّتْ مُسْتَكينَةً لِعَظَمَتِهِ» ولى در جمله «ما اَقْبَحَ الْخُضُوعَ عِنْدَ الْحاجَةِ و الْجَفاءَ عِنْدَ الْغِنى» نهج البلاغه نامه 31، مقصود از خضوع تواضع و فروتنى است. در خلتمه مخفى نماند كه در قرآن مجيد: اين مادّه بيشتر از دو مورد فوق نيامده است.