۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۱ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۳}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
از اينجا معلوم مى شود كه امر به جهاد در آيه شريفه مطلق است ، و منافات ندارد كه در دليل ديگرى با بودن پاره اى از اعذار و موانع از قبيل مرض ، كورى ، شلى و امثال آن ، مقيد بشود و در نتيجه با بودن آن عذرها، وجوب جهاد ساقط گردد. پس كسى خيال نكند كه معناى خفافا و ثقالا اين است كه حتى با بودن آن اعذار هم بايد بيرون رويد. | از اينجا معلوم مى شود كه امر به جهاد در آيه شريفه مطلق است ، و منافات ندارد كه در دليل ديگرى با بودن پاره اى از اعذار و موانع از قبيل مرض ، كورى ، شلى و امثال آن ، مقيد بشود و در نتيجه با بودن آن عذرها، وجوب جهاد ساقط گردد. پس كسى خيال نكند كه معناى خفافا و ثقالا اين است كه حتى با بودن آن اعذار هم بايد بيرون رويد. | ||
لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سفَراً قَاصِداً | لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سفَراً قَاصِداً لاتَّبَعُوك ... | ||
كلمه «''' عرض '''» به معناى چيزى است كه زوال و نابودى بسرعت در آن راه يابد. اين كلمه به مال دنيوى نيز اطلاق مى گردد و همين معنا مورد نظر اين آيه مى باشد. | كلمه «''' عرض '''» به معناى چيزى است كه زوال و نابودى بسرعت در آن راه يابد. اين كلمه به مال دنيوى نيز اطلاق مى گردد و همين معنا مورد نظر اين آيه مى باشد. | ||
و منظور از نزديك بودن آن ، نقد و در دسترس بودن است ، و منظور از اين كه سفر قاصد باشد با در نظر گرفتن اين كه كلمه قصد به معناى وسط و ميانه است اين است كه خيلى دور و طولانى نباشد، بلكه براى مسافر آسان و نزديك باشد. كلمه «''' شقه '''» به معناى مسافت است ، و از اين نظر آن را شقه گفته اند كه پيمودن آن مستلزم مشقت است . | و منظور از نزديك بودن آن ، نقد و در دسترس بودن است ، و منظور از اين كه سفر قاصد باشد با در نظر گرفتن اين كه كلمه قصد به معناى وسط و ميانه است اين است كه خيلى دور و طولانى نباشد، بلكه براى مسافر آسان و نزديك باشد. كلمه «''' شقه '''» به معناى مسافت است ، و از اين نظر آن را شقه گفته اند كه پيمودن آن مستلزم مشقت است . | ||
خط ۱۰: | خط ۱۲: | ||
و معناى آيه اين است كه : اگر تو ايشان را به كارى دعوت مى كردى كه نفع مالى مسلم و نقدى مى داشت . و به دست آوردنش هم آسان مى بود بطور مسلم تو را اجابت مى كردند و با تو بيرون مى آمدند تا به طمع خود برسند و غنيمتى كه وعده داده بودى به چنگ آورند، و ليكن تو ايشان را به سفرى دور و دراز و كارى دشوار دعوت كردى ، و لذا درباره آن تثاقل ورزيدند. | و معناى آيه اين است كه : اگر تو ايشان را به كارى دعوت مى كردى كه نفع مالى مسلم و نقدى مى داشت . و به دست آوردنش هم آسان مى بود بطور مسلم تو را اجابت مى كردند و با تو بيرون مى آمدند تا به طمع خود برسند و غنيمتى كه وعده داده بودى به چنگ آورند، و ليكن تو ايشان را به سفرى دور و دراز و كارى دشوار دعوت كردى ، و لذا درباره آن تثاقل ورزيدند. | ||
و بزودى بعد از آنكه از جنگ برگشتيد و ايشان را در تخلفشان سرزنش كرديد به خدا سوگند خواهند خورد كه اگر ما استطاعت مى داشتيم با شما مى آمديم ، اينها با اين طريقه اى كه در امر جهاد اتخاذ كرده اند كه هر وقت آسان و پر درآمد بود شركت كنند و هر وقت دور و پر مشقت بود تخلف نموده و عذرها و سوگند دروغين بياورند خود را هلاك خواهند كرد، و خدا مى داند كه در سوگندشان دروغگويند. و ممكن هم هست كه جمله «''' يهلكون انفسهم '''» تنها مربوط به سوگند دروغين ايشان باشد. | و بزودى بعد از آنكه از جنگ برگشتيد و ايشان را در تخلفشان سرزنش كرديد به خدا سوگند خواهند خورد كه اگر ما استطاعت مى داشتيم با شما مى آمديم ، اينها با اين طريقه اى كه در امر جهاد اتخاذ كرده اند كه هر وقت آسان و پر درآمد بود شركت كنند و هر وقت دور و پر مشقت بود تخلف نموده و عذرها و سوگند دروغين بياورند خود را هلاك خواهند كرد، و خدا مى داند كه در سوگندشان دروغگويند. و ممكن هم هست كه جمله «''' يهلكون انفسهم '''» تنها مربوط به سوگند دروغين ايشان باشد. | ||
عَفَا | عَفَا اللَّهُ عَنك لِمَ أَذِنت لَهُمْ حَتى يَتَبَينَ لَك الَّذِينَ صدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكَذِبِينَ | ||
جمله اولى يعنى : «''' عفا الله عنك '''» دعا به جان پيغمبر است ، نظير نفرين به كشته شدن كه در چند جاى قرآن آمده ، مانند: «''' قتل الانسان ما اكفره '''» و «''' فقتل كيف قدر '''» و «''' قاتلهم الله انى يوفكون '''» . | جمله اولى يعنى : «''' عفا الله عنك '''» دعا به جان پيغمبر است ، نظير نفرين به كشته شدن كه در چند جاى قرآن آمده ، مانند: «''' قتل الانسان ما اكفره '''» و «''' فقتل كيف قدر '''» و «''' قاتلهم الله انى يوفكون '''» . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۲ </center> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
<span id='link213'><span> | <span id='link213'><span> | ||
==يكى از علائم و نشانه هاى نفاق == | ==يكى از علائم و نشانه هاى نفاق == | ||
لا يَستَئْذِنُك | لا يَستَئْذِنُك الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ... يَترَدَّدُونَ | ||
اين دو آيه يكى از علائم نفاق كه منافقين را از مؤ منين جدا مى سازد بيان مى كند، و آن اين است كه منافق از پيغمبر اجازه تخلف از جهاد مى گيرد، ولى مؤ من در جهاد در راه خدا پيشدستى نموده ، هرگز به تخلف راضى نمى شود. | اين دو آيه يكى از علائم نفاق كه منافقين را از مؤ منين جدا مى سازد بيان مى كند، و آن اين است كه منافق از پيغمبر اجازه تخلف از جهاد مى گيرد، ولى مؤ من در جهاد در راه خدا پيشدستى نموده ، هرگز به تخلف راضى نمى شود. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۸۸ </center> | ||
خداوند در اين دو آيه مى خواهد بفرمايد: جهاد در راه خدا با جان و مال از لوازم ايمان واقعى و درونى به خدا و روز جزاست ، چون چنين ايمانى آدمى را به تقوى وا ميدارد، و مؤ من بخاطر داشتن چنين ايمانى نسبت به وجوب جهاد بصيرتى بدست مى آورد و همين بصيرت نمى گذارد كه در امر جهاد تثاقل و كاهلى كند، تا چه رسد به اينكه از ولى امر خود اجازه تخلف و معافيت از جهاد بخواهد. بخلاف منافق كه او بخاطر نداشتن ايمان به خدا و روز جزا داراى چنين تقوائى نگشته ، دلش همواره در تزلزل و ترديد است و در نتيجه در مواقف دشوارى كه پاى جان و مال در ميان است دلش مى خواهد بهر وسيله ممكن طفره برود و خود را كنار بكشد، و براى اينكه از رسوائى خود نيز جلوگيرى بعمل آورده باشد و صورت قانونى بدان بدهد از ولى امرش درخواست معافيت مى كند. | خداوند در اين دو آيه مى خواهد بفرمايد: جهاد در راه خدا با جان و مال از لوازم ايمان واقعى و درونى به خدا و روز جزاست ، چون چنين ايمانى آدمى را به تقوى وا ميدارد، و مؤ من بخاطر داشتن چنين ايمانى نسبت به وجوب جهاد بصيرتى بدست مى آورد و همين بصيرت نمى گذارد كه در امر جهاد تثاقل و كاهلى كند، تا چه رسد به اينكه از ولى امر خود اجازه تخلف و معافيت از جهاد بخواهد. بخلاف منافق كه او بخاطر نداشتن ايمان به خدا و روز جزا داراى چنين تقوائى نگشته ، دلش همواره در تزلزل و ترديد است و در نتيجه در مواقف دشوارى كه پاى جان و مال در ميان است دلش مى خواهد بهر وسيله ممكن طفره برود و خود را كنار بكشد، و براى اينكه از رسوائى خود نيز جلوگيرى بعمل آورده باشد و صورت قانونى بدان بدهد از ولى امرش درخواست معافيت مى كند. | ||
وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ | وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لاَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً ... | ||
«''' عدة '''» به معناى تجهيزات و «''' انبعاث '''» - بطورى كه صاحب مجمع البيان گفته - به معناى به سرعت روانه شدن است و كلمه «''' تثبيط '''» به معناى بازداشتن از امرى است كه نسبت بدان رغبتى نباشد. | «''' عدة '''» به معناى تجهيزات و «''' انبعاث '''» - بطورى كه صاحب مجمع البيان گفته - به معناى به سرعت روانه شدن است و كلمه «''' تثبيط '''» به معناى بازداشتن از امرى است كه نسبت بدان رغبتى نباشد. | ||
اين آيه عطف است به جمله سابق كه مى فرمايد: «''' و الله يعلم انهم لكاذبون '''» ، و مى خواهد همان معنا را برساند و بفهماند كه اينان در دعوى اينكه نمى توانند در جنگ شركت كنند دروغگويند، بلكه واقعش اين است كه ميل ندارند شركت كنند، و گر نه اگر كمترين رغبتى داشتند تجهيزات سفر خود را تهيه مى ديدند، چون پر واضح است كه هر كس بخواهد در هر امرى اقدام نمايد و بدان علاقمند باشد قبلا خود را آماده مى كند، و از اين منافقين هيچگونه جنب و جوشى ديده نشد، پس معلوم مى شود كه اصلا نمى خواهند در جنگ شركت جويند. | اين آيه عطف است به جمله سابق كه مى فرمايد: «''' و الله يعلم انهم لكاذبون '''» ، و مى خواهد همان معنا را برساند و بفهماند كه اينان در دعوى اينكه نمى توانند در جنگ شركت كنند دروغگويند، بلكه واقعش اين است كه ميل ندارند شركت كنند، و گر نه اگر كمترين رغبتى داشتند تجهيزات سفر خود را تهيه مى ديدند، چون پر واضح است كه هر كس بخواهد در هر امرى اقدام نمايد و بدان علاقمند باشد قبلا خود را آماده مى كند، و از اين منافقين هيچگونه جنب و جوشى ديده نشد، پس معلوم مى شود كه اصلا نمى خواهند در جنگ شركت جويند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
<span id='link214'><span> | <span id='link214'><span> | ||
==مفسده حضور منافقين در ميان صفوف مؤ منين مجاهد == | ==مفسده حضور منافقين در ميان صفوف مؤ منين مجاهد == | ||
لَوْ خَرَجُوا فِيكم | لَوْ خَرَجُوا فِيكم مَّا زَادُوكُمْ إِلا خَبَالاً وَ لاَوْضعُوا خِلَلَكُمْ ... | ||
كلمه خبال به معناى فساد و اضطراب راى است . و كلمه «''' ايضاح '''» به معناى شتابيدن در شر است . و «''' خلال '''» به معناى بين و «''' بغى '''» به معناى طلبيدن است . بنا بر اين ، معناى اينكه فرمود: «''' يبغونكم الفتنه '''» اين است كه منافقين خواهان فتنه براى شما هستند. بعضى بجاى «''' براى شما '''» گفته اند: «''' در شما '''» . و «''' فتنه '''» به معناى محنت و گرفتارى است ، و از انواع گرفتاريها آنكه مناسب با مقام آيه است همان تفرقه و اختلاف كلمه است . | كلمه خبال به معناى فساد و اضطراب راى است . و كلمه «''' ايضاح '''» به معناى شتابيدن در شر است . و «''' خلال '''» به معناى بين و «''' بغى '''» به معناى طلبيدن است . بنا بر اين ، معناى اينكه فرمود: «''' يبغونكم الفتنه '''» اين است كه منافقين خواهان فتنه براى شما هستند. بعضى بجاى «''' براى شما '''» گفته اند: «''' در شما '''» . و «''' فتنه '''» به معناى محنت و گرفتارى است ، و از انواع گرفتاريها آنكه مناسب با مقام آيه است همان تفرقه و اختلاف كلمه است . | ||
«''' وسماع '''» به معناى كسى است كه هر حرفى را زود مى پذيرد و باور مى كند. اين آيه در مقام تعليل جمله «''' و لكن كره الله انبعاثهم فثبطهم '''» است ، و براى اينكه امتنان را هم برساند، بدون وصل يعنى بدون حرف عطف (واو) شروع شده ؛ و معناى آيه احتياجى به توضيح ندارد. | «''' وسماع '''» به معناى كسى است كه هر حرفى را زود مى پذيرد و باور مى كند. اين آيه در مقام تعليل جمله «''' و لكن كره الله انبعاثهم فثبطهم '''» است ، و براى اينكه امتنان را هم برساند، بدون وصل يعنى بدون حرف عطف (واو) شروع شده ؛ و معناى آيه احتياجى به توضيح ندارد. | ||
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَ | لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَك الاُمُورَ حَتى جَاءَ الْحَقُّ وَ ظهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كرِهُونَ | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۹۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۹۰ </center> | ||
يعنى قسم مى خورم كه منافقان بطور مسلم پيش از اين جنگ (جنگ تبوك ) خواهان فتنه و محنت و اختلاف كلمه و تفرقه اجتماع شما بودند، همچنانكه در جنگ احد عبد الله بن ابى بن سلول يك ثلث از جمعيت سپاهيان شما را از صحنه جنگ به طرف مدينه برگردانيد و از يارى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دريغ نمود. آرى ، همين منافقين بودند كه همواره امور را براى تو دگرگونه ساخته ، نعل را وارونه مى زدند و مردم را به مخالفت تو دعوت و بر معصيت تخلف از امر جهاد تحريك نموده ، يهوديان و مشركان را بر قتال با مسلمانان برمى انگيختند و در ميان مسلمين جاسوسى و خرابكاريهاى ديگر مى كردند تا آنكه حق - آن حق كه مى بايست پيروى شود - بيامد، و امر خدا و آنچه كه از دين مى خواست پيروز گشت و بر خواسته هاى شيطانى كافران غالب آمد با اينكه كفار از پيشرفت آن اكراه داشتند. | يعنى قسم مى خورم كه منافقان بطور مسلم پيش از اين جنگ (جنگ تبوك ) خواهان فتنه و محنت و اختلاف كلمه و تفرقه اجتماع شما بودند، همچنانكه در جنگ احد عبد الله بن ابى بن سلول يك ثلث از جمعيت سپاهيان شما را از صحنه جنگ به طرف مدينه برگردانيد و از يارى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) دريغ نمود. آرى ، همين منافقين بودند كه همواره امور را براى تو دگرگونه ساخته ، نعل را وارونه مى زدند و مردم را به مخالفت تو دعوت و بر معصيت تخلف از امر جهاد تحريك نموده ، يهوديان و مشركان را بر قتال با مسلمانان برمى انگيختند و در ميان مسلمين جاسوسى و خرابكاريهاى ديگر مى كردند تا آنكه حق - آن حق كه مى بايست پيروى شود - بيامد، و امر خدا و آنچه كه از دين مى خواست پيروز گشت و بر خواسته هاى شيطانى كافران غالب آمد با اينكه كفار از پيشرفت آن اكراه داشتند. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۶: | ||
قريش با فعاليت هر چه تمامتر به جستجويش برخاستند، و سرانجام به در غار رسيدند، در آنجا يكى به ديگرى مى گفت : اين تار عنكبوتى كه من مى بينم آنقدر كهنه است كه گويا قبل از تولد محمد در اينجا تنيده شده . | قريش با فعاليت هر چه تمامتر به جستجويش برخاستند، و سرانجام به در غار رسيدند، در آنجا يكى به ديگرى مى گفت : اين تار عنكبوتى كه من مى بينم آنقدر كهنه است كه گويا قبل از تولد محمد در اينجا تنيده شده . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۱ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۳}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش