سَامِرا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه سمر | سمر]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: سمر| ]] | *[[ریشه سمر | سمر]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: سمر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
گفتگو در شب. در اقرب گويد: «سمر سمراً و سموراً: لم ينم و تحدّث ليلاً» يعنى شب را نخوابيد و به گفتگو پرداخت. و نيز آن را شب، و سايه ماهتاب و شب تاريك گفتهاند و سمره رنگى است ما بين سياه و سفيد [مؤمنون:67]. ضمير به قرآن يا حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم راجع است و سامراً حال است از فاعل تهجرون و هجر به معنى كنار شدن و افسانه سرائى است. يعنى متكبّر به حق از حق منحرف مىشديد و از حق اعراض مىكرديد و شبانه درباره ان به عيبگوئى مىپرداختيد و سامر در آيه اسم جمع است در نهج البلاغه خطبه 124 فرموده «وَاللّهِ ما اَطُورُ بِهِ ما سَمَرَ سَميرٌ» به خدا به ظلم نزديك نمىشوم ماداميكه دنيا باقى است. سمير را دهر معنى كردهاند. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۲۸
«سامراً» از مادّه «سمر» (بر وزن ثمر) به معناى گفتگوهاى شبانه است. بعضى از مفسران گفته اند: معناى اصلى این ماده «سایه ماه در شب» است که تاریکى و سفیدى در آن آمیخته شده و از آنجا که گفتگوهاى شبانه گاه در سایه ماهتاب انجام مى شود ـ چنان که نقل کرده اند مشرکان عرب شب هاى ماهتابى در اطراف کعبه جمع مى شدند و بر ضد پیامبر(صلى الله علیه وآله) سخن مى گفتند ـ این واژه در مورد آن به کار رفته، و اگر مى بینیم به افراد گندم گون و یا خود گندم، «سمراء» گفته مى شود به خاطر آن است که سفیدى آن با کمى تیرگى آمیخته شده است.
ریشه کلمه
- سمر (۱ بار)
قاموس قرآن
گفتگو در شب. در اقرب گويد: «سمر سمراً و سموراً: لم ينم و تحدّث ليلاً» يعنى شب را نخوابيد و به گفتگو پرداخت. و نيز آن را شب، و سايه ماهتاب و شب تاريك گفتهاند و سمره رنگى است ما بين سياه و سفيد [مؤمنون:67]. ضمير به قرآن يا حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم راجع است و سامراً حال است از فاعل تهجرون و هجر به معنى كنار شدن و افسانه سرائى است. يعنى متكبّر به حق از حق منحرف مىشديد و از حق اعراض مىكرديد و شبانه درباره ان به عيبگوئى مىپرداختيد و سامر در آيه اسم جمع است در نهج البلاغه خطبه 124 فرموده «وَاللّهِ ما اَطُورُ بِهِ ما سَمَرَ سَميرٌ» به خدا به ظلم نزديك نمىشوم ماداميكه دنيا باقى است. سمير را دهر معنى كردهاند.