فَيَدْمَغُه: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
*[[ریشه ف‌ | ف‌]] (۲۹۹۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ف‌| ]]
*[[ریشه ف‌ | ف‌]] (۲۹۹۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ف‌| ]]
*[[ریشه ه‌ | ه‌]] (۳۵۷۶ بار) [[کلمه با ریشه:: ه‌| ]]
*[[ریشه ه‌ | ه‌]] (۳۵۷۶ بار) [[کلمه با ریشه:: ه‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
[انبیاء:18]. راغب مى‏گويد: دمغ به معنى شكستن مغز سر است «يدمغه» يعنى مخ آن را مى‏شكند. جوهرى در صحاح گفته «دمغه دمغاً» يعنى او را زخم زد و زخم به مغزش رسيد. در قاموس و اقرب نيز چنين گفته است. دامغه زخمى است كه عمق آن تا دماغ يعنى مغز رسيده باشد. معنى آيه چنين مى‏شود: حق را بر روى باطل مى‏نهيم كه مغز آن را مى‏شكند آنگاه مى‏بينى كه باطل پوچ و ناچيز است مراد از آيه آن است كه حق باطل را ابطال مى‏كند ولى ايت تعبير عاليترين تعبير است كه بگوئيم: حق مغز باطل را مى‏شكافد و ميشكند آنگاه پس از شكافته شدن مى‏بينى كه باطل نا چيز و گذاشتن هر دو آمده است. اين كلمه در كلام اللّه يكبار بيشتر نيامده.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۰۲

آیات شامل این کلمه

«یَدْمَغُهُ» از مادّه «دَمْغ» که به گفته «راغب» به معناى شکستن جمجمه و مغز سر است که حساسترین نقطه بدن انسان محسوب مى شود، تعبیر رسایى است براى غالب بودن لشگر حق، غلبه اى چشمگیر و قاطع.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

[انبیاء:18]. راغب مى‏گويد: دمغ به معنى شكستن مغز سر است «يدمغه» يعنى مخ آن را مى‏شكند. جوهرى در صحاح گفته «دمغه دمغاً» يعنى او را زخم زد و زخم به مغزش رسيد. در قاموس و اقرب نيز چنين گفته است. دامغه زخمى است كه عمق آن تا دماغ يعنى مغز رسيده باشد. معنى آيه چنين مى‏شود: حق را بر روى باطل مى‏نهيم كه مغز آن را مى‏شكند آنگاه مى‏بينى كه باطل پوچ و ناچيز است مراد از آيه آن است كه حق باطل را ابطال مى‏كند ولى ايت تعبير عاليترين تعبير است كه بگوئيم: حق مغز باطل را مى‏شكافد و ميشكند آنگاه پس از شكافته شدن مى‏بينى كه باطل نا چيز و گذاشتن هر دو آمده است. اين كلمه در كلام اللّه يكبار بيشتر نيامده.