گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۲: خط ۹۲:
آرى، سياق كلام، سياق بيان اين جهت است كه: روز قيامت، روزى است كه مردم از اولين تا آخرين، يك جا جمع مى شوند و همه مشهودند و احدى از آن تخلف نمى كند، و كار مردم در آن روز، منتهى به يكى از دو چيز مى شود: يا بهشت و يا آتش.
آرى، سياق كلام، سياق بيان اين جهت است كه: روز قيامت، روزى است كه مردم از اولين تا آخرين، يك جا جمع مى شوند و همه مشهودند و احدى از آن تخلف نمى كند، و كار مردم در آن روز، منتهى به يكى از دو چيز مى شود: يا بهشت و يا آتش.


و گو اين كه «مستضعفين»، نسبت به كسانى كه به خاطر عملشان مستحق بهشت شده اند و كسانى كه به خاطر كردارشان مستحق آتش گشته اند، صنف سومى هستند، وليكن اين معنا، مسلّم و بديهى است كه ايشان هم سرانجامى دارند، و چنان نيست كه به وضعشان رسيدگى نشود و دائما به حالت بلاتكليفى و انتظار بمانند، بلكه بالاخره، به يكى از دو طايفه بهشتيان و دوزخيان ملحق مى شوند. همچنان كه فرموده: «وَ آخَرُونَ مُرجَونَ لِأمرِ اللهّ إمّا يُعَذِّبَهُم وَ إمّا يَتُوبَ عَلَيهِم وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ».
و گو اين كه «مستضعفين»، نسبت به كسانى كه به خاطر عملشان مستحق بهشت شده اند و كسانى كه به خاطر كردارشان مستحق آتش گشته اند، صنف سومى هستند، وليكن اين معنا، مسلّم و بديهى است كه ايشان هم سرانجامى دارند، و چنان نيست كه به وضعشان رسيدگى نشود و دائما به حالت بلاتكليفى و انتظار بمانند، بلكه بالاخره، به يكى از دو طايفه بهشتيان و دوزخيان ملحق مى شوند. همچنان كه فرموده: «وَ آخَرُونَ مُرجَونَ لِأمرِ اللهّ إمّا يُعَذِّبُهُم وَ إمّا يَتُوبُ عَلَيهِم وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ».


و لازمۀ اين سياق، اين است كه: اهل محشر را منحصر در دو فريق كند: «سُعدَاء» و «اشقياء» و بفرمايد: احدى از ايشان نيست، مگر اين كه يا سعيد است و يا شقى.
و لازمۀ اين سياق، اين است كه: اهل محشر را منحصر در دو فريق كند: «سُعدَاء» و «اشقياء» و بفرمايد: احدى از ايشان نيست، مگر اين كه يا سعيد است و يا شقى.


پس آيه مورد بحث، نظير آن آيه ديگرى است كه مى فرمايد: «وَ تُنذِرَ يَومَ الجَمعِ لَا رَيبَ فِیهِ فَرِيقٌ فِى الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِى السَّعِيرِ وَ لَو شَاءَ اللّهُ لَجَعَلَهُم أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدخِلُ مَن يَشَاءُ فِى رَحمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِن وَلِىٍّ وَ لَا نَصِيرٍ». چه جملۀ «فَرِيقٌ فِى الجَنَّةٍ وَ فَرِيقٌ فِى السَّعِير»، نظير مورد بحث، هرچند به تنهايى دلالتى بر حصر ندارد، وليكن با كمك سياق، حصر را افاده مى كند.
پس آيه مورد بحث، نظير آن آيه ديگرى است كه مى فرمايد: «وَ تُنذِرَ يَومَ الجَمعِ لَا رَيبَ فِیهِ فَرِيقٌ فِى الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِى السَّعِيرِ * وَ لَو شَاءَ اللّهُ لَجَعَلَهُم أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدخِلُ مَن يَشَاءُ فِى رَحمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِن وَلِىٍّ وَ لَا نَصِيرٍ». چه جملۀ «فَرِيقٌ فِى الجَنَّةٍ وَ فَرِيقٌ فِى السَّعِير»، نظير مورد بحث، هرچند به تنهايى دلالتى بر حصر ندارد، وليكن با كمك سياق، حصر را افاده مى كند.


حال بايد ديد آيه شريفه چه دلالتى دارد. آنچه از آيه استفاده مى شود، تنها اين معنا است كه هر كه در عرصه قيامت باشد، يا شقى است و متصف به شقاوت، و يا سعيد است و داراى سعادت. و اما اين كه اين دو صفت، به چه چيز براى موضوع ثابت مى شود،
حال بايد ديد آيه شريفه چه دلالتى دارد. آنچه از آيه استفاده مى شود، تنها اين معنا است كه هر كه در عرصه قيامت باشد، يا شقى است و متصف به شقاوت، و يا سعيد است و داراى سعادت. و اما اين كه اين دو صفت، به چه چيز براى موضوع ثابت مى شود،
۱۶٬۲۸۸

ویرایش