۱۶٬۲۷۸
ویرایش
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
فاعل كلمۀ «يَأت» ضميری است كه به اجل، كه در جمله قبل ذكر شد، بر مى گردد، و معنايش اين است: روزى كه مى آيد، آن اجلى كه قيامت تا آن روز به تأخير مى افتد، هيچ كس تكلم نمى كند مگر به اذن او. در جاى ديگر فرموده: «مَن كَانَ يَرجُوا لِقَاءَ اللّه فَإنَّ أجَلَ اللّه لَآتٍ». | فاعل كلمۀ «يَأت» ضميری است كه به اجل، كه در جمله قبل ذكر شد، بر مى گردد، و معنايش اين است: روزى كه مى آيد، آن اجلى كه قيامت تا آن روز به تأخير مى افتد، هيچ كس تكلم نمى كند مگر به اذن او. در جاى ديگر فرموده: «مَن كَانَ يَرجُوا لِقَاءَ اللّه فَإنَّ أجَلَ اللّه لَآتٍ». | ||
==چند وجه در معناى: | ==چند وجه در معناى: «يَومَ يَأت...» در آيه شريفه== | ||
بعضى از | بعضى از مفسران - به طورى كه در مجمع البيان نقل كرده - گفته اند: معنايش اين است: «روزى كه قيامت و جزاء مى آيد» و لازمه اين حرف، اين است كه ضمير مذكور، به قيامت و جزاء كه سابقه كلام به وجهى بر آن دلالت مى كند، برگردد. و اين، تكلف و زحمتى است كه گوينده اش به خود داده، در حالى كه احتياجى به آن نيست. | ||
بعضى ديگر - | بعضى ديگر - به طورى كه المنار آورده - گفته اند: معنايش اين است كه: چون در آن وقت، اين روز معين فرا مى رسد، هيچ نفسى از نفوس ناطقه تكلم نمى كند، مگر به اذن خداى تعالى. پس منظور از «يَوم» در آيه مطلق وقت، و غيرمحدود است. براى اين كه آيه شريفه، روز نامبرده را ظرف گرفته براى روز محدودى كه به اوصاف نامبرده در آيه متصف و فاعل كلمۀ «يَأت» است. | ||
و اين | و اين حرف، خطا و غلط است. زيرا مستلزم اين است كه كلمه «يَوم» ظرف باشد براى «يَوم» (قيامت)، چون برگشت معنا در حقيقت، به اين است كه بگوييم: «وقتى كه مى آيد، در آن اين وقت معين، يا روزى كه مى آيد در آن اين روز معين»، و اين محذور را كه «يَوم» ظرف «يوم» باشد، و چيزى ظرف خودش باشد با تفرقه ميان دو روز، و يكى را عام و ديگرى را خاص قرار دادن نمى توان دفع نمود. | ||
آرى، مظروف واقع شدن زمان - كه ذاتا ظرف است -براى زمانى ديگر محال | آرى، مظروف واقع شدن زمان - كه ذاتا ظرف است - براى زمانى ديگر محال است، و با عوض كردن لفظ و تغيير ممكن نمى شود، و يكى را مطلق و ديگرى را محدود گرفتن، صرف تصورى است كه دردى را دوا نمى كند. هر دو روز، از نظر اطلاق و تقييد و سعه و ضيق مساويند. بله، بسا مى شود كه يك زمان معين را با حادثه اى كه در آن اتفاق افتاده | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱ </center> | ||
متحد مى گيرند، | متحد مى گيرند، به طورى كه خود آن زمان هم حادثى از حوادث شده، جنبه ظرفيتش لغو مى گردد. آنگاه چنين زمانى را مظروف براى زمان ديگرى مى گيرند و مثلا مى گويند: روز قربان، در ماه ذى الحجه است، و روز عاشورا، در ماه محرم است۰ خداى تعالى هم از همين باب فرموده: «يَومَ تَقُومُ السَّاعَة». و اگر در آيه مورد بحث هم اين عنايت صحيح باشد، به همين عنايت ممكن است ضمير در «يَأتِى» را به كلمه «يَوم» برگرداند. | ||
و | و اين كه فرمود: «لَا تَكَلَّمُ نَفسٌ إلّا بِإذنِهِ»، اصلش «لَا تَتَكَلَّمُ نَفسٌ» بوده، و يكى از دو حرف «تاء» حذف شده و حذف يكى از دو تاء باب «تفعل»، شايع و قياسى است. | ||
و | و «باء» در «بِإذنِهِ»، براى مصاحبت است. پس در حقيقت استثناء از كلام است، نه از متكلم، به خلاف آيه «لَا يَتَكَلَّمُونَ إلّا مَن أذِنَ لَهُ الرَّحمَنُ»، كه استثناء از متكلم است. و معناى آيه مورد بحث، اين است كه: هيچ نفسى به كلامى تكلم نمى كند، مگر به آن كلامى كه به اذن خدا همراه باشد، نه مانند دنيا كه هر حرفى بخواهد بزند، چه خدا اجازه تشريعى داده باشد و چه نداده باشد. | ||
و اين صفت را كه «كسى تكلم نمى | و اين صفت را كه «كسى تكلم نمى كند، مگر به اذن او»، از خواص معرف روز قيامت شمرده و حال آن كه اختصاص به آن ندارد، هيچ نفسى از نفوس تكلم نمى كند و هيچ حادثى از حوادث در هيچ وقتى از اوقات اتفاق نمى افتد، مگر به اذن او. | ||
در پاره اى از | در پاره اى از بحث هاى گذشته هم گفتيم كه غالب معرّف هايى كه خداوند در قرآن، براى روز قيامت ذكر كرده، با اين كه در سياق اوصاف خاصه به آن آورده است، معذلك شامل غير آن هم مى شود. مانند آيه: «يَومَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخفَى عَلَى اللّهِ مِنهُم شَئٌ»، و آيه «يَومَ تُوَلُّونَ مُدبِرِينَ مَا لَكُم مِنَ اللّهِ مِن عَاصِمٍ»، و آيه «يَومَ لَا يَملِكُ نَفسٌ لِنَفسٍ شَيئاً وَ الأمرُ يَومَئِذٍ لِلّهِ» و همچنين آياتى ديگر. | ||
و به خوبى واضح است كه اين | و به خوبى واضح است كه اين اوصاف، مختص به روز قيامت نيست. چون هيچ وقت چيزى بر خدا پوشيده نيست و هيچ وقت چيزى كسى را از غضب او نگاه نمى دارد، و هيچ وقت كسى قدرتى ندارد تا براى كسى كارى صورت دهد، مگر به اذن او، و خلق و امر هم، هميشه از آنِ اوست. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۲ </center> | ||
<span id='link7'><span> | <span id='link7'><span> |
ویرایش