۱۶٬۲۷۹
ویرایش
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
ما در سابق، در تفسير آيه «فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنهُ ابتِغَاءِ الفِتنَةِ وَ ابتِغَاءِ تَأوِيلِه»، در جلد سوم اين كتاب، بحث مفصلى راجع به «تأويل» گذرانديم. | ما در سابق، در تفسير آيه «فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنهُ ابتِغَاءِ الفِتنَةِ وَ ابتِغَاءِ تَأوِيلِه»، در جلد سوم اين كتاب، بحث مفصلى راجع به «تأويل» گذرانديم. | ||
==وجه اين كه در | ==وجه اين كه در آیه شریفه، از «رؤيا»، به «حديث» تعبير شده == | ||
كلمۀ «احاديث»، جمع «حديث» است، و بسيار مى شود كه اين كلمه را مى گويند و از آن «رؤياها» را اراده مى كنند. چون در حقيقت «رؤيا» هم، حديث نفس است. زيرا در عالَم خواب، امور به صورت هايى در برابر نفس انسان مجسم مى شود، همان طور كه در بيدارى، هر گوينده اى مطالب خود را براى گوش شنونده اش مجسم مى كند. پس رؤيا هم مانند بيدارى، حديث است. | |||
پس | پس اين كه بعضى گفته اند: «اگر رؤيا را «حديث» ناميده اند، به اين اعتبار است كه بعد از خواب آن را تعريف مى كنند»، صحيح نيست. و همچنين است اين كه گفته شده كه: «چون خواب صادق حديث و گفتگوى ملائكه است، و در رؤياى كاذبه گفتگوى شيطان است». | ||
زيرا بسيارى از | زيرا بسيارى از رؤياها هست كه نه مستند به ملائكه است، و نه به شيطان، مانند رؤياهایى كه از حالت مزاجى شخص بيننده ناشى مى شود. مثل اين كه دچار تب و يا حرارت شده و در خواب مى بيند كه دارد در حمام استحمام مى كند، و يا در هواى بسيار گرم در عالَم خواب تشنه مى شود، و خواب مى بيند كه در استخر، آب تنى مى كند، و يا دچار سرماى شديد شده، خواب مى بيند كه برف و يا تگرگ مى آيد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۰۸ </center> | ||
بعضى ديگر از | بعضى ديگر از مفسران، اين حرف را چنين رد كرده اند كه: مخالف با واقع است، زيرا در رؤياى يوسف اصلا گفتگويى نبود، و همچنين خوابى كه رفيق زندانى آن حضرت ديده بود، و يا آن خوابى كه پادشاه مصر ديده بود، در هيچ يك گفتگو وجود نداشت. | ||
و غفلت كرده از | و غفلت كرده از اين كه منظور آقايان از حديث فرشته و يا شيطان حديث به معناى تكلم نيست، بلكه مراد اين است كه خواب، قصه و يا حادثه اى از حوادث را به صورت مناسبى براى انسان مصور و مجسم مى سازد، همان طور كه در بيدارى، گوينده اى همان قصه يا حادثه را به صورت لفظ در آورده، شنونده از آن به اصل مراد پى مى برد. | ||
و كوتاه سخن | و نيز، حديث مَلَك و شيطان نظير اين است كه درباره شخصى كه تصميم دارد كارى بكند و يا آن را ترك كند، مى گوييم: نفس او، وى را حديث كرد كه فلان كار را بكند، و يا ترك كند. معناى اين حرف، اين است كه: او تصور كردن و يا نكردن آن عمل را نمود، مثل اين كه نفس او، به او گفته كه بر تو لازم است اين كار را بكنى، و يا جايز نيست بكنى. | ||
و كوتاه سخن: | |||
معناى اين كه «رؤيا» از احاديث باشد، اين است كه رؤيا براى نائم از قبيل تصور امور است، و عينا مانند تصورى است كه از اخبار و داستان ها در موقع شنيدن آن مى كند. پس رؤيا نيز، حديث است. حالا يا از فرشته و يا از شيطان و يا از نفس خود انسان. اين است مقصود آن هايى كه مى گويند رؤيا، حديث فرشته و يا شيطان است، وليكن حق مطلب همان است كه ما گفتيم كه رؤيا، حديث خود نفس است، به مباشرت و بدون واسطه ملك و يا شيطان، و به زودى - إن شاء اللّه - بحث مفصلى در اين باره خواهد آمد. | |||
<span id='link72'><span> | <span id='link72'><span> | ||
ویرایش