گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
<span id='link134'><span>
<span id='link134'><span>
==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==
رواياتى در شاءن نزول ((ما انزلنا القرآن لتشقى (( و معناى ((طه ((
رواياتى در شأن نزول «مَا أنزلنَا القُرآنَ لِتَشقَى» و معناى «طه»
در مجمع البيان در ذيل آيه ((ما انزلنا عليك القرآن لتشقى (( گفته است : روايت شده كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همواره در نماز يك پاى خود را بلند مى كرد، تا سنگينيش بر پاى ديگر افتد و خسته تر شود، كه خداى تعالى فرمود: ((طه ، ما انزلنا عليك القرآن لتشقى (( نظير اين روايت از امام صادق (عليه السلام ) نيز رسيده .
در مجمع البيان، در ذيل آيه: «مَا أنزَلنَا عَلَيكَ القُرآنَ لِتَشقَى» گفته است: روايت شده كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» همواره در نماز يك پاى خود را بلند مى كرد، تا سنگينی اش بر پاى ديگر افتد و خسته تر شود، كه خداى تعالى فرمود: «طه * مَا أنزَلنَا عَلَيكَ القُرآنَ لِتَشقَى»، نظير اين روايت از امام صادق «عليه السلام» نيز رسيده.


مؤ لف : اين روايت را الدرالمنثور از عبد اللّه بن حميد و ابن منذر، از ربيع بن انس ، و نيز از ابن مردويه، از ابن عباس روايت كرده است .
مؤلف: اين روايت را، الدرالمنثور از عبداللّه بن حميد و ابن منذر، از ربيع بن انس، و نيز از ابن مردويه، از ابن عباس روايت كرده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۷۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۷۳ </center>
و در تفسير قمى به سند خود از ابى بصير از ابى جعفر و ابى عبد اللّه (عليه السلام ) روايت كرده كه هر دو امام فرمودند: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همواره وقتى به نماز مى ايستاد روى انگشتان پا تكيه مى كرد، تا در نتيجه پاهايش (و يا انگشتانش ) ورم كرد، خداى تعالى براى جلوگيرى از اينكار اين آيه را فرستاد: ((طه ، ما انزلنا عليك القرآن لتشقى الا تذكره لمن يخشى (( و كلمه ((طه (( به لغت قبيله طى به معناى محمد است .
و در تفسير قمى، به سند خود، از ابوبصير، از ابى جعفر و ابى عبد اللّه «عليهما السلام» روايت كرده كه هر دو امام فرمودند: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، همواره وقتى به نماز مى ايستاد، روى انگشتان پا تكيه مى كرد، تا در نتيجه پاهايش (و يا انگشتانش) ورم كرد. خداى تعالى، براى جلوگيرى از اين كار، اين آيه را فرستاد: «طه * مَا أنزَلنَا عَلَيكَ القُرآنَ لِتَشقَى * إلّا تَذكِرَةً لِمَن يَخشَى». و كلمۀ «طه»، به لغت قبيله «طَى»، به معناى محمّد است.


مؤ لف : در اين معنا در كافى به سند خود از ابى بصير، از امام باقر (عليه السلام ) و در احتجاج از موسى بن جعفر، از آباء گرامش ، از على (عليه السلام ) روايت شده و نيز در الدر المنثور از ابن منذر و ابن مردويه و بيهقى ، از ابن عباس آورده .
مؤلف: در اين معنا، در كافى، به سند خود، از ابوبصير، از امام باقر «عليه السلام»، و در احتجاج، از موسى بن جعفر، از آباء گرامش، از على «عليه السلام» روايت شده، و نيز در الدر المنثور، از ابن منذر و ابن مردويه و بيهقى، از ابن عباس آورده.


و در الدر المنثور است كه ابن مردويه از على (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: وقتى آيه ((يا ايها المزمل قم الليل الا قليلا(( نازل شد، همه شب ها تمامى شب را به عبادت پرداخت ، تا آنجا كه پاهايش متورم شد، ناگزير يك پا را بلند مى كرد تا خستگيش رفع شود، بار ديگر آن را به زمين مى گذاشت ، پاى ديگر را بلند مى كرد تا آنكه جبرئيل نازل شد و گفت : ((طه (( يعنى هر دو پايت را به زمين بگذار اى محمد ((ما انزلنا عليك القرآن لتشقى (( و نيز اين آيه را آورد: ((فاقروا ما تيسر من القرآن ((
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه، از على «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود:  
 
وقتى آيه «يَا أيُّهَا المُزَّمِّل قُمِّ اللَّيلَ إلّا قَلِيلاً» نازل شد، همه شب ها، تمامى شب را به عبادت پرداخت، تا آن جا كه پاهايش متورم شد. ناگزير، يك پا را بلند مى كرد تا خستگی اش رفع شود. بار ديگر آن را به زمين مى گذاشت، پاى ديگر را بلند مى كرد تا آن كه جبرئيل نازل شد و گفت: «طه». يعنى: هر دو پايت را به زمين بگذار اى محمّد. «مَا أنزَلنَا عَلَيكَ القُرآنَ لِتَشقَى». و نيز اين آيه را آورد: «فَاقرَؤُا مَا تَيَسَّرَ مِنَ القُرآن».
<span id='link135'><span>
<span id='link135'><span>
==نقد و بررسى روايات فوق و بيان عدم سازگارى آنها با يكديگر ==
==نقد و بررسى روايات فوق و بيان عدم سازگارى آنها با يكديگر ==
مؤ لف : احتمالى كه مطابق با اعتبار است اين است كه اصل داستان و ريشه آن همين روايت باشد كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آنقدر بر پاهاى خود مى ايستاد تا متورم مى گرديد و ناچار يكى را بر مى داشت و ديگرى را مى گذاشت ، و يا سينه كف پا و يا انگشتان پا را به زمين مى گذاشته ، چيزى كه هست در هر روايتى يك قسمتش نقل شده و هر روايتى بعضى از داستان شان نزول را بيان مى كند، گو اينكه بعضى از اين روايات با اين احتمال ما سازگارى ندارد.
مؤ لف : احتمالى كه مطابق با اعتبار است اين است كه اصل داستان و ريشه آن همين روايت باشد كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آنقدر بر پاهاى خود مى ايستاد تا متورم مى گرديد و ناچار يكى را بر مى داشت و ديگرى را مى گذاشت ، و يا سينه كف پا و يا انگشتان پا را به زمين مى گذاشته ، چيزى كه هست در هر روايتى يك قسمتش نقل شده و هر روايتى بعضى از داستان شان نزول را بيان مى كند، گو اينكه بعضى از اين روايات با اين احتمال ما سازگارى ندارد.
۱۶٬۲۸۴

ویرایش