۱۶٬۲۸۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
پس مراد از «اسماء حُسنَى»، الفاظى است كه دلالت بر معانى وصفى دارد و صفات جميله او را كه نهايت درجه جمال را دارد، مى فهماند. مانند حىّ و عليم و قدير، و در قرآن كريم، موارد بسيارى هست كه اسم نهادن را بر توصيف اطلاق كرده. مثلا فرموده: «قُل سَمُّوهُنّ». يعنى بگو آن ها را توصيف كنيد. | پس مراد از «اسماء حُسنَى»، الفاظى است كه دلالت بر معانى وصفى دارد و صفات جميله او را كه نهايت درجه جمال را دارد، مى فهماند. مانند حىّ و عليم و قدير، و در قرآن كريم، موارد بسيارى هست كه اسم نهادن را بر توصيف اطلاق كرده. مثلا فرموده: «قُل سَمُّوهُنّ». يعنى بگو آن ها را توصيف كنيد. | ||
دليل ديگر اين مدعا، آيه شريفه: «وَ | دليل ديگر اين مدعا، آيه شريفه: «وَ للّه الأسمَاءُ الحُسنَى فَادعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِى أسمَائِهِ» است كه انحراف از صفات خداى را، «الحاد در اسماء» او خوانده. | ||
پس مراد از «أسماء حُسنى»، هر چيزى است كه بر معانى و صفتى دلالت كند. مانند: إله، و حىّ، عليم و قدير. نه اسم جلاله اى كه علم و نام براى ذات مقدس او است. | پس مراد از «أسماء حُسنى»، هر چيزى است كه بر معانى و صفتى دلالت كند. مانند: إله، و حىّ، عليم و قدير. نه اسم جلاله اى كه علم و نام براى ذات مقدس او است. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
همان طور كه سياق آيات آينده نيز، كه سياق انحصار است، آن را افاده مى كند، و آن آيات زير است: | همان طور كه سياق آيات آينده نيز، كه سياق انحصار است، آن را افاده مى كند، و آن آيات زير است: | ||
«هُوَ الحَىُّ لَا إلَهَ إلّا هُو». «وَ هُوَ العَلِيمُ القَدِير». «هُوَ السَّمِيعُ البَصِير». «أنَّ القُوَّةَ | «هُوَ الحَىُّ لَا إلَهَ إلّا هُو». «وَ هُوَ العَلِيمُ القَدِير». «هُوَ السَّمِيعُ البَصِير». «أنَّ القُوَّةَ للّه جَمِيعاً». «فَإنَّ العِزَّةَ للّه جَمِيعاً». «وَ لَا يُحِیطُونَ بِشَئٍ مِن عِلمِهِ إلّا بِمَا شَاءَ» و همچنين آياتى ديگر. | ||
ممكن است در اين جا شبهه اى به وجود آيد و آن، اين است كه در آيه مورد بحث، همه صفات را ملك خدا دانسته، كه عموميتش شامل صفاتى هم كه عين ذات است مى شود و حال آن كه صفات عين ذات خدا، مانند حىّ و عليم و قدير و مانند حيات و علم و قدرت، عين ذات است، نه اين كه ملك ذات باشد. | ممكن است در اين جا شبهه اى به وجود آيد و آن، اين است كه در آيه مورد بحث، همه صفات را ملك خدا دانسته، كه عموميتش شامل صفاتى هم كه عين ذات است مى شود و حال آن كه صفات عين ذات خدا، مانند حىّ و عليم و قدير و مانند حيات و علم و قدرت، عين ذات است، نه اين كه ملك ذات باشد. |
ویرایش