گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
پس مراد از «اسماء حُسنَى»، الفاظى است كه دلالت بر معانى وصفى دارد و صفات جميله او را كه نهايت درجه جمال را دارد، مى فهماند. مانند حىّ و عليم و قدير، و در قرآن كريم، موارد بسيارى هست كه اسم نهادن را بر توصيف اطلاق كرده. مثلا فرموده: «قُل سَمُّوهُنّ». يعنى بگو آن ها را توصيف كنيد.
پس مراد از «اسماء حُسنَى»، الفاظى است كه دلالت بر معانى وصفى دارد و صفات جميله او را كه نهايت درجه جمال را دارد، مى فهماند. مانند حىّ و عليم و قدير، و در قرآن كريم، موارد بسيارى هست كه اسم نهادن را بر توصيف اطلاق كرده. مثلا فرموده: «قُل سَمُّوهُنّ». يعنى بگو آن ها را توصيف كنيد.


دليل ديگر اين مدعا، آيه شريفه: «وَ لله الأسمَاءُ الحُسنَى فَادعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِى أسمَائِهِ» است كه انحراف از صفات خداى را، «الحاد در اسماء» او خوانده.
دليل ديگر اين مدعا، آيه شريفه: «وَ للّه الأسمَاءُ الحُسنَى فَادعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِى أسمَائِهِ» است كه انحراف از صفات خداى را، «الحاد در اسماء» او خوانده.


پس مراد از «أسماء حُسنى»، هر چيزى است كه بر معانى و صفتى دلالت كند. مانند: إله، و حىّ، عليم و قدير. نه اسم جلاله اى كه علم و نام براى ذات مقدس او است.  
پس مراد از «أسماء حُسنى»، هر چيزى است كه بر معانى و صفتى دلالت كند. مانند: إله، و حىّ، عليم و قدير. نه اسم جلاله اى كه علم و نام براى ذات مقدس او است.  
خط ۲۳: خط ۲۳:
همان طور كه سياق آيات آينده نيز، كه سياق انحصار است، آن را افاده مى كند، و آن آيات زير است:
همان طور كه سياق آيات آينده نيز، كه سياق انحصار است، آن را افاده مى كند، و آن آيات زير است:


«هُوَ الحَىُّ لَا إلَهَ إلّا هُو». «وَ هُوَ العَلِيمُ القَدِير». «هُوَ السَّمِيعُ البَصِير». «أنَّ القُوَّةَ لله جَمِيعاً». «فَإنَّ العِزَّةَ لله جَمِيعاً». «وَ لَا يُحِیطُونَ بِشَئٍ مِن عِلمِهِ إلّا بِمَا شَاءَ» و همچنين آياتى ديگر.
«هُوَ الحَىُّ لَا إلَهَ إلّا هُو». «وَ هُوَ العَلِيمُ القَدِير». «هُوَ السَّمِيعُ البَصِير». «أنَّ القُوَّةَ للّه جَمِيعاً». «فَإنَّ العِزَّةَ للّه جَمِيعاً». «وَ لَا يُحِیطُونَ بِشَئٍ مِن عِلمِهِ إلّا بِمَا شَاءَ» و همچنين آياتى ديگر.


ممكن است در اين جا شبهه اى به وجود آيد و آن، اين است كه در آيه مورد بحث، همه صفات را ملك خدا دانسته، كه عموميتش شامل صفاتى هم كه عين ذات است مى شود و حال آن كه صفات عين ذات خدا، مانند حىّ و عليم و قدير و مانند حيات و علم و قدرت، عين ذات است، نه اين كه ملك ذات باشد.  
ممكن است در اين جا شبهه اى به وجود آيد و آن، اين است كه در آيه مورد بحث، همه صفات را ملك خدا دانسته، كه عموميتش شامل صفاتى هم كه عين ذات است مى شود و حال آن كه صفات عين ذات خدا، مانند حىّ و عليم و قدير و مانند حيات و علم و قدرت، عين ذات است، نه اين كه ملك ذات باشد.  
۱۶٬۲۸۴

ویرایش