گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۳۴: خط ۳۴:
و يا به خاطر كفران نعمت و تغيير آن، سنت قبلى خود را كه دادن رزق به مقتضاى صلاح حال او بود، تغيير دهد، كه در اين صورت، سنت ديگرى به كار مى برد و آن، اين است كه: آن قدر رزقش را وسعت مى دهد تا طغيان كند، و در اين باره فرموده: «إنّ اللّهَ لا يُغَيّرُ مَا بِقَومٍ حَتّى يُغَيّرُوا مَا بِأنفُسِهِم».
و يا به خاطر كفران نعمت و تغيير آن، سنت قبلى خود را كه دادن رزق به مقتضاى صلاح حال او بود، تغيير دهد، كه در اين صورت، سنت ديگرى به كار مى برد و آن، اين است كه: آن قدر رزقش را وسعت مى دهد تا طغيان كند، و در اين باره فرموده: «إنّ اللّهَ لا يُغَيّرُ مَا بِقَومٍ حَتّى يُغَيّرُوا مَا بِأنفُسِهِم».
<span id='link58'><span>
<span id='link58'><span>
==شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرايع آسمانى==
==شباهت رزق مادى، با معارف حقّه و شرايع آسمانى==
و همان طور كه دادن مال و فرزندان و سایر نعمت هاى مادى و صورى رزق مقسوم است، و هر كسى از آن قسمتى دارد، همچنين معارف حقه و شرايع آسمانى كه منشأ همه آن ها وحى است، نيز رزق مقسوم است. آن نيز از ناحيه خدا نازل مى شود و خداوند به وسيله آن نيز، مردم را امتحان مى كند. چون همه در عمل به آن معارف و به كار بستن آن ها يكسان نيستند، همچنان كه در به كار بستن نعمت هاى صورى يكسان نيستند.
و همان طور كه دادن مال و فرزندان و سایر نعمت هاى مادى و صورى رزق مقسوم است، و هر كسى از آن قسمتى دارد، همچنين معارف حقه و شرايع آسمانى كه منشأ همه آن ها وحى است، نيز رزق مقسوم است. آن نيز از ناحيه خدا نازل مى شود و خداوند به وسيله آن نيز، مردم را امتحان مى كند. چون همه در عمل به آن معارف و به كار بستن آن ها يكسان نيستند، همچنان كه در به كار بستن نعمت هاى صورى يكسان نيستند.


خط ۵۹: خط ۵۹:
و از ظاهر آن بر مى آيد كه در آسمان ها نيز جنبندگانى هست، و اين كه بعضى جنبندگان آسمان را به ملائكه تفسير كرده اند، صحيح نيست. زيرا اولا آيه شريفه مطلق است و نمى شود بدون دليل، آن را مقيد به يك نوع جاندار كرد. و ثانيا، اصولا اطلاق كلمه «دابّه» بر فرشتگان معهود نيست.
و از ظاهر آن بر مى آيد كه در آسمان ها نيز جنبندگانى هست، و اين كه بعضى جنبندگان آسمان را به ملائكه تفسير كرده اند، صحيح نيست. زيرا اولا آيه شريفه مطلق است و نمى شود بدون دليل، آن را مقيد به يك نوع جاندار كرد. و ثانيا، اصولا اطلاق كلمه «دابّه» بر فرشتگان معهود نيست.


«'''وَ هُوَ عَلى جَمعِهِم إذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ'''» - اين جمله اشاره است به حشر جنبندگانى كه در زمين منتشر كرده. و اگر فرمود: «عَلى جَمعِهِم» و نفرمود: «عَلى حَشرِهِم»، بدين جهت است كه خواست اين جمع در مقابل آن بثّ و پراكنده كردن قرار گيرد. و در اين كه ضمير اولى العقل را به كار برد و فرمود «عَلى جَمعِهِم»، و نفرمود «جَمعِهَا»، هيچ دلالتى نيست بر اين كه جانداران آسمان، همه مانند انسان داراى عقل اند. چون همين مقدار كافى است كه براى خود شعورى داشته باشند، و به حكم آيه «وَ مَا مِن دَابّةٍ فِى الأرضِ وَ لَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجِنَاحَيهِ إلّا أُمَمٌ أمثَالُكُم مَا فَرّطنَا فِى الكِتَابِ مِن شَئٍ ثُمّ إلى رَبّهِم يُحشَرُونَ»، همه جانداران، داراى شعورى مخصوص به خود هستند.
«'''وَ هُوَ عَلى جَمعِهِم إذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ'''» - اين جمله اشاره است به حشر جنبندگانى كه در زمين منتشر كرده. و اگر فرمود: «عَلى جَمعِهِم» و نفرمود: «عَلى حَشرِهِم»، بدين جهت است كه خواست اين جمع در مقابل آن بثّ و پراكنده كردن قرار گيرد.  
 
و در اين كه ضمير اولى العقل را به كار برد و فرمود «عَلى جَمعِهِم»، و نفرمود «جَمعِهَا»، هيچ دلالتى نيست بر اين كه جانداران آسمان، همه مانند انسان داراى عقل اند. چون همين مقدار كافى است كه براى خود شعورى داشته باشند، و به حكم آيه «وَ مَا مِن دَابّةٍ فِى الأرضِ وَ لَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجِنَاحَيهِ إلّا أُمَمٌ أمثَالُكُم مَا فَرّطنَا فِى الكِتَابِ مِن شَئٍ ثُمّ إلى رَبّهِم يُحشَرُونَ»، همه جانداران، داراى شعورى مخصوص به خود هستند.


== توضيحى راجع به «قدير» بودن خداى تعالى ==
== توضيحى راجع به «قدير» بودن خداى تعالى ==
۱۶٬۲۸۴

ویرایش