گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۴۲: خط ۲۴۲:
و نيز بعد از آن كه در فصل دوم از آن آيات ملاك گرفتارى آنان به اين بدبختى را ذكر كرد و فرمود كه: ملاك آن اين است كه انسان مجهز به غريزه هلع و غريزۀ حبّ خير براى خويش است، و اين غريزه ها او را به پيروى هواى نفس مى كشاند و وادار مى كند در برابر هر حقى كه با آن مواجه مى شود، استكبار كند، و از اين راه به آتش جاودانه اش مبتلا مى كند. آتشى كه به جز صالحان و معتقدين به روز جزا و ترسندگان از عذاب پروردگار، كسى از آن نجات نمى يابد.
و نيز بعد از آن كه در فصل دوم از آن آيات ملاك گرفتارى آنان به اين بدبختى را ذكر كرد و فرمود كه: ملاك آن اين است كه انسان مجهز به غريزه هلع و غريزۀ حبّ خير براى خويش است، و اين غريزه ها او را به پيروى هواى نفس مى كشاند و وادار مى كند در برابر هر حقى كه با آن مواجه مى شود، استكبار كند، و از اين راه به آتش جاودانه اش مبتلا مى كند. آتشى كه به جز صالحان و معتقدين به روز جزا و ترسندگان از عذاب پروردگار، كسى از آن نجات نمى يابد.


اينك در اين فصل از آيات - كه فصل سوم است - روى سخن را به همان كفار نموده، مثل كسى كه از رفتار آنان به تعجب آمده، سخن مى گويد. چون ايشان دورادور رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را گرفته چپ و راست او را احاطه كرده اند، واز او جدا نمى شوند، اما با دل هايى متفرق. و با چشم ظاهرى به آن جناب اقبال نموده اند، ولى دل هايشان از آن جناب اعراض دارد. لذا رسول گرامى خود را مخاطب قرار داده مى فرمايد: چرا اينان اين طورند؟ آيا يك يك اينان انتظار دارند در عين اين كه كافرند، داخل در جنّت نعيم شوند؟ با اين كه خداى سبحان مقدّر فرموده با جنت خود، به جز افراد مؤمن را كه خود استثنا كرده، كسى را گرامى ندارد، آيا اين ها با اين توقعشان مى خواهند از خدا سبقت بگيرند و او را عاجز سازند؟ و حكم او را نقض و تقدير او را باطل سازند؟ حاشا كه بتوانند، زيرا خدايى كه آنان را از نطفه اى خوار و بى مقدار آفريده، قادر است از همين نطفه كه آنان را آفريده، كسانى بهتر از ايشان بيافريند،
اينك در اين فصل از آيات - كه فصل سوم است - روى سخن را به همان كفار نموده، مثل كسى كه از رفتار آنان به تعجب آمده، سخن مى گويد. چون ايشان دورادور رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را گرفته چپ و راست او را احاطه كرده اند، واز او جدا نمى شوند، اما با دل هايى متفرق. و با چشم ظاهرى به آن جناب اقبال نموده اند، ولى دل هايشان از آن جناب اعراض دارد. لذا رسول گرامى خود را مخاطب قرار داده مى فرمايد: چرا اينان اين طورند؟ آيا يك يك اينان انتظار دارند در عين اين كه كافرند، داخل در جنّت نعيم شوند؟ با اين كه خداى سبحان مقدّر فرموده با جنت خود، به جز افراد مؤمن را كه خود استثنا كرده، كسى را گرامى ندارد، آيا اين ها با اين توقعشان مى خواهند از خدا سبقت بگيرند و او را عاجز سازند؟ و حكم او را نقض و تقدير او را باطل سازند؟ حاشا كه بتوانند، زيرا خدايى كه آنان را از نطفه اى خوار و بى مقدار آفريده، قادر است از همين نطفه كه آنان را آفريده، كسانى بهتر از ايشان بيافريند، کسانی که او را بپرستند و داخل جنتش شوند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹ </center>
كسانى كه او را بپرستند و داخل جنّتش شوند.


و در آخر اين فصل، رسول گرامى خود را دستور مى دهد به اين كه خصام و بگومگوى با آنان را تعطيل كند، و آنان را به حال خودشان وا گذارد، تا همچنان به لجبازى و سرگرمى خود مشغول باشند، تا آن روزى را كه وعده رسيدنش داده شده ديدار كنند.
و در آخر اين فصل، رسول گرامى خود را دستور مى دهد به اين كه خصام و بگومگوى با آنان را تعطيل كند، و آنان را به حال خودشان وا گذارد، تا همچنان به لجبازى و سرگرمى خود مشغول باشند، تا آن روزى را كه وعده رسيدنش داده شده ديدار كنند.
۱۶٬۲۸۸

ویرایش