گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
<center> «'''بحث روایتی'''» </center>
<center> «'''بحث روایتی'''» </center>


==رواياتى در ذيل آيه : والشمس تجرى لمستقرلها... ==
==رواياتى در ذيل آيه: والشمس تجرى لمستقر لها... ==
در مجمع البيان از على بن الحسين زين العابدين ، و از ابى جعفر امام باقر، و از جعفر بن محمّد امام صادق (عليه السلام ) روايت شده كه خوانده اند: ((لا مستقرلها(( - به فتحه راء -.
در مجمع البيان از على بن الحسين زين العابدين، و از ابى جعفر امام باقر، و از جعفر بن محمّد امام صادق (عليه السلام) روايت شده كه خوانده اند: ((لا مستقرلها(( - به فتحه راء -.
و در الدر المنثور آمده كه سعيد بن منصور، احمد، بخارى ، مسلم ، ابو داوود، ترمذى ، نسائى ، ابن ابى حاتم ، ابو الشيخ ، ابن مردويه ، و بيهقى ، از ابوذر (رحمة اللّه ) روايت كرده اند كه گفت : از رسول خد ا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) پرسيدم معناى جمله ((و الشمس تجرى لمستقرلها(( چيست ؟ فرمود: مستقر آن در زير عرش ‍ است .
 
و در الدر المنثور آمده كه سعيد بن منصور، احمد، بخارى ، مسلم ، ابو داوود، ترمذى، نسائى ، ابن ابى حاتم ، ابو الشيخ ، ابن مردويه ، و بيهقى ، از ابوذر (رحمة اللّه ) روايت كرده اند كه گفت: از رسول خد ا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) پرسيدم معناى جمله ((و الشمس تجرى لمستقرلها(( چيست ؟ فرمود: مستقر آن در زير عرش ‍ است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۰ </center>
مؤ لف : اين معنا از ابوذر از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) هم به طرق خاصه ، و هم به طرق عامه ، به طور مختصر و هم به طور مفصل روايت شده ، و در بعضى از آنها آمده ، كه : آفتاب بعد از غروب به آسمانها يكى پس از ديگرى بالا مى رود، تا آنجا كه به نزديكى عرش برسد، در آنجا به سجده مى افتد، و از خدا اجازه مى خواهد كه باز طلوع كند، همچنان در سجده هست تا دوباره نورى به خود بگيرد و اجازه داده شود تا طلوع كند.
مؤلف : اين معنا از ابوذر از رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) هم به طرق خاصه ، و هم به طرق عامه ، به طور مختصر و هم به طور مفصل روايت شده ، و در بعضى از آنها آمده ، كه : آفتاب بعد از غروب به آسمانها يكى پس از ديگرى بالا مى رود، تا آنجا كه به نزديكى عرش برسد، در آنجا به سجده مى افتد، و از خدا اجازه مى خواهد كه باز طلوع كند، همچنان در سجده هست تا دوباره نورى به خود بگيرد و اجازه داده شود تا طلوع كند.
و اين روايات بر فرض كه از نظر سند درست باشد و واقعا رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) چنين چيزى فرموده با شد، بايد تاويل شود.
 
و در روضه كافى به سند خود از سلام بن مستنير، از امام ابى جعفر (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: خداى عزّو جلّ خورشيد را قبل از ماه ، و نور را قبل از ظلمت خلق كرد.
و اين روايات بر فرض كه از نظر سند درست باشد و واقعا رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) چنين چيزى فرموده با شد، بايد تاويل شود.
و در مجمع البيان آمده كه عياشى در تفسير خود با ذكر سند از اشعث بن حاتم روايت كرده كه گفت : در خراسان بودم كه حضرت رضا و فضل بن سهل و مامون در مرو در ايوان نزد يكديگر جمع بودند و چون سفره طعام آوردند، حضرت رضا (عليه السلام ) فرمود: مردى از بنى اسرائيل در مدينه از من سوالى كرد و آن اين بود كه آيا روز، اول خلق شده يا شب ؟ آيا نزد شما در اين باب مطلبى هست ؟ مامون و فضل به گفتگو پرداختند، و سرانجام پاسخى نيافتند.
 
آنگاه فضل به حضرت رضا (عليه السلام ) عرضه داشت : ((اصلحك اللّه (( خودت جواب را بفرما، امام (عليه السلام ) فرمود: بله از قرآن بگويم ، و يا از نظر رياضيات ؟ فضل عرضه داشت : ازنظر رياضيات جواب بدهيد، فرمود: اى فضل تو مى دانى كه طالع دنيا سرطان است البته در حالى كه كواكب در محل شرف خود قرار داشته باشند، يعنى زحل در ميزان ، مشترى در سرطان ، مريخ در جدى ، خورشيد در حمل ، زهره در حوت ، عطارد در سنبله ، و قمر در ثور قرار داشته باشد، در نتيجه خورشيد در دهم در وسط آسمان قرار مى گير د، و روز قبل از شب مى شود.
و در روضه كافى به سند خود از سلام بن مستنير، از امام ابى جعفر (عليه السلام) روايت آورده كه فرمود: خداى عزّو جلّ خورشيد را قبل از ماه ، و نور را قبل از ظلمت خلق كرد.
 
و در مجمع البيان آمده كه عياشى در تفسير خود با ذكر سند از اشعث بن حاتم روايت كرده كه گفت: در خراسان بودم كه حضرت رضا و فضل بن سهل و مامون در مرو در ايوان نزد يكديگر جمع بودند و چون سفره طعام آوردند، حضرت رضا (عليه السلام) فرمود: مردى از بنى اسرائيل در مدينه از من سوالى كرد و آن اين بود كه آيا روز، اول خلق شده يا شب ؟ آيا نزد شما در اين باب مطلبى هست ؟ مامون و فضل به گفتگو پرداختند، و سرانجام پاسخى نيافتند.
 
آنگاه فضل به حضرت رضا (عليه السلام) عرضه داشت : ((اصلحك اللّه (( خودت جواب را بفرما، امام (عليه السلام) فرمود: بله از قرآن بگويم، و يا از نظر رياضيات ؟ فضل عرضه داشت ازنظر رياضيات جواب بدهيد، فرمود: اى فضل تو مى دانى كه طالع دنيا سرطان است البته در حالى كه كواكب در محل شرف خود قرار داشته باشند، يعنى زحل در ميزان ، مشترى در سرطان، مريخ در جدى ، خورشيد در حمل ، زهره در حوت ، عطارد در سنبله ، و قمر در ثور قرار داشته باشد، در نتيجه خورشيد در دهم در وسط آسمان قرار مى گير د، و روز قبل از شب مى شود.
 
و اما از نظر قرآن آيه شريفه كه مى فرمايد ((و لا الليل سابق النهار(( روز قبل از شب است و بر او سبقت دارد.
و اما از نظر قرآن آيه شريفه كه مى فرمايد ((و لا الليل سابق النهار(( روز قبل از شب است و بر او سبقت دارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۱ </center>
<span id='link92'><span>
<span id='link92'><span>
==و رد سخنى از آلوسى درباره روايتى از امام رضا (ع ) راجع به تقدم روز بر شب ==
==و رد سخنى از آلوسى درباره روايتى از امام رضا (ع ) راجع به تقدم روز بر شب ==
مؤ لف : آلوسى در تفسير روح المعانى اين حديث را نقل كرده ، و آنگاه گفته است : ((در استدلال به آيه اشكالى روشن است ، و اما پاسخ على بن موسى از نظر حساب تا اندازه اى درست است ، و نظر منجم ها نيز اين است كه ابتداى دوره فلك از نصف النهار شروع شده ، و اين با گفته على بن موسى (عليه السلام ) مطابق است و آنچه در مظنه ما قوى است اين است كه : اين خبر از اصلش درست نيست ، و حضرت رضا (عليه السلام ) اجل از آن است كه آنطور كه خبر مزبور مدعى آن بود به آيه شريفه استدلال كند.((
مؤ لف : آلوسى در تفسير روح المعانى اين حديث را نقل كرده ، و آنگاه گفته است : ((در استدلال به آيه اشكالى روشن است ، و اما پاسخ على بن موسى از نظر حساب تا اندازه اى درست است ، و نظر منجم ها نيز اين است كه ابتداى دوره فلك از نصف النهار شروع شده ، و اين با گفته على بن موسى (عليه السلام ) مطابق است و آنچه در مظنه ما قوى است اين است كه : اين خبر از اصلش درست نيست ، و حضرت رضا (عليه السلام ) اجل از آن است كه آنطور كه خبر مزبور مدعى آن بود به آيه شريفه استدلال كند.((
۱۶٬۲۸۱

ویرایش