عبس ٣١: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۵
ترجمه
عبس ٣٠ | آیه ٣١ | عبس ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَاکِهَةً»: میوه. «أَبّاً»: چَراگاه. گیاهان خودرو.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۴۲، سوره عبس
- معناى آيه ((قتل الانسان ما اكفره )) و مراد از كفر در آن
- نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو...
- اشاره به عدم منافات اينكه خلقت و تقدير از ناحيه خدا است با مختار بودن انسان
- مراد از اينكه فرمود خدا انسان را اقبار (دفن ) كرد ثم امانه فاقبره
- معناى آيه : ((كلا لما يقض ما امره )) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است
- معناى آيه : ((كلا لما يقض ما امره )) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است
- اشاره به شدت و سختى روز قيامت به نحوى كه انسان حتى از كسان و نزديكانش مىگريزد
- سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت
- (روايتى درباره : ((قتل الانسان ما اكفره ))،جهل ابوبكر و عمر به معناى ((ابا)) شدت روز قيامت و...)
نکات آیه
۱ - خداوند، باران و زمین مساعد را وسیله فراهم آمدن میوه مصرفى انسان و علوفه حیوانات قرار داده است. (صببنا الماء ... شققنا الأرض ... و فکهة و أبًّا) «أبّ»; یعنى، علوفه چرندگان، چه براى آنها چیده شود و چه خود به چرا مشغول شوند. (لسان العرب)
۲ - دستیابى انسان به میوه ها و مراتع، نعمت خداوند و مقتضى شکرگزارى انسان از او است. (ما أکفره ... و فکهة و أبًّا)
۳ - توجّه به باغ هاى میوه و مرغزارها، مایه شناخت خداى قادر و بازدارنده انسان از ناسپاسى و کفرورزى به او است. (ما أکفره ... و فکهة و أبًّا)
روایات و احادیث
۴ - «عن أمیرالمؤمنین(ع) قال: إنّ الأبَّ هو الکلأ و المرعى;[۱] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که فرمود: «أبّ» علف ها و گیاهان خودرو و چراگاه [حیوانات] است».
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آیات آفاقى ۳
- باران: فواید باران ۱
- تعقل: تعقل در باغها ۳; تعقل در چمنزارها ۳
- خدا: افعال خدا ۱; زمینه خدا شناسى ۳; نعمتهاى خدا ۲
- زمین: فواید زمین ۱
- شکر: شکر نعمت ۲
- علوفه :۴ زمینه پیدایش علوفه ۱ ۴
- کفر: موانع کفر ۳
- کفران: موانع کفران نعمت ۳
- گیاهان: گیاهان خودرو ۴
- مراتع :۴
- میوه ها: زمینه پیدایش میوه ها ۱
- نعمت: نعمت مراتع ۲; نعمت میوه ها ۲
منابع
- ↑ الإرشاد فى معرفة حجج اللّه، ج ۱، ص ۲۰۰- ; نورالثقلین، ج ۵، ص ۵۱۱، ح ۱۴.