روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۵۰۳: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۸
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن بعض اصحابنا رفعه قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۵۰۲ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۵۰۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۵۱۱
يكى از اصحاب ما حديث را تا معصوم رسانيده كه فرموده است: راستى خدا عز و جل به تائبان سه خصلت داده كه اگر يك خصلت از آنها به همه اهل آسمانها و زمين بدهد نجات يابند بدان: ۱- قول خدا عز و جل (۲۲۲ سوره بقره): «به راستى خدا دوست دارد توبهكنندگان را و دوست دارد پاكيزهها را»، هر كه خدا را دوست دارد هرگز او را عذاب نكند. ۲- قول او (۷ سوره مؤمن): «آن كسانى كه عرش را به دوش بر مىدارند و آن كسانى كه در گرد عرش باشند همه تسبيح گويند به حمد و ستايش پروردگار خود و آمرزش جويند براى كسانى كه گرويدند. پروردگارا رحمت و دانشت همه چيز را فرا دارد بيامرز براى آن كسانى كه توبه كردند و از راه تو پيروى نمودند و آنها را از عذاب دوزخ نگهدار (۸) پروردگارا و آنها را در آور به بهشت عدنى كه بدانها وعده دادى با هر كه شايسته باشد از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان زيرا توئى عزيز و حكيم (۹) و بر كنار دار آنها را از بدكرداريها و هر كه را نگهدارى از بدكرداريها در آن روز محققاً به او مهر ورزيدى و اين است آن كامروائى بزرگ». ۳- قول او (۶۸ سوره فرقان): «و آن كسانى كه نخوانند به همراه خدا معبود ديگرى و نكشند نفسى را كه خدا حرام كرده است جز به حق و درستى و زنا نكنند و هر كه چنين كند گرفتار گناه باشد (۶۹) و عذابش دو چندان باشد در روز قيامت و به خوارى در آن جاويدان بماند (۷۰) جز آنكه توبه كند و به گرود و كار شايسته كند و آنانند كه خدا بدكرداريهاى آنها را به خوش كردارى بدل كند و خدا آمرزنده و مهربان است».
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۱۶۵
ابن ابى عمير از برخى از اصحاب در حديثى مرفوع (كه سندش بمعصوم عليه السّلام رسد) حديث كرده كه فرمود: خداى عز و جل به توبهكنندگان سه خصلت داده است كه اگر يكى از آنها را بتمامى اهل آسمانها و زمين بدهد بسبب آن همگى نجات يابند. (يكى اين بشارت و نويدى است كه بآنان داده در) گفتارش: «همانا خداوند دوست دارد. توبهكنندگان را و دوست دارد پاكيزگىجويان را» (سوره بقره آيه ۲۲۲) پس هر كه خدا او را دوست دارد عذابش نكند. (ديگر) گفتار اوست (كه فرمايد): «آن كسانى كه بردارند عرش را و آنان كه گرد آنند، تسبيح گويند بستايش پروردگار خويش و ايمان آورند بدو و آمرزش خواهند براى آنان كه ايمان آوردند، پروردگارا فرا گرفتى همه چيز را برحمت و دانش پس بيامرز آنان كه توبه كردند و پيروى كردند راه تو را، و آنها را از عذاب دوزخ باز دار. پروردگارا و در آور ايشان را ببهشتهاى جاودانى كه نويد دادى بايشان و هر كه شايسته باشد از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان زيرا كه توئى همانا عزيز و حكيم. و دور ساز ايشان را از بديها و آن را كه از بديها دور ساختى در آن روز همانا باو مهر ورزيدى و اين است آن رستگارى بزرگ» (سوره مؤمن آيههاى ۷ و ۸ و ۹). و ديگر گفتار او عز و جل است: «و آنان كه نخوانند با خدا معبود ديگرى، و نكشتند تنى را كه حرام كرد خدا جز بحق، و زنا نكنند و هر كه چنين كند گرفتار كيفر شود. افزوده شود براى او عذاب در روز قيامت و جاودان ماند در آن سرافكنده. مگر آنكه توبه كند و ايمان آرد و كردار شايسته كند پس آنانند كه خداوند تبديل كند بديهايشان را بخوبيها و خدا آمرزنده و مهربان است» (سوره فرقان آيههاى ۶۸ و ۶۹ و ۷۰).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۲۲۵
على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از بعضى از اصحاب ما روايت كرده و آن را مرفوع ساخته و گفته است كه: «به درستى كه خداى- تبارك و تعالى- توبهكاران را سه خصلت عطا فرموده، كه اگر يك خصلت از آنها را به همه اهل آسمانها و زمين عطا مىفرمود، هر آينه به همان يك خصلت نجات مىيافتند. و آنها، قول خداى عز و جل است كه: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» «۱»؛ پس هر كه خداى- تعالى- او را دوست دارد، او را عذاب نكند. و قول آن جناب كه مىفرمايد: «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ* رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ* وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» «۲»؛ يعنى: «آنان كه برمىدارند عرش خدا را، و كسانى كه در گرداگرد آنند از كروبيّان، كه هميشه به طواف آن مشغولاند، تسبيح مىكنند به ستايش پروردگار خويش، و تصديق مىكنند به ربوبيّت و وحدانيّت آن جناب، و طلب آمرزش مىكنند از براى كسانى كه ايمان آوردهاند، (و استغفار ايشان به اين طريق است كه از روى نياز مىگويند:) پروردگارا! فرا گرفته هر چيزى را از روى بخشش و دانش (يعنى رحمت و علمت به همه چيز رسيده) __________________________________________________
(۱). توبه، ۲۲۲. (۲). غافر، ۷- ۹.
پس بيامرز كسانى را كه توبه كردند و پيروى نمودند راه توبه را، كه طريق ايمان است، و نگاه دار ايشان را از عذاب آتش سوزان. پروردگارا! و درآور ايشان را در بوستانهايى با اقامتگاه بهشت دائمت، آن بوستانها كه وعده دادهاى ايشان را. و نيز درآور در آن با ايشان، كسانى را كه شايسته باشند از پدران ايشان و زنان ايشان و فرزندان ايشان. به درستى كه تويى غالب دانا، كه از هيچ مقدورى عاجز نشوى، و هر چه كنى، بر وفق حكمت و مصلحت باشد. و نگاه دار ايشان را از بدىها و از عقوبت آنها. و هر كه را كه نگاه دارى از عقوبت بدىها در روز جزا، پس به حقيقت كه رحم كردهاى او را (و به روضه رضوان رسانيدهاى، يا هر كه را نگاه دارى از گناهان در دار دنيا، رحم كردهاى او را)، و آن نگاهدارى تو، فيروزى بزرگ و ظفرى بزرگوار است». و قول آن جناب عز و جل: «وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً* يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً* إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً» «۱»؛ يعنى: «و بندگان خداوند بسيار مهربان، آنانند كه نمىخوانند و نمىپرستند با خدا، خداى ديگر را، و نمىكشند تنى را كه خدا كشتن آن را حرام گردانيده، مگر به حقّ و موجبات كشتن، و زنا نمىكنند». و ترجمه بعضى از باقىمانده گذشت، و ترجمه تتمّه اين است كه: «مگر آن كس كه توبه كند و ايمان آورد، و بكند كارى را كه شايسته باشد؛ پس آن گروه، بدل مىكند خدا بدىهاى ايشان را كه گناهان است، به خوبىها (يعنى ثوابها). و خدا آمرزنده و بخشنده بود و خواهد بود». __________________________________________________
(۱). فرقان، ۶۸- ۷۰.