فاطر ٣٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۵۱
ترجمه
فاطر ٣٨ | آیه ٣٩ | فاطر ٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَلآئِفَ»: جانشینان. مراد جانشین و جایگزین پیشینیان است (نگا: انعام / یونس / و ). «مَقْتاً»: خشم و غضب (نگا: نساء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۹ - ۴۵ سوره فاطر
- مجتبى بر يگانگى خدا در ربوبيت و نفى ربوبيت از آلهه مشركين
- استدلال و احتجاج عليه مشركين و در ردّ ارباب و آلهه موهوم آنان
- استدلال بر توحيد با استناد به ابقاء موجودات و اينكه ابقاء عبارتست از ايجاد و تدبيرمتوالى
- معناى اين كلام قريش كه پيش از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله قسم مى خوردند كهاگر نذيرى به سويشان بيايد اهدى من احدى الام خواهند شد
- اشاره به معناى اينكه فرمود مكر سّيى ء جز بهاهل آن نمى رسد
- وجه اينكه فرمود اگر خدا مردم را براى گناهانشان مواءخذه كند جنبنده اى بر زمين نمىماند
- روايتى در ذيل آيه : ولو يؤ اخذ الله الناس بماكسبوا...
نکات آیه
۱ - خداوند، انسان ها را جانشین خود در زمین براى چگونه زیستن و هرگونه دخل و تصرف و بهره جستن از آن قرار داده است. (هو الذى جعلکم خلئف فى الأرض) «خلافت» به معناى نیابت از غیر است (مفردات راغب). در این که مقصود از نیابت چیست، میان مفسران سه دیدگاه وجود دارد: ۱- جانشنى انسان ها از خداوند در اداره زندگى خویش; ۲- جانشینى انسان ها و ملت ها به جاى یکدیگر و به ارث بردن تمامى دارایى ها و تمدن هاى پیشینیان. ۳- جانشنى انسان هاى حاضر از انسان هاى پیش از خلقت آدم(ع). برداشت یاد شده مبتنى بر دیدگاه نخست است.
۲ - خداوند امت ها و نسل هاى انسان ها را جانشین و وارث هم دیگر در زمین قرار داده است. (هو الذى جعلکم خلئف فى الأرض)
۳ - آدم(ع) و نسل او، جانشین انسان هایى که پیش از آنان در زمین مى زیستند. (هو الذى جعلکم خلئف فى الأرض)
۴ - نابودى امت ها و نسل هاى انسان ها، و وراثت و جانشینى دیگران، با اراده خداوند و نشانه ربوبیت او است. (هو الذى جعلکم خلئف فى الأرض)
۵ - پى آمد زیان بار کفر، متوجه خود انسان ها است. (فمن کفر فعلیه کفره)
۶ - هیچ کس بار گناه دیگرى را بر دوش نمى کشد و هر کس مسؤول عقاید و رفتار خویش است. (فمن کفر فعلیه کفره)
۷ - کفر، ناسازگار با خلافت الهى انسان ها و به دور از شأن آنان (هو الذى جعلکم خلئف فى الأرض فمن کفر فعلیه کفره) از این که خداوند در آغاز، مسأله خلافت انسان ها را مطرح ساخته و آن گاه پى آمد کفر را به آنان یادآور شده است، مى توان مطلب یاد شده را به دست آورد.
۸ - کفر، موجب خشم شدید خداوند شده و حاصلى جز آن ندارد. (و لایزید الکفرین کفرهم عند ربّهم إلاّ مقتًا) «مقت» (در مقابل «حبّ») به معناى بغض و خشم شدید است.
۹ - کفر، موجب خسارت جامعه بشرى بوده و حاصلى جز آن ندارد. (و لایزید الکفرین کفرهم إلاّ خسارًا)
۱۰ - کیفر کافران، از شؤون مقام ربوبى است. (و لایزید الکفرین کفرهم عند ربّهم إلاّ مقتًا)
موضوعات مرتبط
- آدم(ع): خلافت آدم(ع) ۳
- اقوام: جایگزینى اقوام ۴; منشأ جایگزینى اقوام ۲
- امتها: انقراض امتها ۴
- انسان: آثار خلافت انسان ۷; انسان هاى قبل از آدم(ع) ۳; تاریخ انسان ۳; خلافت انسان ۱، ۳; مقامات انسان ۱
- جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۹
- خدا: آثار اراده خدا ۴; خلیفه خدا ۱، ۷; ربوبیت خدا ۱۰; زمینه غضب خدا ۸; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴; نقش خدا ۲
- خود: زیان به خود ۵
- عقیده: مسؤول عقیده ۶
- عمل: مسؤول عمل ۶
- کافران: کیفر کافران ۱۰
- کفر: آثار کفر ۷، ۸; زیان اجتماعى کفر ۹; زیان کفر ۵
- گناه: تحمل گناه دیگران ۶