الجمعة ٣: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link295 | آيات ۱ - ۸، سوره جمعه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link295 | آيات ۱ - ۸، سوره جمعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link296 | اشاره به مطالب سوره جمعه]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۴#link296 | اشاره به مطالب سوره جمعه]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۵#link309 | نمونه هاى از معارف قرآنى در رد اعتقادات باطل منكرين اديان و بت پرستان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۳۵#link309 | نمونه هاى از معارف قرآنى در رد اعتقادات باطل منكرين اديان و بت پرستان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۵#link50 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۴_بخش۵#link50 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «3» | |||
و (اين بعثت، مخصوص زمان پيامبر نيست، بلكه براى) ديگرانى از مردم كه هنوز به آنان ملحق نشدهاند (و در آينده متولّد مىشوند، خواهد بود) و اوست خداى مقتدر حكيم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «3» | |||
وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ: «عطف بر اميين» يعنى مبعوث ساخت او را در ميان جماعتى ديگر از ايشان، لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ: كه هنوز ملحق نشدهاند به ايشان، اما لاحق خواهند شد و در عقب ايشان خواهند آمد. مراد تابعيناند. وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ: و او است غالب بر همه، و استوار در اقوال و افعال. | |||
تنبيه: در روايت صحيحه وارد شده كه چون اين آيه نازل شد، اصحاب گفتند: يا رسول اللّه اينها چه كسانند؟ حضرت دست مبارك بر دوش سلمان رضوان اللّه عليه نهاد، و فرمود: لو كان الايمان منوطا فى الثّريّا لنالته رجال من هؤلاء «1»: اگر ايمان به ثريا بسته باشد، هر آينه او را فراگيرند مردانى كه از اين جماعت باشند، يعنى اهل عجم. | |||
عبد الرحمن بن ليلى روايت كند كه رسول فرمود: خواب ديدم كه مىروم و گوسفندان سياه در عقب من مىآيند، و از عقب آنها گوسفندان خاكى رنگى پديد آمدند، و متابعت كردند؛ تعبير آن چه باشد؟ حضرت امير المؤمنين عليه السّلام گفت: من تعبير آن مىدانم، عرب مسخّر تو شوند، بعد از آن عجم نيز سر خط فرمان تو نهاده، اسلام آرند. حضرت فرمود: جبرئيل، همين را تعبير نمود. «2» از سعيد بن جبير مروى است كه: هم العرب و كلّ من لا يتكلّم بلغتهم من | |||
---- | |||
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 274. | |||
«2» مدرك ياد شده. | |||
جلد 13 - صفحه 163 | |||
الاعاجم فان النّبى مبعوث الى من شاهده و الى من بعدهم من العرب و العجم، يعنى: اين جماعت عربند، و تمام آنانكه تكلم ننمايند به لغت عرب از عجمها. | |||
پس بدرستى كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مبعوث شد بر هر كه مشاهده نمود آن حضرت را، و به هر كه بعد از ايشان است از عرب و عجم. و اين قول از امام محمد باقر عليه السّلام نيز مروى است. «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
يُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «1» هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «2» وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «3» ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ «4» | |||
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «5» | |||
ترجمه | |||
تسبيح ميگويد خدايرا آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است پادشاه پاك از عيب و نقص تواناى درست كردار | |||
او است آنكه برانگيخت در ميان غير اهل كتاب پيغمبرى از خودشان كه ميخواند بر آنان آيات او را و پاك ميگرداند ايشانرا و مىآموزد بآنان كتاب و حكمت را و همانا بودند پيشتر در گمراهى آشكار | |||
و دسته ديگرى را از آنان كه هنوز ملحق نشدهاند بايشان و او است با اقتدار درست كار | |||
اين فضل خدا است عطا ميكند آنرا بهر كه بخواهد و خدا صاحب فضل بزرگ است | |||
مثل آنانكه تحميل كرده شدند باحكام تورية پس عمل ننمودند و تحمّل نكردند آنرا مانند مثل خر است كه حمل ميكند كتابهائى را بد است مثل گروهى كه تكذيب كردند آيات خدا را و خدا هدايت نميكند گروه ستمكاران را. | |||
تفسير | |||
تسبيح و تنزيه تمام موجودات خالق و نگهدار خودشان را از نقائص و عيوب بلسان حال و مقال و نكته تعبير از آن بصيغ مختلفه در سوره قبل و آيات مناسبه سابقه مكرّر ذكر و بيان شده است و سلطنت حقّه حقيقيّه خداوند و منزّه و | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 201 | |||
مبرّى بودن ذات اقدس او از هر عيب و نقص واضح است و عزّت و حكمت او كه ملازم با قدرت و علم است كه مرجع صفات كماليّه ميباشند محتاج به بيان جديد نيست و اين نكته مكرّر ذكر شده و بايد بشود چون مهمّ است و امّى اگر چه در لغت بمعناى بىخط و سواد است ولى قمّى ره در ذيل في الامّيّين از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آنها مينوشتند ولى با آنها كتابى از نزد خدا نبود و پيغمبرى بر آنها مبعوث نشده بود لذا خداوند نسبت داد آنانرا بامّيّين و از بعضى از روايات استفاده ميشود كه پيغمبر اكرم را كه امّى خواندند براى آن بوده كه اهل امّ القرى بوده كه كنيه مكّه است نه آنكه العياذ باللّه خطّ و سواد نداشته چگونه شخص بى سواد معلّم كتاب و حكمت ميشود بلى ممكن است گفته شود براى آن امّى خوانده شده كه نزد كسى درس نخوانده و خط ننوشته بود براى آنكه مؤكّد اعتقاد بشر باشد بآنكه علوم او از جانب خدا بوده و شمّهئى از اينمقال در سوره اعراف گذشت در هر حال اينجا مراد از امّيّين كليّه عرب يا اهل مكّه است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آنها بوده و آيات قرآن را براى آنها تلاوت ميفرموده و پاك مينموده آنها را از شرك و ساير عقائد باطله و اخلاق رذيله و مىآموخته بآنها كتاب خدا و احكام مقدّسه اسلام را كه تمامى بر طبق حكمت و مصلحت است و آنها قبلا در گمراهى شرك و جهل و فساد از حيث عقائد و اعمال بسر ميبردند و بعدا موحّد و عالم و مؤمن شدند و ديگران از اهل ايمان كه بتدريج بآنان ملحق ميشوند تا روز قيامت همه از تعليمات او بهرهمند خواهند شد در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها عجمها هستند و كسانيكه بلغت عرب تكلّم ننمودند و فرموده روايت شده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين آيه را قرائت فرمود پرسيدند آنانكه هنوز ملحق نشدهاند كيانند آنحضرت دست مبارك خود را بر كتف سلمان نهاد و فرمود اگر ايمان در ثريّا باشد هر آينه نائل ميشوند بآن مردانى از اين قبيل و بنابراين و آخرين عطف است بر مفعول يعلّم و اينكه آخرين را از آنها شمرده باعتبار آنستكه همه اهل ايمان و شاگردان يك دبستانند و بعضى آخرين را عبارت از تابعين دانستهاند كه بعد از اصحاب بشرف اسلام مشرّف شدند و بنابراين و آخرين عطف است بر امّيّين و مراد | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 202 | |||
از آن موجودين و مراد از آخرين غير موجودين از آنها ميباشد و اين منصب رسالت و تعليم كتاب و حكمت و تزكيه نفوس امّت بزرگترين تفضّل الهى است بر بشر قابل كه عطا ميكند آنرا بهر كس بخواهد بمقتضاى مصلحت و خداوند داراى فضل بىنهايت است كه بندگانرا هيچ گاه بىرهبر و زمين را خالى از حجّت يعنى پيغمبر و امام نميگذارد نهايت آنكه مردم بايد قابل براى تعليم و تربيت باشند و بكتاب الهى و احكام آن علم پيدا كنند و عمل نمايند نه مانند يهود باشند كه مكلّف شدند بتورية و احكام آن و علم بآن پيدا نكردند و عمل ننمودند و خداوند آنها را تشبيه بخر باركش كتب فرموده در آنكه علم بآنچه در آنها است ندارند و عمل نمينمايند و نفع از آن نميبرند فقط زحمت حمل آن بر گرده آنحيوان است چنانچه زحمت جمع و تدوين و حفظ تورية بدوش يهود است و اين تشبيه بحمار مثل بدى است مناسب با حال كسانيكه تكذيب نمودند آيات قرآن و تورية را كه دلالت بر نبوّت خاتم انبياء دارد و اوصاف او در آن ذكر شده و خداوند راه بهشت را بكسانيكه اعراض از كتب آسمانى نمودهاند ارائه نميدهد چون اين قبيل اشخاص ظلم نمودند بخودشان و به پيغمبران خدا كه براى هدايت آنها آمده بودند بتكذيب و افترا و غيره و اين عمل شخص را از قابليّت هدايت ساقط مينمايد و از اين امّت هم كسانيكه علم باحكام قرآن پيدا نكردند و عمل ننمودند و آنرا حفظ و حمل و نقل مينمايند حال آنها را دارند و اين مثل آنها هم هست اختصاص بيهود ندارد و اللّه اعلم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ آخَرِينَ مِنهُم لَمّا يَلحَقُوا بِهِم وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيمُ «3» | |||
و ديگران از آنها که ملحق بآنها نشدند و او است خداوند عزيز حكيم. | |||
وَ آخَرِينَ مِنهُم ضمير منهم راجع به اميين است و مدخول اذ بعث يعني همان نحوي که خداوند در اميين مبعوث فرمود رسول که بر آنها تلاوت آيات كند و تزكيه كند و تعليم كتاب و حكمت كند بر غير اميين هم مبعوث شده زيرا پيغمبر (ص) مبعوث بر كليه جن و انس است. | |||
لَمّا يَلحَقُوا بِهِم بعضي گفتند: مراد كساني که بعد از اميين ايمان آوردند بعضي گفتند: مراد لما يلحقو بهم در فضل و مثوبات لكن خبر از حضرت باقر (ع) است فرمود: | |||
مراد عجم هستند که ايمان آوردند و درك زمان صحابه را نكردند، و از پيغمبر روايت شده که چون آيه تلاوت فرمود پرسيدند که: اينها كيانند!- حضرت دست مبارك را بر كتف سلمان گذارد و فرمود: | |||
«لو کان الايمان في الثريا لناله رجال من هؤلاء» | |||
وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيمُ مكرر تفسير شده. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 3)- ولی از آنجا که پیامبر اسلام تنها مبعوث به این قوم «امی» نبود، بلکه دعوتش همه جهانیان را در بر میگرفت در این آیه، میافزاید: «و رسول است بر گروه دیگری (از مؤمنان) که هنوز به آنها ملحق نشدهاند» (و آخرین منهم لما یلحقوا بهم). | |||
به این ترتیب آیه فوق تمام اقوامی را که بعد از صحابه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به وجود آمدند از عرب و عجم شامل میشود. | |||
و از آنجا که همه این امور از قدرت و حکمت خداوند سر چشمه میگیرد، در پایان آیه میافزاید: «و او عزیز و حکیم است» (و هو العزیز الحکیم). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||