القمر ٣٧: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link73 | آيات ۹ - ۴۲، سوره قمر]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link73 | آيات ۹ - ۴۲، سوره قمر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link74 | وجه تكرار تكذيب در آيه : ((كذبت قلبهم قوم نوح فكذبوا عبدنا...))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۸#link74 | وجه تكرار تكذيب در آيه : ((كذبت قلبهم قوم نوح فكذبوا عبدنا...))]] | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link95 | (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۰#link95 | (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۳#link24 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۳#link24 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «37» | |||
و قوم لوط براى (سوء قصد به) مهمانان او به مراوده و گفتگو پرداختند، پس ما چشم آنان را نابينا كرديم، پس بچشيد عذاب من و هشدار مرا. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) | |||
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ: و هر آينه بتحقيق طلبيدند حضرت لوط را از مهمانان او كه ملائكه بودند، يعنى طلب مراد خود كردند از او و گفتند كه ايشان را به ما تسليم كن و حضرت ابا نموده، آنها را پند مىداد ايشان امتناع نموده با او مجادله نمودند. چون كار از حد گذشت جبرئيل گفت: «خل بيننا و بينهم» ما را به ايشان واگذار. حضرت لوط، ترك جدال نمود، آنها در خانه حضرت را شكسته داخل شدند. فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ: پس محو كرديم چشمهاى ايشان را. | |||
جبرئيل، شهپر خود را بر چشمهاى آنها زد فورا همه كور گشتند و چنان شد كه چشمهاى آنها با صورتشان مساوى شد، پس از آنجا درآمده مدهوش و متحير مىافتادند و برمىخاستند و فرياد مىكردند كه لوط قومى ساحر به خانه آورده و ما را به سحر كور كردند. و گفتيم ما با ايشان به زبان ملائكه، فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ: پس بچشيد عقوبت مرا و آنچه مىترسانيديم شما را به لسان پيغمبر خود از وقوع عذاب و نزول عذاب. | |||
جلد 12 - صفحه 386 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (32) كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ (34) نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ (35) وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ (36) | |||
وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ (38) فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (39) وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (40) وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ (41) | |||
كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42) | |||
ترجمه | |||
و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرندهاى هست | |||
تكذيب كردند قوم لوط بيم دهندگان را | |||
همانا ما فرستاديم بر آنها باد ريزنده سنگريزه را مگر كسان لوط كه نجات داديمشان سحرگاه | |||
براى نعمت دادن از قبل خودمان اين چنين پاداش ميدهيم كسى را كه شكرگزارى نمود | |||
و بتحقيق ترساند آنها را از گرفتن ما آنانرا بعذاب پس تشكيك و ترديد نمودند در بيمدهندگان | |||
و بتحقيق خواستند از او كام گرفتن از ميهمانانش را پس محو كرديم چشمهاشان را پس بچشيد عذاب من و بيم دادن مرا | |||
و بتحقيق وارد شد بر آنها در اول روز عذابى برقرار | |||
پس بچشيد عذاب و بيم دادن مرا | |||
و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند پس آيا پندگيرندهاى هست | |||
و بتحقيق آمدند آل فرعون را بيمدهندگان | |||
تكذيب كردند نشانههاى قدرت ما را بتمامى پس گرفتيمشان مانند گرفتن توانائى با اقتدار. | |||
تفسير | |||
نكته تكرار آيه اولى در آيات سابقه گذشت و قوم لوط پيغمبر هم تكذيب نمودند بنوبه خود پيغمبران خدا را كه منذرين مردم از عذاب اويند بتقريبى كه ذكر شد قبلا يا انذار الهى را اگر نذر مصدر باشد و اينجا آن معنى آكد است چون حضرت لوط ظاهرا از طرف حضرت ابراهيم عليه السّلام هم مبعوث بوده و تكذيب او تكذيب آنحضرت هم محسوب ميشود و تكذيب آن حضرت چون پايه گذار توحيد در عالم بوده مسلّما تكذيب تمام اتباع و مروّجين آن مسلك است و خداوند علاوه بر آنكه قراء آنها را زير و زبر فرمود بباديكه سنگريزه بر سر | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 106 | |||
آنها ميزد معذّب نمود و حضرت لوط و دو دختر او را نجات داد از آن عذاب در سحرگاه براى انعام بايشان و پاداش شكر نعمتى كه بجا آورده بودند و اين اختصاص بآنها ندارد خداوند هر شاكر نعمتى را جزاى خير ميدهد و آن حضرت قبلا آنها را از مؤاخذه و انتقام الهى و عذاب ناگهانى او ترسانده بود ولى آنها تشكيك و ترديد نموده يا مجادله بباطل با آن حضرت كرده بودند و اخيرا بىشرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكهئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل كه يكى از آنها بود باشاره يا مشتى سنگريزه همه را كور كرد و شرح اين قصه در سوره هود گذشت و خداوند باقتضاء حال يا لسان ملائكه بآنها فرمود پس بچشيد عذاب مرا در نتيجه انذارات من و بتحقيق نازل شد صبح بر آنها اوّل وقت عذابى كه باقى و برقرار بود تا همه مردند و بجهنّم رفتند و فيض ره در اينمقام فرموده تكرار اين آيات بعد از هر قصهاى براى اشعار بآنست كه تكذيب هر پيغمبرى مقتضى نزول عذاب و استماع هر قصهاى مستدعى تذكّر و اتّعاظ است و براى اعاده آگاه نمودن و بيدار كردن است تا غلبه ننمايد بر آنها سهو و غفلت و همچنين است تكرار قول خداوند فبأى آلاء ربّكما تكذّبان و ويل للمكذّبين و مانند آن دو و خداوند فرعون و فرعونيان را بانذار يا انذاراتى تهديد فرمود بتوسط حضرت موسى و آنها آيات الهى و معجزات متعدّد آنحضرت را كه مكرّر بيان شده بكلّى منكر شدند و تكذيب نمودند تمامى را و خداوند گرفت آنها را بكيفر اعمالشان مانند گرفتن شخص تواناى غالب قادر مقتدرى كه كسى از دست او رهائى ندارد و او هر چه بخواهد ميكند و تفصيل اين واقعه در سوره بقره و غيرها گذشته است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَقَد أَنذَرَهُم بَطشَتَنا فَتَمارَوا بِالنُّذُرِ (36) وَ لَقَد راوَدُوهُ عَن ضَيفِهِ فَطَمَسنا أَعيُنَهُم فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) | |||
و هر آينه بتحقيق انذار كرد لوط آنها را بعذاب ما پس مجادله ميكردند بانذارهاي او سي سال ميان آنها انذار كرد احدي از آنها نپذيرفت و ميگفتند: که براي يك نفر تمام ما هلاك ميشويم، و بانذارهاي او مضحكه و متلك ميگفتند و اعتناء نميكردند. | |||
وَ لَقَد أَنذَرَهُم سي سال ميان قوم انذار ميفرمود که وظيفه انبياء انذار و بشارت است منذر و مبشّر بشارت بسعادت و رستگاري در اثر ايمان و تقوي و اعمال صالحه و انذار در اثر كفر و اعمال سيّئه بخصوص قوم لوط و عمل شنيع آنها که فرمود: | |||
أَ تَأتُونَ الذُّكرانَ مِنَ العالَمِينَ وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُم رَبُّكُم مِن أَزواجِكُم شعراء آيه 165 و 166 در جواب او ميگفتند: قالُوا لَئِن لَم تَنتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ المُخرَجِينَ شعراء آيه 167. | |||
بَطشَتَنا بطش عذاب نازله بر آنها و عقوبت آخرت فَتَمارَوا بِالنُّذُرِ مور مجادله بباطل است و ردّ حقّ است که اينکه انذارها دروغ محض است و فريب است و ما دست از اعمال خود بر نميداريم و جايي خبري نيست نه عذاب دنيوي و نه | |||
جلد 16 - صفحه 363 | |||
عقوبت اخروي. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 37)- آنها به القاء شبهات عقیدتی در میان مردم قناعت نکردند بلکه در زشتکاری و وقاحت و بیشرمی کار را به جائی رسانیدند، که وقتی فرشتگان مأمور عذاب به صورت جوانانی خوش منظر به عنوان میهمان وارد خانه لوط شدند این قوم بیشرم به سراغ آنها آمدند و چنانکه آیه مورد بحث میگوید: «آنها از لوط خواستند میهمانانش را در اختیارشان بگذارد»! (وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ). | |||
«لوط» به قدری از این مسأله ناراحت شد که حد نداشت و مصرا از آنها خواهش کرد دست از این رسوائی و آبروریزی بردارند، و حتی طبق آیه 71 سوره حجر به آنها وعده داد دختران خود را به ازدواج آنها (در صورت توبه از این اعمال) درآورد، و این نهایت مظلومیت این پیامبر بزرگ را در میان این گروه بیشرم و بیایمان و فاقد همه چیز نشان میدهد. | |||
ولی چیزی نگذشت که این گروه مهاجم نخستین مجازات خود را دریافت داشتند، چنانکه خداوند در دنباله همین آیه میفرماید: «ولی چشمانشان را نابینا و محو کردیم (و گفتیم:) بچشید عذاب و انذارهای مرا» (فَطَمَسْنا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِی وَ نُذُرِ). | |||
آری! اینجا بود که دست قدرت خداوند از آستین عدالت بیرون آمد و به گفته بعضی به جبرئیل فرمان داد که گوشهای از شهپرش را بر چشم آنان بکوبد، فورا همگی نابینا شدند، و حتی گفته میشود که جای چشم آنها بکلی صاف و همانند صورتشان شد! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||