المائدة ١٠٤: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link117 | آيات ۱۰۴ - ۱۰۳ ، سوره مائده]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link117 | آيات ۱۰۴ - ۱۰۳ ، سوره مائده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link118 | معناى ((بحيره ))، ((سائبه ))، ((وصيله )) و ((حامى )) چهار قسم حيواناتى كه درجاهليت احكام خاصى داشتند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link118 | معناى ((بحيره ))، ((سائبه ))، ((وصيله )) و ((حامى )) چهار قسم حيواناتى كه درجاهليت احكام خاصى داشتند]] | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link121 | (رواياتى درباره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكه واضعآن احكام كيست ؟)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۶_بخش۱۹#link121 | (رواياتى درباره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكه واضعآن احكام كيست ؟)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۱#link56 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۱#link56 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ «104» | |||
و هرگاه به آنان گفته شود: به سوى آنچه خداوند نازل كرده و به سوى پيامبر بياييد، گويند: آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم، ما را بس است. آيا هر چند پدرانشان چيزى نمىدانستند و (به حقّ) هدايت نشده بودند (و بيراهه مىرفتند، بايد راه آنان را ادامه دهند؟) | |||
===نکته ها=== | |||
شايد آيه مربوط به خرافههايى باشد كه در آيهى قبل آمده بود كه هرگاه به آنان گفته شود دست از اين خرافات برداريد مىگويند: «وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا» | |||
===پیام ها=== | |||
1- قرآن، مردم را به پيروى از دستوراتِ خدا و رسول فرامىخواند. تَعالَوْا إِلى ... | |||
جلد 2 - صفحه 384 | |||
2- پذيرفتن دعوت اسلام، سبب تعالى و رشد است. (كلمه «تَعالَوْا» به معناى حركت به سمت عُلوّ و رشد است) | |||
3- اصل، فرهنگ الهى است، نه فرهنگ پيشينيان. «ما أَنْزَلَ اللَّهُ» | |||
4- قرآن به تنهايى كافى نيست، سنّت وسيره و حكومت رسولاللّه هم ملاك عمل است. «تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ» | |||
5- اهل خرافات و افراد مرتجع و واپسگرا، حاضر به شنيدن حقّ نيستند. «قالُوا حَسْبُنا» | |||
6- نه سنّتگرايى اصل است و نه نوگرايى، اصل، علم و هدايت است. «لا يَعْلَمُونَ، لا يَهْتَدُونَ» | |||
7- وجدان خود را حاكم كنيم. أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ ... | |||
8- پيروى از افكار جاهلانهى آنان و وفادارى نابجا جايز نيست. «أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ» | |||
9- تقليد كوركورانه، نشانهى بىعقلى است. «لا يَعْقِلُونَ» در آيهى قبل و تعصب روى نياكان در اين آيه. | |||
10- تقليد جاهل از جاهل بىمعناست. وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا ... آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (104) | |||
بعد از آن از حال اين مفسّريان خبر مىدهد: | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ: و زمانى كه گويند مر ايشان را اى اهل افترا و اصحاب بدعت، بيائيد به متابعت آنچه خدا نازل فرموده از حكم | |||
---- | |||
«1» اصول كافى، كتاب الايمان و الكفر، جلد دوّم، صفحه 339، حديث 5 و 7. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 192 | |||
حلال و حرام وَ إِلَى الرَّسُولِ: و بيائيد به اطاعت پيغمبرى كه بيان كننده آن حكم است قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا: گويند از غايت جهل، كه كافى است ما را آنچه يافتيم پدران خود را بر آن. اين بيان، قصور تدبر، و بسيارى غرور آنها است در تقليد و نداشتن دليل بر آن. أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ: آيا بس است ايشان را آنچه يافتهاند پدران خود را بر آن، اگرچه پدرانشان نمىدانستند چيزى را و راه نمىيافتند به طريق حق، يعنى ايشان جاهل و گمراه بودند و تقليد آنها نافع نيست، بلكه تقليد عالم و هادى مىبايد كرد تا او را از وادى تقليد به سر حد تحقيق رساند بوسيله اظهار حجج بينه و دلايل واضحه. | |||
تبصره- آيه شريفه دليل است بر فساد تقليد و عدم جواز عمل در شيئى از امور دين بدون حجت و دليل. و نيز دلالت دارد بر وجوب معرفت و علم بر هر فردى بقدر فراخور حال و احتياج خود در تكاليف الهيه، زيرا حق تعالى بيان احتجاج فرموده بر اهل تقليد به آنكه مىدانند معرفت ندارند به آنچه مىگويند. | |||
توضيح- اين عدم جواز تقليد، در اصول دين است، اما در فروع، بر هر مسلمان مكلفى لازم است پيروى و تقليد مجتهد حىّ اعلمى را نمايد، چنانچه توقيع امام عصر دالّ بر اين است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ (104) | |||
ترجمه | |||
و چون گفته شود مر ايشانرا بيائيد بسوى آنچه فرستاد خدا و بسوى پيغمبر (ص) گويند بس است ما را آنچه يافتيم بر آن پدران خود را آيا و اگر چه باشند پدران آنها كه ندانند چيزى را و نه راه يابند. | |||
تفسير | |||
بيان است از براى حصر دليل آنها در تقليد كه بطلانش اوضح از بطلان عقائد آنها است و دليل است بر بطلان عقائد و قصور عقلشان .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُم تَعالَوا إِلي ما أَنزَلَ اللّهُ وَ إِلَي الرَّسُولِ قالُوا حَسبُنا ما وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا أَ وَ لَو كانَ آباؤُهُم لا يَعلَمُونَ شَيئاً وَ لا يَهتَدُونَ (104) | |||
و زماني که گفته شد باين كفار و مشركين که بيائيد و اقبال كنيد بسوي آنچه خداوند در قرآن مجيدش نازل فرمود و بسوي پيغمبرش در آنچه بيان ميفرمايد و دستور ميدهد در جواب گفتند ما را كافيست آنچه پدران ما ميگفتند و عمل ميكردند آيا اگر پدران آنها علم نداشتند و از روي جهالت و ناداني مشي ميكردند و در ضلالت و گمراهي بودند و هدايت نميشدند باز هم متابعت آنها را ميكنيد. | |||
جلد 6 - صفحه 484 | |||
وَ إِذا قِيلَ لَهُم قائل وجود مقدّس نبوي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و مؤمنين که در مقام هدايت و ارشاد بودند و ضمير لهم كفار و مشركين تَعالَوا تعال از اسماء افعال است بمعني آمدن يعني بيائيد بمعني پذيرفتن و قبول نمودن و زير بار رفتن است إِلي ما أَنزَلَ اللّهُ قرآن مجيد يعني قبول كنيد و تصديق نمائيد که اينکه كتاب عزيز از جانب خداوند عالم براي هدايت بشر نازل شده و بدستوراتش عمل كنيد و از مخالفتش پرهيز نمائيد وَ إِلَي الرَّسُولِ و مشرف شويد خدمت رسول و تصديق كنيد رسالت او را و اطاعت كنيد فرمايشات او را. | |||
قالوا در جواب مسلمين گفتند (حَسبُنا ما وَجَدنا عَلَيهِ آباءَنا) ما بطريقه آباء خود مشي ميكنيم هر چه گفتند قبول ميكنيم و هر چه كردند ميكنيم و همين ما را بس است. | |||
أَ وَ لَو كانَ آباؤُهُم لا يَعلَمُونَ شَيئاً دوره جاهليت و دور افتادن از انبياء و اخلاق رذيله و عادات خبيثه و اعمال قبيحه که چه اندازه در ميان آنها رواج داشت بلكه جهل سر تا سر دنيا را گرفته بود. | |||
وَ لا يَهتَدُونَ و زير بار هدايت نميرفتند و گوش بفرمايشات انبياء و صلحاء نميدادند و نصايح آنها را اعتناء نميكردند آيا همچه اشخاصي را متابعت ميكنيد و همين براي شما كافيست. | |||
و اينکه آيه در مذمّت تقليد است که كور كورانه بدوي دليل و منطق و برهان فقط براي اينكه پدران ما بودند متابعت ميكنيد و ادلّه واضحه روشن و معجزات باهرات را كنار ميگذاريد بلكه حكم عقل را هم سركوب ميكنيد اينکه نيست جز عصبيت و عناد و هوي پرستي و خود خواهي و اطاعت شيطان و امروز هم اينکه مرض مزمن در سر تا سر مملكت رواج بسزا دارد که بيك ديگر نگاه ميكنند اروپا و امريكا و هوي پرستان را تقليد و اطاعت ميكنند و ابدا اعتنايي بدين و قرآن و علماء ندارند | |||
جلد 6 - صفحه 485 | |||
بلكه از آنها معرض و بآنها بد بين و با آنها عداوت مينمايند و همچنين متابعين اهل بدع مثل عامه عميا در متابعت بدعتهاي خلفاء و بني اميه و بني العباس و مثل صوفيه در متابعت اقطاب و مراشد خود و مثل متابعت عوام در اختراعات پيشينيان خود مخصوصا زنها در وفيات و اعراس و غير اينها بالجمله تقليد اهل ضلال بايد انسان تمام كارهاي خود بالاخص در امر دين از روي منطق و عقل و دليل و برهان از مأخذ صحيح از انبياء و اوصياي انبياء و نوّاب ائمه اطهار علماء اعلام باشد که بتواند فرداي قيامت در پيشگاه احديت اقامه حجت نمايد و معذور باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||