النساء ٧: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۱۸۳.</ref> | |||
«شیخ طوسى» گوید: در سبب نزول آيه اختلاف است، قتادة و ابن جريح و ابن زيد گويند: عرب جاهليت به پسران ارث ميدادند و به زنان و دختران ارث نمى دادند. اين آيه براى رد روش آنان نازل گرديد.<ref> در تفسير ابوالشيخ و كتاب الفرائض از ابن حبان از طريق كلبى او از ابوصالح او از ابن عباس روايت كنند كه در جاهليت به دختران ارث نمى دادند و نيز به صغار تا قبل از بلوغ ارث نمى دادند. يكى از انصار به نام اوس بن ثابت مرده بوده و دو دختر و دو پسر صغير از وى باقيمانده بود دو پسرعموى اوس به نام خالد و عرفطه ميراث او را تصاحب كرده بودند. زوجه اوس نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از او چارهجوئى كرد. پيامبر فرمود: در اين خصوص چيزى نميدانم سپس اين آيه نازل گرديد.</ref> | |||
زجاج گويد: عرب به كسى ارث نميداد، مگر اين كه شمشير زن و جنگى باشد و يا بتواند از حريم و دارائى خود دفاع كند.<ref> صاحب كشف الاسرار گويد: نام زن اوس بن ثابت امكحة بوده و بعد از آمدن نزد پيامبر و نزول اين آيه پيامبر به دو پسرعموى اوس به نام قتادة و عرفطة فرمود: كه مال را به فرزندان و زوجه اوس برگردانند و صاحب روض الجنان گويد: دو پسرعموى اوس به نام سويد و عرفطة بوده اند.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۱۴#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۱۴#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۶۴#link216 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۶۴#link216 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَفْرُوضاً «7» | |||
براى مردان، از آنچه پدر و مادر ونزديكان، (پس از مرگ) بر جاى گذاشتهاند سهمى است و براى زنان (نيز) از آنچه پدر ومادر و خويشاوندان بر جاى گذاشتهاند، سهمى است، خواه (مقدار مال) كم باشد يا زياد، سهمى معيّن و مقرّر. | |||
===پیام ها=== | |||
1- زنان همانند مردان حقّ ارث دارند و دين، حافظ حقوق آنان است. لِلرِّجالِ نَصِيبٌ ... لِلنِّساءِ نَصِيبٌ | |||
2- ارث، از اسباب مالكيّت است. «لِلرِّجالِ نَصِيبٌ» | |||
3- خويشاوندى كه نزديكتر است، در ارث مقدّمتر است. «الْأَقْرَبُونَ» | |||
4- تقسيم عادلانهى ميراث، مهمّ است، نه مقدار آن. «قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ» | |||
5- سهم ارث، تغيير ناپذير است. «نَصِيباً مَفْرُوضاً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَفْرُوضاً «7» | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 358 | |||
شأن نزول: در منهج- از عادت جاهليت اين بود كه زنان و اطفال را ميراث نمىدادند و مىگفتند: مال متعلق كسى است كه با دشمن جنگ كند و به طعن نيزه و ضرب شمشير، غنايم را متصرف شود. چون حضرت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به مدينه هجرت نمود، طريقه ميراث همين بود تا روزى ام كحله خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرض نمود كه: اوس بن صامت وفات كرد و من از او سه دختر دارم. سويد و عريظه، بنى اعمام او، مال او را در حيطه تصرف آورده، اولاد صغار مرا با نهايت احتياج محروم داشتهاند. پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ايشان را طلبيد. واقعه زن را فرمود. ايشان همان قانون جاهليت را اظهار كردند حضرت فرمود: صبر كنيد تا حكم الهى نازل شود. چون آنها رفتند، آيه شريفه نازل شد: | |||
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ: از براى مردان، خواه بزرگ يا كوچك، بهرهاى است از آنچه والدين و اقارب بگذارند، وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ: و مر زنان را نيز حصّهاى هست از آنچه والدين و خويشان بگذارند، يعنى همه رجال و نساء متوارثند به قرابت، خواه بالغ رشيد باشند يا غير بالغ، مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ: از آنچه كم باشد از مال گذاشته يا بسيار بود، نصيب ثابت است. نَصِيباً مَفْرُوضاً: اين قسمت ميراث بهرهاى است مقدر و مقرر و مفروض، كه از آن تجاوز نبايد نمود. | |||
بعد از نزول، حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كسى را به بنى عم اوس فرستاد كه تفريق مال كنند، و حق تعالى نصيبى براى دختران او امر نموده. اما بيان قسمت نفرموده تا آنكه آيه: يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ نازل شد. | |||
حضرت ثمن آن مال را به ام كحله، و ما بقى را به دختران او عطا فرمود. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 359 | |||
آيه دليل است بر آنكه ذو الارحام از يكديگر ميراث مىبرند، زيرا آنها از جمله رجال و نسائند كه اقرباى آنها فوت شده باشد، و اين مذهب ما مىباشد. | |||
و عموم لفظ لِلرِّجالِ و لِلنِّساءِ، دال است بر آنكه جميع مكلفان، از انبيا و غير انبيا داخلند. پس دلالت دارد بر آنكه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميراث گذاشته، چنانچه غير آن حضرت ميراث گذارند. | |||
پس حديث: نحن معاشر الانبياء لا نورّث، مجعول و از اكاذيب معاندين است كه به جهت غرض معنوى و طمع دنيوى، افترا بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بستند، و حال آنكه به جهات متعدده، مخالف عقل و شرع مىباشد، از جمله: | |||
اولا: اگر واضع اين حديث كاذب و غادر نبودى، بايستى اهل بيت عليهم السلام و صحابه از اين سخن اطلاع داشتى و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به آنها اظهار فرمايد، كه هر چه از من بماند، صدقه است؛ تا اهل بيت، بعد او بر چيزى كه بر آنها حرام است، اقدام ننمودى و ميان حلال و حرام تميز دادندى؛ زيرا بالاتفاق صدقه بر بنى هاشم حرام است. و بنابراين لازم آيد اهل بيت عليهم السّلام طلب حرام نموده باشند! ثانيا: از اين سخن لازم آيد كه رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كما ينبغى اداء رسالت نكرده، و آيه شريفه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ، غير واقع باشد؛ زيرا پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مبعوث بر عالميان عموما، و بر اهل بيت و عشاير و اقارب خود خصوصا است پس اگر نقل اولى راست بود، بلا شبهه، رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تقصير در تبليغ رسالت و ظلم نموده بود بر اهل بيت خود از عدم اعلام آنها بر اينكه شرعا جايز نيست شما از من ميراث بريد، آنچه از من ماند صدقه، و بر شما حرام است. | |||
ثالثا: بر فرض اعلام نبى محترم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و عدم استماع و قبول اهل بيت عليهم السّلام، هر آينه عصيان بلكه كفر ايشان لازم آيد. به مخالفت فرمايش رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، و حال آنكه حق تعالى بر پاكى و طهارت ايشان از ادناس و ارجاس شهادت داده لقوله تعالى: لِيُذْهِبَ | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 360 | |||
عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً. | |||
رابعا: اين حديث: نحن معاشر الانبياء، مكذّب قرآن است و معلوم مىشود واضع اين حديث، قرآن نمىدانسته و الّا چيزى روايت نمىكرد كه قرآن مخالف او باشد، زيرا به نص آيه كريمه: يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ، اول شخص مخاطب، رسول، و اين حكم عام است. | |||
خامسا: انبياء عليهم السلام را ميراث بوده، لقوله تعالى: وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ. و ايضا زكريا دعا و طلب فرزندى نمود كه از او و آل يعقوب، ميراث برد لقوله: فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ. در اين صورت، اولاد اشرف انبياء را چگونه ميراث نباشد؟ | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيباً مَفْرُوضاً «7» | |||
ترجمه | |||
از براى مردان است بهره از آنچه گذاردهاند پدر و مادر و نزديكان و از براى زنان است بهره از آنچه گذاردهاند پدر و مادر و نزديكان از آنچه كم باشد از آنمال يا زياد باشد بهره واجب.. | |||
تفسير | |||
آوردهاند كه در زمان جاهليت بزنان ارث نمىدادند براى رد آنها اين آيه نازل شد كه اجمالا دلالت دارد بر آنكه زنان هم ارث ميبرند و با مردان در اين بهره شريكند خواه مال كم باشد خواه زياد و اين حكم از فرائض الهيّه است كه بايد حتما معمول باشد و بوصيت و غيرها ابطال نميشود و ميزان سهم هر يك از ورثه بجاى خود بيان خواهد شد انشاء اللّه تعالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمّا تَرَكَ الوالِدانِ وَ الأَقرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمّا تَرَكَ الوالِدانِ وَ الأَقرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنهُ أَو كَثُرَ نَصِيباً مَفرُوضاً «7» | |||
از براي مردان است سهم و نصيبي از تركه پدران و مادران و خويشاوندان و از براي زنها است سهم و نصيبي از تركه پدران و مادران و خويشاوندان چه تركه كم باشد يا زياد هر كدام نصيب معيني که خدا قرار داده و معين فرموده. | |||
طبقات ارث در ارحام سه طبقه است و با وجود طبقه مقدم طبقه مؤخر ارث نميبرند. | |||
طبقه اولي- پدر و مادر و اولاد هر چه پائين روند. | |||
ثانيه- اجداد و جدات هر چه بالا روند و اخوه و اخوات و اولاد آنها | |||
جلد 5 - صفحه 18 | |||
ثالثه- اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها. | |||
و ارث آنها بعضي بالنصيب است و بعضي بالفرض، و فرض هم نصف و ثلث و ثلثين و سدس است علي اختلاف. | |||
و اما وارث در غير ارحام آنهم دو قسم است: قسمت اول زوجين که با جميع طبقات شركت دارند و ارث آنها نصف و ربع و ثمن است. | |||
قسمت دوم که پس از فقدان ارحام ارث ميبرند و آنهم سه طبقه هستند: | |||
اولي- معتق. ثانيه- ضامن جريره. ثالثه- امام که وارث من لا وارث له است. | |||
و مراد از ما ترك آنچه ميت گذارده و رفته است از اموال و حقوق و در اينکه آيه شريفه فقط متعرض ارث ارحام است بطور اجمال که خلاصه تشريع اصل ارث است و تفصيل آنها در آيات ديگر و اخبار اهل بيت بيان شده. | |||
و مراد از اقربين اولاد و اخوه و اخوات و اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولادهاي آنها است، و والدين اب و ام است و اينها هم داخل اقربين هستند و بالخصوص ذكر فرموده از باب اهميت آنها و اقربيت آنها نسبت بساير اقارب ميت است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||