کَاهِن
ریشه کلمه
- کهن (۲ بار)
قاموس قرآن
[طور:29]. [حاقة:42]. راغب گويد: كاهن كسى است كه از اخبار گذشته مخفى از روى ظنّ خبر مىدهد و عرّاف آن است كه از اخبار آينده همينطور خبر مىدهد و چون اين دو صناعت مبنى بر ظنّ است كه گاهى درست و گاهى نادرست در مىآيد لذا رسول خدا«صلى الله عليه وآله» فرمود: هر كه پيش عرّافى يا كاهنى بيايد و قول او را تصديق كند به آنچه بر اباالقاسم نازل گشته كافر شده است «مَنْ اَتى عَرّافّاً اَوْ كاهِناً فَصَدَّقَهُ بِما قالَ فَقَدْ كَفَرَ بِما اُنزِلَ عَلى اِبى الْقاسِمِ» اقرب الموارد اين فرق را از كليّات ابوالبقا نقل كرده و گويد: در تعريفات كاهن آن است كه از آينده خبر مىدهد و مدّعى علم اسرار و مطالعه غيب است. طبرسى در ذيل آيه اوّل فرموده: كاهن كسى است كه مدّعى علم غيب است با استخدام جنّ. ابن اثير در نهايه گفته بعضى از كاهنان عرب مىگفتند كه جنّ اخبار غيب را به آنها مىرساند. شيخ انصارى در مكاسب محرّمه در مسأله كهانت فرموده: آنچه از اكثر علما در تعريف كاهن نقل شده همانست كه در قواعد گفته: كاهن كسى است كه رفيقى از جنّ دارد و به او اخبار مىآورد. به نظر نگارنده غرض قرآن از كاهن همين معنى است نه آنكه راغب گفته و در جاى ديگر آمده [شعراء:211-210]. معنى آيه اوّل: تذكر بده تو به واسطه وحى خدا نه كاهنى كه گفتار خويش را از جنّ گرفته باشى و نه مجنونى كه لاعن شعور سخن بگوئى. اين لفظ تنها دوبار در قرآن آمده است.