نتایج جستجو

آیات شامل این کلمه مرض‌ (۲۴ بار) بيمارى. اعم از آنكه بدنى باشد يا معنوى. [شعراء:80]. [بقره:10]. مريض: بيمار. مرضى: بيماران. [نور:61]. [مزّمل:20]. وَ فِي

زربيه صفف حين خبث بيت انم سلح کوب نسى حرب قوم جىء جنح سرر ثلث فدى فجر خبل مرض حظظ بثث نور جناح اصر شرک عصو اجل طغو بغى خسر سجد کمم

آیات شامل این کلمه مرض‌ (۲۴ بار) وَ اللّه لَهُم فَزَادَهُم مَرَض عَذَاب قُلُوبِهِم أَلِيم بِمَا يَشْعُرُون فِي کَانُوا مَا يَکْذِبُون در حال بارگیری..

آیات شامل این کلمه «جُرُز» (بر وزن شتر) در اصل از مادّه «جرز» (بر وزن مرض) به معناى قطع کردن و بریدن، به معناى زمینى است که گیاهى در آن نمى روید، گویى

تکرار در قرآن: ۳(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... «حَرَض» (بر وزن مرض) به معناى چیز فاسد و ناراحت کننده است، در اینجا به معناى بیمار، نحیف، لاغر

آیات شامل این کلمه «مَارِج» در اصل از «مرج» (بر وزن مرض) به معناى اختلاط و آمیزش است، و در اینجا منظور اختلاط شعله هاى مختلف آتش مى باشد; زیرا هنگامى که

با قلب هاى بیمار بودند. (و إذ یقول المنفقون و الذین فى قلوبهم مرض) «و الذین فى قلوبهم مرض» مى تواند عطف تفسیرى از «المنافقون» باشد. در این صورت، معناى یاد

بايد پيوسته تنها زندگى كنى... به قولى اين نفرينى است در حق او و در اثر آن به مرض عقام مبتلا شد هر كه به وى نزديك مى‏شد مى‏گفت لامسلس و لامساس دستم مزن. دستم

قلوبهم مرض ... لنغرینّک بهم) ۴ - هشدار شدید خداوند، به افراد بیماردل مدینه، براى پایان دادن به کارهاى خلاف شان (لئن لم ینته ... و الذین فى قلوبهم مرض ...

الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ‌: پس تو مى‌بينى آنان را كه در دلهاى ايشان مرض نفاق است، يعنى عبد اللّه ابى و اتباع او و هر كه مرض نفاق را داراست. يُسارِعُونَ

به کار مى رود، مثلاً مى گوئیم: اگر فلان غذا را بخورى، پشت سر آن بیمارى و مرض است و یا اگر با فلان کس رفاقت کنى، به دنبال آن بدبختى و پشیمانى است، یعنى

آنهاست مانند كسى كه چند زبان مى‏داند و چند صنعت بلد است و از يك مرض عذاب مى‏بيند و يا از چند مرض. و شايد مراد درجه بودن خود وجود و ابدان است و در اين احتمال

منقار خود داشتند. سنگها را بر روى لشگريان ريختند، در اثر آن در ميان آنها مرض آبله پديد آمد و پرندگان بدان وسيله هلاكشان كردند و پيش از آنكه آبله در آنجا

به کار مى رود، مثلاً مى گوئیم: اگر فلان غذا را بخورى، پشت سر آن بیمارى و مرض است و یا اگر با فلان کس رفاقت کنى، به دنبال آن بدبختى و پشیمانى است، یعنى

است گام ها را کوتاه بردارد، گاهى راه برود و گاهى توقف کند «رَجَز» (بر وزن مرض) مى گویند. و این که به اشعار جنگى، «رَجَز» اطلاق مى شود نیز به خاطر آن است

است گام ها را کوتاه بردارد، گاهى راه برود و گاهى توقف کند «رَجَز» (بر وزن مرض) مى گویند. و این که به اشعار جنگى، «رَجَز» اطلاق مى شود نیز به خاطر آن است

مى‏ترسند كه خدا و رسول بر آنها ستم كند. ام الله ان اله هم خوف وله على ريب رسل مرض ه بل قلب اول فى

رجس يك چيزاند و سين به زاء بدل شده است. [توبه:125]. اما آنان كخه در قلوبشان مرض است پليدشان افزود. [انعام:125]. [مائده:90]. در قرآن مجيد چيزها و كارهائى كه

خلاصه چون قوم اين كلام از حضرت ابراهيم عليه السلام شنيدند، تصور مرض طاعون كردند، چه مرض در ميان آنها عارض شده بود بسيار از آن متوهم بودند. وَ إِنَّ مِنْ

به شمار نیست، پس باید تا مدتی با او (مدارا کنید و) انتظار برید (تا یا از مرض جنون بهبود یابد یا بمیرد). او نیست جز مردی که [نوعی] دیوانگی در اوست؛ بنابراین