نتایج جستجو

طبیعت ۱۵ عسل: تشویق به استفاده از عسل ۱۴; تنوع رنگ عسل ۱۱; شفابخشى عسل ۱۳، ۲۲; فواید عسل ۱۳; مکان تولید عسل ۱۰; منشأ تنوع رنگ عسل ۱۲; منشأ تولید عسل ۷ عوامل

به خاطر آن است که: این جاده ها آن چنان دقیق تعیین شده که در برابر زنبوران عسل کاملاً رام و تسلیم اند. ذلل‌ (۲۴ بار) مِن يَخْرُج رَبّک سُبُل بُطُونِهَا فَاسْلُکِي

خالص كردن است «نَصَحَ الشَّىْ‏ءُ نَصْحاً» ايضاگويند «نَصَحَ الْعَسَلَ» يعنى عسل را صاف و خالص كرد. در نهايه گويد: نصح در لغت به معنى خلوص است. نُصح (به ضم

كمال نوشيدنى‌ها، لذيذ بودن و كمال عسل، خالص بودن آن است. با توجّه به تكرار كلمه «انهار» مى‌توان فهميد كه هر يك از شير و عسل و شراب و آب، داراى چندين نهر است

قرآن به گُل هم ثمر گفته شده چنان كه درباره زنبور عسل آمده [نحل:69] مى‏دانيم كه اكثر استفاده زنبور عسل از گلهاست. در عرف عرب ثمره در غير ثمره درخت نيز بكار

نیز تعبیر به وحى شده و حتى به غرائز و الهامات تکوینى حیواناتى همچون زنبور عسل نیز کلمه وحى گفته شده است. این احتمال نیز وجود دارد که: منظور از این واژه

در اينجا به معنى دخول است يعنى اى زنبور عسل سپس از تمام ميوه‏ها بخور و به آسانى به راه پروردگارت داخل شو. عسل بساز. * [زمر:21]. ممكن است «ينابيع» مفعول

در الميزان فرموده: حمل رزق ذخيره آن است كه انسان و از حيوانات مورچه، زنبور عسل و موش ذخيره مى‏كند. احتمال: به معنى حمل است (اقرب) [رعد:17]، [نساء:112] ممكن

قرآن به گُل هم ثمر گفته شده چنان كه درباره زنبور عسل آمده [نحل:69] مى‏دانيم كه اكثر استفاده زنبور عسل از گلهاست. در عرف عرب ثمره در غير ثمره درخت نيز بكار

آمده، دو چشمه اند: یکى از این دو چشمه، چشمه «شراب طهور» و چشمه دوم، چشمه «عسل مصفى» است که، هر دو در آیه 15 سوره «محمّد» آمده است. «سلسبیل» نوشیدنى بسیار

عواسل‏ يعنى چون زبنور عسل او را بگزد از گزيدن آن نمى‏ترسد و بار ديگر براى عسل گرفتن به خانه زنبور آيد. نوب نوعى از زنبور عسل است و عواسل عسل گيرنده‏هاست. راغب

می‌شود! رسول خدا می‌فرماید که او عسل خورده است؛ نه مغافیر. آن حضرت سوگند می‌خورد، دیگر عسل نخورد. نکند که زنبوران عسل احتمالاً از مغافیر تغذیه کنند! از

رفتار مى‏كنند يا نه». در المنار مى‏گويد: منّ مادّه چسبنده و شيرينى است مانند عسل كه از هوا بر سنگ و برگ درختان مى‏نشيند، آن در اوّل مايع است سپس سفت و خشك

مثل [نحل:68]. مراد از وحى تفهيم ذاتى است كه خداوند در ذات زنبور عسل گذاشته و طريق عسل سازى را به وى آموخته است ولفظ «أَوْحى» دلالت دارد كه كار عسل‏گيرى

اِلَيْهِ: رَجَعَ اِلَيْهِ مَرَّةً بَعْدَ اُخْرى» همچنين است اِنابه. زنبور عسل را نوب گويند كه به كندويش پى در پى باز مى گردد، حادثه رانائبه گويند كه از

سنگى است كه چيزى از گل و خاك به‏آن آلوده نيست. *[محمّد:15]. و نهرهايى از عسل صاف و خالص. اصفاء: خالص كردن و آن به معنى اختيار و اختصاص مى‏دهد «اصفيت فلاناً

طعم آن تغيير نيافته و نهرهايى از خمر كه براى نوشندگان لذّت است و نهرهايى از عسل صاف شده و براى آنهاست در آن جنّت از همه ميوه‏ها و چاره سازى از پروردگارشان

نيست بلكه نهرهايى از آب تغييرناپذير، از شير هميشه تازه، از شراب لذيذ و از عسل صاف چنانكه در سوره محمد آيه 15 آمده است. ال مِن وَ تَحْتِهَا تَجْرِي فِيهَا

اِلَيْهِ: رَجَعَ اِلَيْهِ مَرَّةً بَعْدَ اُخْرى» همچنين است اِنابه. زنبور عسل را نوب گويند كه به كندويش پى در پى باز مى گردد، حادثه رانائبه گويند كه از

موارد استعمال كلمه ((وحى )) ايحائات و الهامات خداى سبحان به زنبور عسل وجه اينكه آيه زنبور عسل به ((لقوم يسمعون )) معناى جمله ((فما الذين فضلوا برادى رزقهم على