نتایج جستجو

سرزنش اطاعت از شیطان ۸ ; نقش شیطان ۱۲ عمل: ناپسند ۸ گاو: حلیت گوشت گاو ۲ ; گوشت گاو ۳ گوسفند: حلیت گوشت گوسفند ۲ ; گوشت گوسفند ۳ مباحات: تحریم مباحات ۴، ۵

۳، ۴، ۵ ; موارد غنایم ۲ ; استفاده از غنایم ۳، ۴، ۶ ; حلیت غنایم ۱، ۱۱ فدیه: احکام فدیه ۲، ۷ ; حلیت فدیه ۲، ۱۱ کسب: احکام کسب ۸ ; کسب حرام ۸ گناه: آمرزش

شرایطى براى حلیت شکار آنها نشانه آن است که شکار آنها نیازى به تذکیه ندارد. برداشت فوق را فرمایش امام صادق (ع) تأیید مى کند که در پاسخ از سؤال از حلیت شکارى که

۲۱ شتر حلیت گوشت شتر ۱۵ عرفات برکات عرفات ۵; خیریت عرفات ۵; وقوف در عرفات ۴ فقرا اهمیت تأمین فقرا ۱۹ قربانى تحریم گوشت قربانى در جاهلیت ۱۴ گاو حلیت گوشت

موارد مباح و مجاز شمرده شده است. لذا اصل در خوردنیها حلیت است، مگر آنچه حرمتش بیان شود. ۷- اصل حلیت، جز در مواردى که دلیلى بر حرمت اقامه شود، جارى است.*

در تاریخ، خبرى راست و عین حقیقت است. (ذلک جزینهم ببغیهم و إنا لصدقون) ۱۲- حلیت نخستین برخى از حیوانات و تحریم آن به واسطه تجاوزگرى بر یهودیان، خبرى راست

پر است از احكام و پيمان هاى خدا، مثل حكم شكار، احرام، حرمت ميته، و غيره، حليّت طعام‏ها و زنان، احكام وضو و جنابت، عدالت، قبول اعمال از اهل تقوى، حكم سوگند

پر است از احكام و پيمان هاى خدا، مثل حكم شكار، احرام، حرمت ميته، و غيره، حليّت طعام‏ها و زنان، احكام وضو و جنابت، عدالت، قبول اعمال از اهل تقوى، حكم سوگند

برخى طعامها قبل از نزول تورات حلال بوده و تورات آن را حرام کرده است. ۱۴ - حلیت همه خوردنیها بر بنى اسرائیل، جز گوشت شتر که اسرائیل (ع) (یعقوب) قبل از نزول

فحشاء و بيان‌ ميراث‌ و حدود و ديات‌ و ‌در‌ باب‌ معاملات‌ و حليت‌ بيع‌ و حرمت‌ ربا و ‌در‌ حليت‌ طيبات‌ و حرمت‌ خبائث‌ و ‌در‌ باب‌ معاد و بعث‌ و نشور و حساب‌

پيغمبر اگر بخواهد پيغمبر كه نكاح كند او را با آنكه اختصاصى است آنزن با اين حلّيت بتو غير از اهل ايمان‌ جلد 4 صفحه 331 بتحقيق دانستيم آنچه را كه واجب كرديم

‌است‌ غاية الامر مثل‌ اسب‌ و استر و حمار مكروه‌ ‌است‌ و معمول‌ نيست‌ لكن‌ شرط حليت‌ ‌آنها‌ منوط بتذكيه‌ ‌است‌ ‌که‌ بايد مسلم‌ ذبح‌ كند و ‌در‌ حين‌ ذبح‌ بسم‌

«اُحِلَّ لَكُمْ...» استفاده مى‏شود. مثل «حلّ - نيل» يعنى هرگاه از زنان به حليّت استعمتاع كرديد اجرت آنها را بدهيد. امّا تفريع «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ...»

بيان‌ دفع‌ اشكال‌ ديگران‌ ‌را‌ ‌هم‌ ميتوان‌ نمود. و حاصل‌ اشكال‌ اينست‌ ‌که‌ حليت‌ اكل‌ مال‌ منحصر بتجارة ‌عن‌ تراض‌ نيست‌ بلكه‌ بميراث‌ و وصيت‌ و اخماس‌ و

أولئک ... لهم عذاب الیم) ۱۰ - عالمان اهل کتاب، بخشى از احکام تورات و انجیل (حلیت برخى خوراکیها و حرمت برخى دیگر) را کتمان مى کردند. (إن الذین یکتمون ما أنزل

جا به جا کردن ماه حرام و ماه حلال (انتقال دادن حرمت ماه محرم به ماه صفر و حلیت ماه صفر به محرم) از کارهاى نادرست عربهاى جاهلى (إنما النسىء زیادة فى الکفر)

«اُحِلَّ لَكُمْ...» استفاده مى‏شود. مثل «حلّ - نيل» يعنى هرگاه از زنان به حليّت استعمتاع كرديد اجرت آنها را بدهيد. امّا تفريع «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ...»

يعقوب (عليه السلام ) و فرزندانش در برابر يوسف (عليه السلام ) رواياتى در مورد حليت نعمتهاى دنيوى و جواز بهره بردارى از آنها گفتارى در چند پيرامون داستان يوسف

«ذَلِك مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْك وَ مَا كُنت لَدَيهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يمْكُرُونَ»: كلمه «ذلك » اشاره است به داستان يوسف

یا اهل الکتب لم تکفرون بایات اللّه) ۲ - کفر اهل کتاب به آیات الهى (انکار حلیّت خوردنیها قبل از نزول تورات در آیین ابراهیم و انکار تقدّم تاریخى بناى کعبه)