۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:نمونه جلد۹ بخش۶۵ | بعدی = تفسیر:نمونه جلد۹ بخش۶۷}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۶: | خط ۸: | ||
<span id='link188'><span> | <span id='link188'><span> | ||
==آيه و ترجمه == | ==آيه و ترجمه == | ||
فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ أَجْمَعُوا أَن يجْعَلُوهُ فى غَيَبَتِ الجُْب وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۱۵) | |||
وَ جَاءُو أَبَاهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ(۱۶) | وَ جَاءُو أَبَاهُمْ عِشاءً يَبْكُونَ(۱۶) | ||
قَالُوا يَأَبَانَا | قَالُوا يَأَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَستَبِقُ وَ تَرَكنَا يُوسف عِندَ مَتَعِنَا فَأَكلَهُ الذِّئْب وَ مَا أَنت بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَ لَوْ كنَّا صدِقِينَ(۱۷) | ||
وَ جَاءُو عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ | وَ جَاءُو عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سوَّلَت لَكُمْ أَنفُسكُمْ أَمْراً فَصبرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُستَعَانُ عَلى مَا تَصِفُونَ(۱۸) | ||
ترجمه : | ترجمه : | ||
۱۵ - هنگامى كه او را با خود بردند، و تصميم گرفتند وى را در مخفى گاه چاه قرار دهند ما به او وحى فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان باخبر خواهى ساخت ، در حالى كه آنها نمى دانند. | ۱۵ - هنگامى كه او را با خود بردند، و تصميم گرفتند وى را در مخفى گاه چاه قرار دهند ما به او وحى فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان باخبر خواهى ساخت ، در حالى كه آنها نمى دانند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۲: | ||
<span id='link198'><span> | <span id='link198'><span> | ||
==آيه و ترجمه : == | ==آيه و ترجمه : == | ||
وَ جَاءَت | وَ جَاءَت سيَّارَةٌ فَأَرْسلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ قَالَ يَبُشرَى هَذَا غُلَمٌ وَ أَسرُّوهُ بِضعَةً وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِمَا يَعْمَلُونَ(۱۹) | ||
وَ شرَوْهُ بِثَمَنِ بخْسٍ دَرَهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ | وَ شرَوْهُ بِثَمَنِ بخْسٍ دَرَهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّهِدِينَ(۲۰) | ||
ترجمه : | ترجمه : | ||
۱۹ - و كاروانى فرا رسيد، ماءمور آب را (بسراغ آب ) فرستادند، او دلو خود را در چاه افكند، و صدا زد: مژده باد: اين كودكى است (زيبا و دوست داشتنى ) و اين امر را بعنوان يك سرمايه از ديگران مخفى داشتند و خداوند به آنچه آنها انجام مى دادند آگاه است . | ۱۹ - و كاروانى فرا رسيد، ماءمور آب را (بسراغ آب ) فرستادند، او دلو خود را در چاه افكند، و صدا زد: مژده باد: اين كودكى است (زيبا و دوست داشتنى ) و اين امر را بعنوان يك سرمايه از ديگران مخفى داشتند و خداوند به آنچه آنها انجام مى دادند آگاه است . | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۵: | ||
اين موضوع يا به خاطر آن بود كه يوسف را كاروانيان ، ارزان بدست آورده بودند و انسان چيزى را كه ارزان بدست آورد غالبا ارزان از دست مى دهد، و يا اينكه از اين مى ترسيدند كه سر آنها فاش شود، و مدعى پيدا كنند و يا از اين نظر كه در يوسف نشانه هاى غلام بودن را نمى ديدند، بلكه آثار آزادگى و حريت در چهره او نمايان بود و به همين دليل نه فروشندگان چندان رغبت به فروختن او داشتند و نه خريداران . | اين موضوع يا به خاطر آن بود كه يوسف را كاروانيان ، ارزان بدست آورده بودند و انسان چيزى را كه ارزان بدست آورد غالبا ارزان از دست مى دهد، و يا اينكه از اين مى ترسيدند كه سر آنها فاش شود، و مدعى پيدا كنند و يا از اين نظر كه در يوسف نشانه هاى غلام بودن را نمى ديدند، بلكه آثار آزادگى و حريت در چهره او نمايان بود و به همين دليل نه فروشندگان چندان رغبت به فروختن او داشتند و نه خريداران . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:نمونه جلد۹ بخش۶۵ | بعدی = تفسیر:نمونه جلد۹ بخش۶۷}} | |||
[[رده:تفسیر نمونه]] | [[رده:تفسیر نمونه]] |
ویرایش