گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۸}}
__TOC__
__TOC__


خط ۱۴: خط ۱۶:
<span id='link414'><span>
<span id='link414'><span>
==آيات ۲۳ - ۳۰، سور، ملك ==
==آيات ۲۳ - ۳۰، سور، ملك ==
قُلْ هُوَ الَّذِى أَنشأَكمْ وَ جَعَلَ لَكمُ السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ الاَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشكُرُونَ(۲۳)
قُلْ هُوَ الَّذِى أَنشأَكمْ وَ جَعَلَ لَكمُ السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ الاَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشكُرُونَ(۲۳)
قُلْ هُوَ الَّذِى ذَرَأَكُمْ فى الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ تحْشرُونَ(۲۴)
قُلْ هُوَ الَّذِى ذَرَأَكُمْ فى الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ تحْشرُونَ(۲۴)
وَ يَقُولُونَ مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ(۲۵)
وَ يَقُولُونَ مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ(۲۵)
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ(۲۶)
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ(۲۶)
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَت وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هَذَا الَّذِى كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ(۲۷)
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَت وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ قِيلَ هَذَا الَّذِى كُنتُم بِهِ تَدَّعُونَ(۲۷)
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنىَ اللَّهُ وَ مَن مَّعِىَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يجِيرُ الْكَفِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(۲۸)
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنىَ اللَّهُ وَ مَن مَّعِىَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يجِيرُ الْكَفِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(۲۸)
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ ءَامَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكلْنَا فَستَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فى ضلَلٍ مُّبِينٍ(۲۹)
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ ءَامَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكلْنَا فَستَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فى ضلَلٍ مُّبِينٍ(۲۹)
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَصبَحَ مَاؤُكمْ غَوْراً فَمَن يَأْتِيكم بِمَاءٍ مَّعِينِ(۳۰)
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَصبَحَ مَاؤُكمْ غَوْراً فَمَن يَأْتِيكم بِمَاءٍ مَّعِينِ(۳۰)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
بگو او همان كسى است كه شما را هستى داد و برايتان گوش و چشم و دل قرار داد ولى شكر شما اندك است (۲۳).
بگو او همان كسى است كه شما را هستى داد و برايتان گوش و چشم و دل قرار داد ولى شكر شما اندك است (۲۳).
خط ۳۴: خط ۳۶:
بيان آيات  
بيان آيات  
اين آيات نشانه هاى ديگرى از ربوبيت خداى تعالى را به مشركين تذكر مى دهد تا به وسيله آن به وحدانيت خدا در خلقت و تدبير رهنمونشان شود، و در آن مطالب را توام با تخويف وتهديد بيان مى كند، همچنان كه گفتيم همه سوره اينطور است ، چيزى كه هست بايد اين را در نظر بگيريم كه خداى تعالى بعد از آنكه در جمله «'''بل لجوا فى عتو و نفور'''» به لجاجت و عناد آنان درباره حق اشاره كرد، سياق را از خطاب به آنان برگردانيد، و روى سخن از ايشان برتافته خطاب را متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرد، و فرمود: حالا تو با آنان سخن بگو، و بگوششان بخوان ، و آيات و نشانه هاى ربوبيت من در خلقت و تدبير را كه همه بر يگانگى من در ربوبيت دلالت دارند به يادشان بياور، و از عذاب من انذارشان كن «'''قل هو الذى ...'''»، «'''قل هو الذى ذراكم ...'''»، «'''قل انما العلم ...'''»، «'''قل ارايتم ان اهلكنى اللّه ...'''»، «'''قل هو الرحمن ...'''»، «'''قل ارايتم ان اصبح ماوكم غورا...'''» كه در همه اين آيات مى فرمايد: تو بگو چنين و چنان .
اين آيات نشانه هاى ديگرى از ربوبيت خداى تعالى را به مشركين تذكر مى دهد تا به وسيله آن به وحدانيت خدا در خلقت و تدبير رهنمونشان شود، و در آن مطالب را توام با تخويف وتهديد بيان مى كند، همچنان كه گفتيم همه سوره اينطور است ، چيزى كه هست بايد اين را در نظر بگيريم كه خداى تعالى بعد از آنكه در جمله «'''بل لجوا فى عتو و نفور'''» به لجاجت و عناد آنان درباره حق اشاره كرد، سياق را از خطاب به آنان برگردانيد، و روى سخن از ايشان برتافته خطاب را متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرد، و فرمود: حالا تو با آنان سخن بگو، و بگوششان بخوان ، و آيات و نشانه هاى ربوبيت من در خلقت و تدبير را كه همه بر يگانگى من در ربوبيت دلالت دارند به يادشان بياور، و از عذاب من انذارشان كن «'''قل هو الذى ...'''»، «'''قل هو الذى ذراكم ...'''»، «'''قل انما العلم ...'''»، «'''قل ارايتم ان اهلكنى اللّه ...'''»، «'''قل هو الرحمن ...'''»، «'''قل ارايتم ان اصبح ماوكم غورا...'''» كه در همه اين آيات مى فرمايد: تو بگو چنين و چنان .
قُلْ هُوَ الَّذِى أَنشأَكمْ وَ جَعَلَ لَكمُ السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ الاَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشكُرُونَ
قُلْ هُوَ الَّذِى أَنشأَكمْ وَ جَعَلَ لَكمُ السمْعَ وَ الاَبْصرَ وَ الاَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشكُرُونَ
<span id='link415'><span>
<span id='link415'><span>
==مقصود از انشاء بشر (هو الذى انشاءكم ....) ==
==مقصود از انشاء بشر (هو الذى انشاءكم ....) ==
خط ۴۸: خط ۵۰:
«'''قليلا ما تشكرون '''» - يعنى كم شكر مى گزاريد، شكرى كه شايسته اين نعمت و يا همه نعمت هاى عظماى الهى باشد، بنابر اين كلمه «'''ما'''» زايده و كلمه «'''قليلا'''» مفعول مطلق است ، و تقدير كلام «'''تشكرون شكراكم '''» مى باشد.
«'''قليلا ما تشكرون '''» - يعنى كم شكر مى گزاريد، شكرى كه شايسته اين نعمت و يا همه نعمت هاى عظماى الهى باشد، بنابر اين كلمه «'''ما'''» زايده و كلمه «'''قليلا'''» مفعول مطلق است ، و تقدير كلام «'''تشكرون شكراكم '''» مى باشد.
و بعضى از مفسرين كلمه «'''ما'''» را مصدريه گرفته اند، كه بنابر اين ، معناى جمله «'''قليلا شكركم '''» مى شود.
و بعضى از مفسرين كلمه «'''ما'''» را مصدريه گرفته اند، كه بنابر اين ، معناى جمله «'''قليلا شكركم '''» مى شود.
قُلْ هُوَ الَّذِى ذَرَأَكُمْ فى الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ تحْشرُونَ
قُلْ هُوَ الَّذِى ذَرَأَكُمْ فى الاَرْضِ وَ إِلَيْهِ تحْشرُونَ
مصدر «'''ذرء'''» كه فعل «'''ذراكم '''» از آن مشتق است ، به معناى خلقت است ، و منظور از خلق كردن ايشان در زمين اين است كه خلقتشان وابسته به زمين است ، و كمال آنان جز به اعمالى وابسته به ماده زمينى تمام نمى شود، آرى خداى تعالى مواد زمينى را در دل بشر زينت داده ، به طورى كه دلها به سوى آن مجذوب شود، و به اين وسيله افراد صالح از طالح ممتاز گردند، همچنان كه فرمود: «'''انا جعلنا ما على الارض زينه لها لنبلوهم ايهم احسن عملا و انا لجاعلون ما عليها صعيدا جرزا'''».
مصدر «'''ذرء'''» كه فعل «'''ذراكم '''» از آن مشتق است ، به معناى خلقت است ، و منظور از خلق كردن ايشان در زمين اين است كه خلقتشان وابسته به زمين است ، و كمال آنان جز به اعمالى وابسته به ماده زمينى تمام نمى شود، آرى خداى تعالى مواد زمينى را در دل بشر زينت داده ، به طورى كه دلها به سوى آن مجذوب شود، و به اين وسيله افراد صالح از طالح ممتاز گردند، همچنان كه فرمود: «'''انا جعلنا ما على الارض زينه لها لنبلوهم ايهم احسن عملا و انا لجاعلون ما عليها صعيدا جرزا'''».
و جمله «'''و اليه تحشرون '''» اشاره است به مساءله بعث و جزا و قيامت و وعده اى است قطعى .
و جمله «'''و اليه تحشرون '''» اشاره است به مساءله بعث و جزا و قيامت و وعده اى است قطعى .
خط ۵۵: خط ۵۷:
وَ يَقُولُونَ مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ
وَ يَقُولُونَ مَتى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ
منظور از اين وعده همان قيامت موعود است . در اين جمله سخن كفار و منكرين معاد را حكايت مى كند كه در آمدن آن عجله كردند، البته استعجالشاءن به منظور استهزا بوده .
منظور از اين وعده همان قيامت موعود است . در اين جمله سخن كفار و منكرين معاد را حكايت مى كند كه در آمدن آن عجله كردند، البته استعجالشاءن به منظور استهزا بوده .
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
اين جمله ، جواب از استعجال ايشان است كه مى گفتند «'''پس اين وعده كى مى رسد...'''»،
اين جمله ، جواب از استعجال ايشان است كه مى گفتند «'''پس اين وعده كى مى رسد...'''»،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۰ </center>
خط ۶۲: خط ۶۴:
<span id='link417'><span>
<span id='link417'><span>
==خطاب ملائكه به اهل دوزخ : اين همان وعده اى است كه به شما مى دادند! ==
==خطاب ملائكه به اهل دوزخ : اين همان وعده اى است كه به شما مى دادند! ==
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَت وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَت وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
كلمه «'''زلفه '''» به معناى «'''قرب - نزديكى '''» است . و مراد از آن «'''قريب - نزديك '''» است ، و ممكن هم هست از باب «'''زيد عدل باشد'''»، و ضمير در جمله «'''راوه '''» به وعد، و به قول بعضى به عذاب برمى گردد. و معناى آيه اين است كه : وقتى آن وعده و يا عذاب را نزديك ببينند آن وقت روى كسانى كه كفر ورزيدند ترش مى شود، و در سيمايشان اثر خسران و نوميدى هويدا مى گردد.
كلمه «'''زلفه '''» به معناى «'''قرب - نزديكى '''» است . و مراد از آن «'''قريب - نزديك '''» است ، و ممكن هم هست از باب «'''زيد عدل باشد'''»، و ضمير در جمله «'''راوه '''» به وعد، و به قول بعضى به عذاب برمى گردد. و معناى آيه اين است كه : وقتى آن وعده و يا عذاب را نزديك ببينند آن وقت روى كسانى كه كفر ورزيدند ترش مى شود، و در سيمايشان اثر خسران و نوميدى هويدا مى گردد.
«'''و قيل هذا الذى كنتم به تدعون '''» - بعضى از علماى لغت گفته اند: «'''تدعون '''» بدون تشديد دال و تدعون با تشديد، هر دو به يك معنا است ، مثل دو كلمه «'''تدخرون '''» بى تشديد و «'''تدخرون '''» با تشديد. و معناى جمله اين است كه به ايشان گفته مى شود: عذاب كه مى بينيد همان وعده اى است كه به شما دادند، و شما همواره مى پرسيديد پس آن قيامت و عذاب چه وقت است ، و با گفتن متى «'''هذا الوعد'''» در آمدنش عجله مى كرديد، و از ظاهر سياق برمى آيد كه گوينده اين كلام ملائكه اند،
«'''و قيل هذا الذى كنتم به تدعون '''» - بعضى از علماى لغت گفته اند: «'''تدعون '''» بدون تشديد دال و تدعون با تشديد، هر دو به يك معنا است ، مثل دو كلمه «'''تدخرون '''» بى تشديد و «'''تدخرون '''» با تشديد. و معناى جمله اين است كه به ايشان گفته مى شود: عذاب كه مى بينيد همان وعده اى است كه به شما دادند، و شما همواره مى پرسيديد پس آن قيامت و عذاب چه وقت است ، و با گفتن متى «'''هذا الوعد'''» در آمدنش عجله مى كرديد، و از ظاهر سياق برمى آيد كه گوينده اين كلام ملائكه اند،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۱ </center>
كه به امر خدا به اهل دوزخ خطاب مى كنند. بعضى از مفسرين گفته اند گوينده آن خود كفارند كه به يكديگر مى گويند.
كه به امر خدا به اهل دوزخ خطاب مى كنند. بعضى از مفسرين گفته اند گوينده آن خود كفارند كه به يكديگر مى گويند.
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنىَ اللَّهُ وَ مَن مَّعِىَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يجِيرُ الْكَفِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنىَ اللَّهُ وَ مَن مَّعِىَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن يجِيرُ الْكَفِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
حرف «'''ان '''» شرطيه است ، كه شرط و جزا مى خواهد، شرط آن جمله «'''اهلكنى اللّه '''» و جزايش جمله «'''فمن يجير الكافرين ...'''» است ، مى فرمايد به ايشان بگو: به من خبر دهيد ببينم اگر خدا مرا و مؤ منين را كه با منند هلاك كند، و يا به ما رحم نموده ، هلاكمان نكند، چه كسى كافران را - كه همين شماييد و به خدا كفر مى ورزيد، و مستحق عذاب دردناك اوييد، - از عذاب دردناك او پناه مى دهد؟ و در اين جمله به طور قاطع كفار راتهديد مى كند به اينكه هلاك شدن ما و هلاك نشدنمان هيچ سودى به حال شما ندارد، و عذابى را كه به طور قطع و به خاطر كفرتان به شما خواهد رسيد از شما برطرف نمى سازد.
حرف «'''ان '''» شرطيه است ، كه شرط و جزا مى خواهد، شرط آن جمله «'''اهلكنى اللّه '''» و جزايش جمله «'''فمن يجير الكافرين ...'''» است ، مى فرمايد به ايشان بگو: به من خبر دهيد ببينم اگر خدا مرا و مؤ منين را كه با منند هلاك كند، و يا به ما رحم نموده ، هلاكمان نكند، چه كسى كافران را - كه همين شماييد و به خدا كفر مى ورزيد، و مستحق عذاب دردناك اوييد، - از عذاب دردناك او پناه مى دهد؟ و در اين جمله به طور قاطع كفار راتهديد مى كند به اينكه هلاك شدن ما و هلاك نشدنمان هيچ سودى به حال شما ندارد، و عذابى را كه به طور قطع و به خاطر كفرتان به شما خواهد رسيد از شما برطرف نمى سازد.
بعضى از مفسرين گفته اند: كفار مكّه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و مؤ منين را به مردن نفرين مى كردند، لذا خداى تعالى ماءمورش ‍ كرد به ايشان بگويد: چه خدا ما را هلاك كند و چه باقى بدارد، به هر حال سرنوشت ما به دست اوست ، و ما از زحمت او اميد خير داريم ، و اما شما چه مى كنيد، چه كسى را داريد كه از عذاب اليم خدا كه به خاطر كفرتان به خدا مستحق آن شده ايد، پناهتان دهد؟
بعضى از مفسرين گفته اند: كفار مكّه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و مؤ منين را به مردن نفرين مى كردند، لذا خداى تعالى ماءمورش ‍ كرد به ايشان بگويد: چه خدا ما را هلاك كند و چه باقى بدارد، به هر حال سرنوشت ما به دست اوست ، و ما از زحمت او اميد خير داريم ، و اما شما چه مى كنيد، چه كسى را داريد كه از عذاب اليم خدا كه به خاطر كفرتان به خدا مستحق آن شده ايد، پناهتان دهد؟
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ ءَامَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكلْنَا فَستَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فى ضلَلٍ مُّبِينٍ
قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ ءَامَنَّا بِهِ وَ عَلَيْهِ تَوَكلْنَا فَستَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فى ضلَلٍ مُّبِينٍ
ضمير به خدايى برمى گردد كه رسول اللّه ماءمور شده بشر را به توحيد او دعوت كند، و كفار همان خدا را مى خوانند تا او را هلاك سازد. و معناى آيه اين است كه بگو آن خدايى كه من شما را به توحيد او مى خوانم ، و شما او را به نفرين من و عليه مؤ منين مى خوانيد، همان رحمانى است كه نعمتش هر چيزى را فرا گرفته ، و ما به او ايمان آورده بر او توكل كرده ايم ، بدون به چيزى غير او متمايل شويم ، و يا اعتماد كنيم ، پس اى مردم كافر! به زودى خواهيد فهميد چه كسى در ضلالت آشكار است ؟ ما و يا شما؟
ضمير به خدايى برمى گردد كه رسول اللّه ماءمور شده بشر را به توحيد او دعوت كند، و كفار همان خدا را مى خوانند تا او را هلاك سازد. و معناى آيه اين است كه بگو آن خدايى كه من شما را به توحيد او مى خوانم ، و شما او را به نفرين من و عليه مؤ منين مى خوانيد، همان رحمانى است كه نعمتش هر چيزى را فرا گرفته ، و ما به او ايمان آورده بر او توكل كرده ايم ، بدون به چيزى غير او متمايل شويم ، و يا اعتماد كنيم ، پس اى مردم كافر! به زودى خواهيد فهميد چه كسى در ضلالت آشكار است ؟ ما و يا شما؟
در كشاف گفته : اگر بپرسى چرا مفعول فعل «'''امنا'''» را كه ضمير در «'''به '''» باشد، بعد از فعل آورد، و مفعول فعل «'''توكلنا'''» را كه ضمير در «'''عليه '''» باشد جلوتر از فعل آورد، و خلاصه چرا نفرمود: «'''امنا به و توكلنا عليه '''»؟ در پاسخ مى گويم :
در كشاف گفته : اگر بپرسى چرا مفعول فعل «'''امنا'''» را كه ضمير در «'''به '''» باشد، بعد از فعل آورد، و مفعول فعل «'''توكلنا'''» را كه ضمير در «'''عليه '''» باشد جلوتر از فعل آورد، و خلاصه چرا نفرمود: «'''امنا به و توكلنا عليه '''»؟ در پاسخ مى گويم :
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۲ </center>
علتش اين بود كه كلمه «'''آمنا'''» در مقام تعربض به كافران بود، كه ذكرشان به ميان آمده بود، پس گويا فرموده : «'''ايمان آورديم به رحمان ، و مثل شما به او كفر نورزيديم '''»، آنگاه فرمود: و بر خصوص ‍ او توكل كرديم - چون مقدم شدن كلمه (بر او) انحصار را مى رساند - و توكل نكرديم برآنچه شما بر آن توكل نموديد، شما بر رجال و اموالتان توكل كرديد، و ما بر خداى رحمان و بس .
علتش اين بود كه كلمه «'''آمنا'''» در مقام تعربض به كافران بود، كه ذكرشان به ميان آمده بود، پس گويا فرموده : «'''ايمان آورديم به رحمان ، و مثل شما به او كفر نورزيديم '''»، آنگاه فرمود: و بر خصوص ‍ او توكل كرديم - چون مقدم شدن كلمه (بر او) انحصار را مى رساند - و توكل نكرديم برآنچه شما بر آن توكل نموديد، شما بر رجال و اموالتان توكل كرديد، و ما بر خداى رحمان و بس .
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَصبَحَ مَاؤُكمْ غَوْراً فَمَن يَأْتِيكم بِمَاءٍ مَّعِينِ
قُلْ أَ رَءَيْتُمْ إِنْ أَصبَحَ مَاؤُكمْ غَوْراً فَمَن يَأْتِيكم بِمَاءٍ مَّعِينِ
كلمه «'''غور'''» به معناى فرو رفتن آب در زمين است ، و منظور از اين مصدر اسم فاعل - غائر - است ، و كلمه «'''معين '''» به معناى آب جارى در روى زمين است . و معناى آيه اين است كه : مرا خبر دهيد اگر آب شما به زمين فرو رود، و روى زمين آبى نماند، چه كسى كه در روى زمين برايتان آب جارى سازد؟
كلمه «'''غور'''» به معناى فرو رفتن آب در زمين است ، و منظور از اين مصدر اسم فاعل - غائر - است ، و كلمه «'''معين '''» به معناى آب جارى در روى زمين است . و معناى آيه اين است كه : مرا خبر دهيد اگر آب شما به زمين فرو رود، و روى زمين آبى نماند، چه كسى كه در روى زمين برايتان آب جارى سازد؟
در اين باره رواياتى است كه آيه شريفه را بر ولايت على (عليه السلام ) و دشمنى آن جناب تطبيق مى كند، كه البته منظور از آنها تفسير نيست بلكه تطبيق كلى بر مصداق است .
در اين باره رواياتى است كه آيه شريفه را بر ولايت على (عليه السلام ) و دشمنى آن جناب تطبيق مى كند، كه البته منظور از آنها تفسير نيست بلكه تطبيق كلى بر مصداق است .
خط ۸۳: خط ۸۵:
==آيات ۱ - ۳۳، سوره قلم ==
==آيات ۱ - ۳۳، سوره قلم ==
سوره قلم مكى است و پنجاه و دو آيه دارد
سوره قلم مكى است و پنجاه و دو آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسطرُونَ(۱)
ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا يَسطرُونَ(۱)
مَا أَنت بِنِعْمَةِ رَبِّك بِمَجْنُونٍ(۲)
مَا أَنت بِنِعْمَةِ رَبِّك بِمَجْنُونٍ(۲)
وَ إِنَّ لَك لاَجْراً غَيرَ مَمْنُونٍ(۳)
وَ إِنَّ لَك لاَجْراً غَيرَ مَمْنُونٍ(۳)
وَ إِنَّك لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ(۴)
وَ إِنَّك لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ(۴)
فَستُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ(۵)
فَستُبْصِرُ وَ يُبْصِرُونَ(۵)
بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ(۶)
بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ(۶)
إِنَّ رَبَّك هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضلَّ عَن سبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(۷)
إِنَّ رَبَّك هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضلَّ عَن سبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(۷)
فَلا تُطِع الْمُكَذِّبِينَ(۸)
فَلا تُطِع الْمُكَذِّبِينَ(۸)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ(۹)
وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ(۹)
وَ لا تُطِعْ كلَّ حَلافٍ مَّهِينٍ(۱۰)
وَ لا تُطِعْ كلَّ حَلافٍ مَّهِينٍ(۱۰)
هَمَّازٍ مَّشاءِ بِنَمِيمٍ(۱۱)
هَمَّازٍ مَّشاءِ بِنَمِيمٍ(۱۱)
مَّنَّاعٍ لِّلْخَيرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ(۱۲)
مَّنَّاعٍ لِّلْخَيرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ(۱۲)
عُتُلِّ بَعْدَ ذَلِك زَنِيمٍ(۱۳)
عُتُلِّ بَعْدَ ذَلِك زَنِيمٍ(۱۳)
أَن كانَ ذَا مَالٍ وَ بَنِينَ(۱۴)
أَن كانَ ذَا مَالٍ وَ بَنِينَ(۱۴)
إِذَا تُتْلى عَلَيْهِ ءَايَتُنَا قَالَ أَسطِيرُ الاَوَّلِينَ(۱۵)
إِذَا تُتْلى عَلَيْهِ ءَايَتُنَا قَالَ أَسطِيرُ الاَوَّلِينَ(۱۵)
سنَسِمُهُ عَلى الخُْرْطومِ(۱۶)
سنَسِمُهُ عَلى الخُْرْطومِ(۱۶)
إِنَّا بَلَوْنَهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصحَب الجَْنَّةِ إِذْ أَقْسمُوا لَيَصرِمُنهَا مُصبِحِينَ(۱۷)
إِنَّا بَلَوْنَهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصحَب الجَْنَّةِ إِذْ أَقْسمُوا لَيَصرِمُنهَا مُصبِحِينَ(۱۷)
وَ لا يَستَثْنُونَ(۱۸)
وَ لا يَستَثْنُونَ(۱۸)
فَطاف عَلَيهَا طائفٌ مِّن رَّبِّك وَ هُمْ نَائمُونَ(۱۹)
فَطاف عَلَيهَا طائفٌ مِّن رَّبِّك وَ هُمْ نَائمُونَ(۱۹)
فَأَصبَحَت كالصرِيمِ(۲۰)
فَأَصبَحَت كالصرِيمِ(۲۰)
فَتَنَادَوْا مُصبِحِينَ(۲۱)
فَتَنَادَوْا مُصبِحِينَ(۲۱)
أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِكمْ إِن كُنتُمْ صرِمِينَ(۲۲)
أَنِ اغْدُوا عَلى حَرْثِكمْ إِن كُنتُمْ صرِمِينَ(۲۲)
فَانطلَقُوا وَ هُمْ يَتَخَفَتُونَ(۲۳)
فَانطلَقُوا وَ هُمْ يَتَخَفَتُونَ(۲۳)
أَن لا يَدْخُلَنهَا الْيَوْمَ عَلَيْكم مِّسكِينٌ(۲۴)
أَن لا يَدْخُلَنهَا الْيَوْمَ عَلَيْكم مِّسكِينٌ(۲۴)
وَ غَدَوْا عَلى حَرْدٍ قَدِرِينَ(۲۵)
وَ غَدَوْا عَلى حَرْدٍ قَدِرِينَ(۲۵)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضالُّونَ(۲۶)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضالُّونَ(۲۶)
بَلْ نحْنُ محْرُومُونَ(۲۷)
بَلْ نحْنُ محْرُومُونَ(۲۷)
قَالَ أَوْسطهُمْ أَ لَمْ أَقُل لَّكمْ لَوْ لا تُسبِّحُونَ(۲۸)
قَالَ أَوْسطهُمْ أَ لَمْ أَقُل لَّكمْ لَوْ لا تُسبِّحُونَ(۲۸)
قَالُوا سبْحَنَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظلِمِينَ(۲۹)
قَالُوا سبْحَنَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظلِمِينَ(۲۹)
فَأَقْبَلَ بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَلَوَمُونَ(۳۰)
فَأَقْبَلَ بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَلَوَمُونَ(۳۰)
قَالُوا يَوَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طغِينَ(۳۱)
قَالُوا يَوَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طغِينَ(۳۱)
عَسى رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيراً مِّنهَا إِنَّا إِلى رَبِّنَا رَغِبُونَ(۳۲)
عَسى رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيراً مِّنهَا إِنَّا إِلى رَبِّنَا رَغِبُونَ(۳۲)
كَذَلِك الْعَذَاب وَ لَعَذَاب الاَخِرَةِ أَكْبرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ(۳۳)
كَذَلِك الْعَذَاب وَ لَعَذَاب الاَخِرَةِ أَكْبرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ(۳۳)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۴ </center>
خط ۱۷۵: خط ۱۷۷:
و نيز بعضى احتمال داده اند كه : منظور آن چيزى باشد كه در آن مى نويسند، و آن لوح محفوظ است .
و نيز بعضى احتمال داده اند كه : منظور آن چيزى باشد كه در آن مى نويسند، و آن لوح محفوظ است .
بعضى ديگر احتمال داده اند : مراد از قلم و آنچه مى نويسند صاحبان قلم ، و نوشته هاى ايشان باشد. اما همه اين احتمالات واهى و بى اساس ‍ است .
بعضى ديگر احتمال داده اند : مراد از قلم و آنچه مى نويسند صاحبان قلم ، و نوشته هاى ايشان باشد. اما همه اين احتمالات واهى و بى اساس ‍ است .
مَا أَنت بِنِعْمَةِ رَبِّك بِمَجْنُونٍ
مَا أَنت بِنِعْمَةِ رَبِّك بِمَجْنُونٍ
مراد از نعمت در آيه : «'''و ما انت بنعمة ربك بمجنون '''»
مراد از نعمت در آيه : «'''و ما انت بنعمة ربك بمجنون '''»
اين جمله آن مطلبى است كه خداى تعالى براى اثباتش سوگند خورده ، و خطاب در آن به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است ، و حرف «'''باء'''» در كلمه «'''بنعمه '''» باى سببيت و يا مصاحبت است . و معناى جمله اين است كه تو به خاطر نعمتى - و يا با نعمتى - كه خدا به تو ارزانى داشته مجنون نيستى .
اين جمله آن مطلبى است كه خداى تعالى براى اثباتش سوگند خورده ، و خطاب در آن به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) است ، و حرف «'''باء'''» در كلمه «'''بنعمه '''» باى سببيت و يا مصاحبت است . و معناى جمله اين است كه تو به خاطر نعمتى - و يا با نعمتى - كه خدا به تو ارزانى داشته مجنون نيستى .
خط ۱۸۱: خط ۱۸۳:
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از نعمت ، فصاحت بيان ، عقل كامل ، سيرت مرضيه ، و برائت آن جناب از هر عيب و اتصافش به هر صفت پسنديده است ، چون ظهور اين صفات خود دليل قطعى است بر اينكه چنين كسى مجنون نيست ، ليكن بيان گذشته ما در حجيت قاطع تر است ، و آيه مورد بحث و آيات بعدش به طورى كه ملاحظه مى فرماييد در مقام تسليت دادن به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و دلخوش ساختن آن جناب است ، مى خواهد آن جناب را تاءييد كند، و در عين حال سخن كفار را تكذيب نمايد.
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از نعمت ، فصاحت بيان ، عقل كامل ، سيرت مرضيه ، و برائت آن جناب از هر عيب و اتصافش به هر صفت پسنديده است ، چون ظهور اين صفات خود دليل قطعى است بر اينكه چنين كسى مجنون نيست ، ليكن بيان گذشته ما در حجيت قاطع تر است ، و آيه مورد بحث و آيات بعدش به طورى كه ملاحظه مى فرماييد در مقام تسليت دادن به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) و دلخوش ساختن آن جناب است ، مى خواهد آن جناب را تاءييد كند، و در عين حال سخن كفار را تكذيب نمايد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۱۸ </center>
وَ إِنَّ لَك لاَجْراً غَيرَ مَمْنُونٍ
وَ إِنَّ لَك لاَجْراً غَيرَ مَمْنُونٍ
 


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۸}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش