۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۵}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۵: | خط ۷: | ||
<span id='link121'><span> | <span id='link121'><span> | ||
==آيات ۵۷ - ۶۵، سوره زخرف == | ==آيات ۵۷ - ۶۵، سوره زخرف == | ||
وَ | وَ لَمَّا ضرِب ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُك مِنْهُ يَصِدُّونَ(۵۷) | ||
وَ قَالُوا ءَ أَلِهَتُنَا خَيرٌ أَمْ هُوَ مَا ضرَبُوهُ لَك إِلا جَدَلا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ(۵۸) | وَ قَالُوا ءَ أَلِهَتُنَا خَيرٌ أَمْ هُوَ مَا ضرَبُوهُ لَك إِلا جَدَلا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ(۵۸) | ||
إِنْ هُوَ إِلا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَهُ مَثَلاً | إِنْ هُوَ إِلا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَهُ مَثَلاً لِّبَنى إِسرءِيلَ(۵۹) | ||
وَ لَوْ نَشاءُ لجََعَلْنَا مِنكم | وَ لَوْ نَشاءُ لجََعَلْنَا مِنكم مَّلَئكَةً فى الاَرْضِ يخْلُفُونَ(۶۰) | ||
وَ | وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلساعَةِ فَلا تَمْترُنَّ بهَا وَ اتَّبِعُونِ هَذَا صِرَطٌ مُّستَقِيمٌ(۶۱) | ||
وَ لا | وَ لا يَصدَّنَّكُمُ الشيْطنُ إِنَّهُ لَكمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ(۶۲) | ||
وَ | وَ لَمَّا جَاءَ عِيسى بِالْبَيِّنَتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكم بِالْحِكْمَةِ وَ لاُبَينَ لَكُم بَعْض الَّذِى تخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۶۳) | ||
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبى وَ رَبُّكمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَطٌ مُّستَقِيمٌ(۶۴) | |||
فَاخْتَلَف الاَحْزَاب مِن بَيْنهِمْ فَوَيْلٌ | فَاخْتَلَف الاَحْزَاب مِن بَيْنهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ(۶۵) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
و چون عيسى بن مريم مثل زده مى شود ناگهان قوم تو سر و صدا راه مى اندازند (۵۷). | و چون عيسى بن مريم مثل زده مى شود ناگهان قوم تو سر و صدا راه مى اندازند (۵۷). | ||
خط ۲۷: | خط ۲۹: | ||
بيان آيات | بيان آيات | ||
بعد از آنكه در آيات قبل از اشاره به داستان موسى (عليه السلام ) فارغ شد، اينك در اين آيات به داستان عيسى (عليه السلام ) اشاره مى كند، و قبل از هر چيز مجادله مردم با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در باره عيسى (عليه السلام ) را ذكر نموده سپس از آن پاسخ مى دهد. | بعد از آنكه در آيات قبل از اشاره به داستان موسى (عليه السلام ) فارغ شد، اينك در اين آيات به داستان عيسى (عليه السلام ) اشاره مى كند، و قبل از هر چيز مجادله مردم با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در باره عيسى (عليه السلام ) را ذكر نموده سپس از آن پاسخ مى دهد. | ||
وَ | وَ لَمَّا ضرِب ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُك مِنْهُ يَصِدُّونَ ... خَصِمُونَ | ||
تفسير و شاءن نزول آيه : ((و لما ضرب ابن مريم مثلا اذا قومك منه يصدون (( و وجوه مختلفى كه در اين باره گفته اند | تفسير و شاءن نزول آيه : ((و لما ضرب ابن مريم مثلا اذا قومك منه يصدون (( و وجوه مختلفى كه در اين باره گفته اند | ||
از اينجا تا آخر چهار و يا شش آيه پيرامون جدال مردم در باره مثلى كه به عيسى بن مريم زده شد بحث مى كند، و آنچه با دقت و تدبر در اين آيات به دست مى آيد، با در نظر گرفتن اينكه اين سوره در مكه نازل شده و با قطع نظر از روايات ، اين است كه مراد از جمله ((و لما ضرب ابن مريم مثلا(( آيات اول سوره مريم است ، چون تنها سوره اى كه در مكه نازل شده و داستان مريم بطور مفصل در آن آمده سوره مريم بوده كه در آن داستان عده اى از انبياء (عليهم السلام ) آمده ، و بدان جهت آمده كه خداى تعالى بر آنان انعام فرموده . و در آخر با آيه ((اولئك الذين انعم اللّه عليهم من النبيين (( ختم شده است ، و در آيات مورد بحث فرموده : ((ان هو الا عبد انعمنا عليه (( و اين خود شاهد است بر اين كه آيه ((و لما ضرب ابن مريم مثلا(( اشاره به مطالب سوره مريم است . | از اينجا تا آخر چهار و يا شش آيه پيرامون جدال مردم در باره مثلى كه به عيسى بن مريم زده شد بحث مى كند، و آنچه با دقت و تدبر در اين آيات به دست مى آيد، با در نظر گرفتن اينكه اين سوره در مكه نازل شده و با قطع نظر از روايات ، اين است كه مراد از جمله ((و لما ضرب ابن مريم مثلا(( آيات اول سوره مريم است ، چون تنها سوره اى كه در مكه نازل شده و داستان مريم بطور مفصل در آن آمده سوره مريم بوده كه در آن داستان عده اى از انبياء (عليهم السلام ) آمده ، و بدان جهت آمده كه خداى تعالى بر آنان انعام فرموده . و در آخر با آيه ((اولئك الذين انعم اللّه عليهم من النبيين (( ختم شده است ، و در آيات مورد بحث فرموده : ((ان هو الا عبد انعمنا عليه (( و اين خود شاهد است بر اين كه آيه ((و لما ضرب ابن مريم مثلا(( اشاره به مطالب سوره مريم است . | ||
خط ۶۶: | خط ۶۸: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۵ </center> | ||
ممكن هم هست جمله ((و قالوا ءآلهتنا خير ام هو...(( جمله اى استينافى و غير مربوط به ما قبل باشد. و خلاصه اين آيه در خصوص آن قصه نازل نشده باشد، بلكه تنها آيه ((و لما ضرب بن مريم مثلا(( در خصوص آن قصه نازل شده باشد. | ممكن هم هست جمله ((و قالوا ءآلهتنا خير ام هو...(( جمله اى استينافى و غير مربوط به ما قبل باشد. و خلاصه اين آيه در خصوص آن قصه نازل نشده باشد، بلكه تنها آيه ((و لما ضرب بن مريم مثلا(( در خصوص آن قصه نازل شده باشد. | ||
إِنْ هُوَ إِلا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَهُ مَثَلاً | إِنْ هُوَ إِلا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَ جَعَلْنَهُ مَثَلاً لِّبَنى إِسرءِيلَ | ||
آنچه سياق اقتضاء مى كند اين است كه ضمير هو به عيسى بن مريم برگردد، و مراد از مثل بودن او بطورى كه گفته اند اين است كه آن جناب آيتى عجيب از آيات الهى است كه نامش مانند مثلهاى جارى بر سر زبانها است . | آنچه سياق اقتضاء مى كند اين است كه ضمير هو به عيسى بن مريم برگردد، و مراد از مثل بودن او بطورى كه گفته اند اين است كه آن جناب آيتى عجيب از آيات الهى است كه نامش مانند مثلهاى جارى بر سر زبانها است . | ||
و معناى آيه اين است : پسر مريم به جز بنده اى كه اظهار بندگى ما مى كرد نبود. بنده اى بود كه ما بر او انعام كرديم و نبوتش داديم ، و به روح القدس تاءييدش نموديم و معجزاتى روشن بر دستش جارى ساختيم ، و انعامهاى ديگر به او كرديم ، و او را آيتى عجيب و خارق العاده قرار داديم تا به وسيله او حق را براى بنى اسرائيل بيان كرده باشيم . | و معناى آيه اين است : پسر مريم به جز بنده اى كه اظهار بندگى ما مى كرد نبود. بنده اى بود كه ما بر او انعام كرديم و نبوتش داديم ، و به روح القدس تاءييدش نموديم و معجزاتى روشن بر دستش جارى ساختيم ، و انعامهاى ديگر به او كرديم ، و او را آيتى عجيب و خارق العاده قرار داديم تا به وسيله او حق را براى بنى اسرائيل بيان كرده باشيم . | ||
خط ۷۲: | خط ۷۴: | ||
<span id='link127'><span> | <span id='link127'><span> | ||
==ردّ استبعاد كمالات عيسى (ع ) توسط مشركين ، و بيان امكان تزكيه انسان تا سر حدّ ملكگونه شدن == | ==ردّ استبعاد كمالات عيسى (ع ) توسط مشركين ، و بيان امكان تزكيه انسان تا سر حدّ ملكگونه شدن == | ||
وَ لَوْ نَشاءُ لجََعَلْنَا مِنكم | وَ لَوْ نَشاءُ لجََعَلْنَا مِنكم مَّلَئكَةً فى الاَرْضِ يخْلُفُونَ | ||
ظاهرا اين آيه شريفه متصل است به ما قبلش ، و مى خواهد اين استبعاد را بر طرف كند كه چگونه ممكن است يك فرد بشر داراى اين همه كمالاتى كه قرآن درباره عيسى نقل مى كند بوده باشد و بتواند مرغ بيافريند، مرده زنده كند، و در روزهايى كه طفل در گهواره است با مردم حرف بزند، و خوارقى امثال اين از خود بروز دهد. و خلاصه مانند ملائكه واسطه فيض در احياء و اماته و رزق و ساير انواع تدبير باشد، و در عين حال عبد باشد و نه معبود و مالوه باشد، نه اله . | ظاهرا اين آيه شريفه متصل است به ما قبلش ، و مى خواهد اين استبعاد را بر طرف كند كه چگونه ممكن است يك فرد بشر داراى اين همه كمالاتى كه قرآن درباره عيسى نقل مى كند بوده باشد و بتواند مرغ بيافريند، مرده زنده كند، و در روزهايى كه طفل در گهواره است با مردم حرف بزند، و خوارقى امثال اين از خود بروز دهد. و خلاصه مانند ملائكه واسطه فيض در احياء و اماته و رزق و ساير انواع تدبير باشد، و در عين حال عبد باشد و نه معبود و مالوه باشد، نه اله . | ||
آرى ، اين گونه كمالات در نظر وثنيت مختص به ملائكه ، و ملاك الوهيت آنها است كه بايد بخاطر داشتن آنها پرستيده شوند. و كوتاه سخن اينكه : از نظر وثنيت محال است بشرى پيدا شود كه اين نوع كمالاتى را كه مختص ملائكه است دارا باشد. | آرى ، اين گونه كمالات در نظر وثنيت مختص به ملائكه ، و ملاك الوهيت آنها است كه بايد بخاطر داشتن آنها پرستيده شوند. و كوتاه سخن اينكه : از نظر وثنيت محال است بشرى پيدا شود كه اين نوع كمالاتى را كه مختص ملائكه است دارا باشد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۷: | ||
ليكن اين تفسير آنطور كه بايد و شايد با نظم آيه سازگار نيست . | ليكن اين تفسير آنطور كه بايد و شايد با نظم آيه سازگار نيست . | ||
مقصود از اينكه ((عيسى علم به قيامت است (( | مقصود از اينكه ((عيسى علم به قيامت است (( | ||
وَ | وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلساعَةِ فَلا تَمْترُنَّ بهَا وَ اتَّبِعُونِ هَذَا صِرَطٌ مُّستَقِيمٌ | ||
ضمير در ((انه (( به عيسى (عليه السلام ) برمى گردد، و مراد از اينكه مى فرمايد ((عيسى علم به قيامت است (( اين است كه وسيله علم به قيامت است . و معناى آيه اين است عيسى وسيله اى است كه با آن مى توان به قيامت علم يافت ، براى اينكه هم خودش بدون پدر خلق شده ، و هم اينكه مرده را زنده مى كند، پس براى خدا كارى ندارد كه قيامت را بپا كند، و موجودات مرده را زنده كند، پس ديگر در مساءله معاد شك نكنيد، و به هيچ وجه ترديد نداشته باشيد. | ضمير در ((انه (( به عيسى (عليه السلام ) برمى گردد، و مراد از اينكه مى فرمايد ((عيسى علم به قيامت است (( اين است كه وسيله علم به قيامت است . و معناى آيه اين است عيسى وسيله اى است كه با آن مى توان به قيامت علم يافت ، براى اينكه هم خودش بدون پدر خلق شده ، و هم اينكه مرده را زنده مى كند، پس براى خدا كارى ندارد كه قيامت را بپا كند، و موجودات مرده را زنده كند، پس ديگر در مساءله معاد شك نكنيد، و به هيچ وجه ترديد نداشته باشيد. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۷۷ </center> | ||
خط ۹۳: | خط ۹۵: | ||
و در باره جمله ((و اتبعون هذا صراط مستقيم (( بعضى گفته اند: كلامى است از خود خداى تعالى ، و معنايش اين است كه هدايت مرا و يا شرع مرا و يا رسول مرا پيروى كنيد كه اين صراط مستقيم است . | و در باره جمله ((و اتبعون هذا صراط مستقيم (( بعضى گفته اند: كلامى است از خود خداى تعالى ، و معنايش اين است كه هدايت مرا و يا شرع مرا و يا رسول مرا پيروى كنيد كه اين صراط مستقيم است . | ||
بعضى ديگر گفته اند كلامى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به امر خداى تعالى فرموده . | بعضى ديگر گفته اند كلامى است كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) به امر خداى تعالى فرموده . | ||
وَ لا | وَ لا يَصدَّنَّكُمُ الشيْطنُ إِنَّهُ لَكمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ | ||
كلمه ((صد(( به معناى صرف و باز دارى است . و بقيه الفاظ آيه روشن است . | كلمه ((صد(( به معناى صرف و باز دارى است . و بقيه الفاظ آيه روشن است . | ||
وَ | وَ لَمَّا جَاءَ عِيسى بِالْبَيِّنَتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكم بِالْحِكْمَةِ ... | ||
مراد از ((بينات ((، آيات بينات است ، از قبيل معجزات . و مراد از حكمت معارف الهى است ، از قبيل عقايد حقه و اخلاق فاضله . | مراد از ((بينات ((، آيات بينات است ، از قبيل معجزات . و مراد از حكمت معارف الهى است ، از قبيل عقايد حقه و اخلاق فاضله . | ||
((و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه (( - يعنى براى شما حكم حوادث و افعالى كه در حكمش اختلاف مى كنيد بيان مى كنم . هر چند ظاهر آيه مطلق است ، هم شامل اعتقادات مورد اختلاف كه كدام حق و كدام باطل است مى شود، و هم شامل افعال و حوادثى كه در حكمش اختلاف مى شود، و ليكن به خاطر اينكه جمله ((قد جئتكم بالحكمه (( قبل از آن واقع شده ، مناسب تر آن است كه مختص به حوادث و افعال باشد - و خدا داناتر است . | ((و لابين لكم بعض الذى تختلفون فيه (( - يعنى براى شما حكم حوادث و افعالى كه در حكمش اختلاف مى كنيد بيان مى كنم . هر چند ظاهر آيه مطلق است ، هم شامل اعتقادات مورد اختلاف كه كدام حق و كدام باطل است مى شود، و هم شامل افعال و حوادثى كه در حكمش اختلاف مى شود، و ليكن به خاطر اينكه جمله ((قد جئتكم بالحكمه (( قبل از آن واقع شده ، مناسب تر آن است كه مختص به حوادث و افعال باشد - و خدا داناتر است . | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۵: | ||
بعضى ديگر گفته اند: مراد اين است كه من حكمت آوردم تا براى شما تنها امور دينتان را بيان كنم ، نه امور دنيايتان را. ولى نه الفاظ آيه بر اين معنا دلالت دارد، و نه مقام آيه . | بعضى ديگر گفته اند: مراد اين است كه من حكمت آوردم تا براى شما تنها امور دينتان را بيان كنم ، نه امور دنيايتان را. ولى نه الفاظ آيه بر اين معنا دلالت دارد، و نه مقام آيه . | ||
((فاتقوا اللّه و اطيعون (( - در اين جمله تقوى را به خدا نسبت داده ، و اطاعت را به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ). و از قول آن جناب فرموده ((پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد(( تا اين معنا را مسجل كند، كه او جز رسالت ادعايى ندارد. | ((فاتقوا اللّه و اطيعون (( - در اين جمله تقوى را به خدا نسبت داده ، و اطاعت را به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ). و از قول آن جناب فرموده ((پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد(( تا اين معنا را مسجل كند، كه او جز رسالت ادعايى ندارد. | ||
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبى وَ رَبُّكمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَطٌ مُّستَقِيمٌ | |||
اين آيه حكايت دعوت حضرت عيسى (عليه السلام ) است تنها به عبادت خدا و اينكه تنها خداى عزوجل رب او،و رب همگى ايشان است . و با اين بيان عليه كسى كه قائل به الوهيت آن جناب بود اتمام حجت مى كند. | اين آيه حكايت دعوت حضرت عيسى (عليه السلام ) است تنها به عبادت خدا و اينكه تنها خداى عزوجل رب او،و رب همگى ايشان است . و با اين بيان عليه كسى كه قائل به الوهيت آن جناب بود اتمام حجت مى كند. | ||
فَاخْتَلَف الاَحْزَاب مِن بَيْنهِمْ فَوَيْلٌ | فَاخْتَلَف الاَحْزَاب مِن بَيْنهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ | ||
ضمير جمع در ((من بينهم (( به مردمى برمى گردد كه عيسى (عليه السلام ) به سويشان گسيل شده بود. مى فرمايد حزبهاى مختلف از بين امت عيسى در امر وى اختلاف كردند: بعضى به وى كفر ورزيدند، و عيبش گفتند. و جمعى ديگر به وى ايمان آوردند و در باره اش غلو كردند. و جمعى راه ميانه و اعتدال را رفتند. | ضمير جمع در ((من بينهم (( به مردمى برمى گردد كه عيسى (عليه السلام ) به سويشان گسيل شده بود. مى فرمايد حزبهاى مختلف از بين امت عيسى در امر وى اختلاف كردند: بعضى به وى كفر ورزيدند، و عيبش گفتند. و جمعى ديگر به وى ايمان آوردند و در باره اش غلو كردند. و جمعى راه ميانه و اعتدال را رفتند. | ||
و جمله ((فويل للذين ظلموا من عذاب يوم اليم (( تهديد و وعيدى است عليه دو طائفه اول ، آنها كه عيبش گفتند، و آنها كه در باره اش غلو كردند. | و جمله ((فويل للذين ظلموا من عذاب يوم اليم (( تهديد و وعيدى است عليه دو طائفه اول ، آنها كه عيبش گفتند، و آنها كه در باره اش غلو كردند. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۴: | ||
==آيات ۶۶ - ۷۸ سوره زخرف == | ==آيات ۶۶ - ۷۸ سوره زخرف == | ||
هَلْ يَنظرُونَ إِلا الساعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۶۶) | هَلْ يَنظرُونَ إِلا الساعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشعُرُونَ(۶۶) | ||
الاَخِلاءُ يَوْمَئذِ بَعْضهُمْ لِبَعْضٍ | الاَخِلاءُ يَوْمَئذِ بَعْضهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ إِلا الْمُتَّقِينَ(۶۷) | ||
يَعِبَادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنتُمْ تحْزَنُونَ(۶۸) | يَعِبَادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنتُمْ تحْزَنُونَ(۶۸) | ||
الَّذِينَ ءَامَنُوا بِئَايَتِنَا وَ كانُوا مُسلِمِينَ(۶۹) | |||
ادْخُلُوا | ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَ أَزْوَجُكمْ تحْبرُونَ(۷۰) | ||
يُطاف عَلَيهِم بِصِحَافٍ | يُطاف عَلَيهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَ أَكْوَابٍ وَ فِيهَا مَا تَشتَهِيهِ الاَنفُس وَ تَلَذُّ الاَعْينُ وَ أَنتُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(۷۱) | ||
وَ تِلْك | وَ تِلْك الجَْنَّةُ الَّتى أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ(۷۲) | ||
لَكمْ فِيهَا فَكِهَةٌ كَثِيرَةٌ | لَكمْ فِيهَا فَكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِّنْهَا تَأْكلُونَ(۷۳) | ||
إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فى عَذَابِ جَهَنَّمَ خَلِدُونَ(۷۴) | |||
لا يُفَترُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسونَ(۷۵) | لا يُفَترُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسونَ(۷۵) | ||
وَ مَا ظلَمْنَهُمْ وَ لَكِن كانُوا هُمُ الظلِمِينَ(۷۶) | وَ مَا ظلَمْنَهُمْ وَ لَكِن كانُوا هُمُ الظلِمِينَ(۷۶) | ||
وَ نَادَوْا يَمَلِك لِيَقْضِ عَلَيْنَا | وَ نَادَوْا يَمَلِك لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّك قَالَ إِنَّكم مَّكِثُونَ(۷۷) | ||
لَقَدْ جِئْنَكم | لَقَدْ جِئْنَكم بِالحَْقِّ وَ لَكِنَّ أَكْثرَكُمْ لِلْحَقِّ كَرِهُونَ(۷۸) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
آيا منتظر همينند كه قيامت ناگهانى و در حالى كه از آن بى خبرند به سر وقتشان آيد؟ (۶۶). | آيا منتظر همينند كه قيامت ناگهانى و در حالى كه از آن بى خبرند به سر وقتشان آيد؟ (۶۶). | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۹: | ||
و خلاصه : حالشان حال كسى است كه هلاكت تهديدشان مى كند، و هيچ در صدد پيش گيرى از آن و يافتن وسيله اى براى نجات از آن نباشند، و در عوض بنشينند و منتظر آمدن هلاكت باشند. پس در اين تعبير كنايه اى به كار رفته ، يعنى به كنايه فهمانده كه كفار اعتنايى به ايمان به حق ندارند تا به وسيله آن از عذاب اليم نجات يابند. | و خلاصه : حالشان حال كسى است كه هلاكت تهديدشان مى كند، و هيچ در صدد پيش گيرى از آن و يافتن وسيله اى براى نجات از آن نباشند، و در عوض بنشينند و منتظر آمدن هلاكت باشند. پس در اين تعبير كنايه اى به كار رفته ، يعنى به كنايه فهمانده كه كفار اعتنايى به ايمان به حق ندارند تا به وسيله آن از عذاب اليم نجات يابند. | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۵}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش