گمنام

تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۹: خط ۴۱:
<span id='link72'><span>
<span id='link72'><span>
==آيات ۱۸ - ۱۰، سوره آل عمران ==
==آيات ۱۸ - ۱۰، سوره آل عمران ==
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً وَ أُولَئك هُمْ وَقُودُ النَّارِ(۱۰)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً وَ أُولَئك هُمْ وَقُودُ النَّارِ(۱۰)
كدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شدِيدُ الْعِقَابِ(۱۱)
كدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شدِيدُ الْعِقَابِ(۱۱)
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا ستُغْلَبُونَ وَ تُحْشرُونَ إِلى جَهَنَّمَ وَ بِئْس الْمِهَادُ(۱۲)
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا ستُغْلَبُونَ وَ تُحْشرُونَ إِلى جَهَنَّمَ وَ بِئْس الْمِهَادُ(۱۲)
قَدْ كانَ لَكُمْ ءَايَةٌ فى فِئَتَينِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَتِلُ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرَى كافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْى الْعَينِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ إِنَّ فى ذَلِك لَعِبرَةً لاُولى الاَبْصرِ(۱۳)
قَدْ كانَ لَكُمْ ءَايَةٌ فى فِئَتَينِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَتِلُ فى سبِيلِ اللَّهِ وَ أُخْرَى كافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْى الْعَينِ وَ اللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ إِنَّ فى ذَلِك لَعِبرَةً لاُولى الاَبْصرِ(۱۳)
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُب الشهَوَتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَطِيرِ الْمُقَنطرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسوَّمَةِ وَ الاَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَلِك مَتَعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسنُ الْمَئَابِ(۱۴)
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُب الشهَوَتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَطِيرِ الْمُقَنطرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسوَّمَةِ وَ الاَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَلِك مَتَعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسنُ الْمَئَابِ(۱۴)
قُلْ أَ ؤُنَبِّئُكم بِخَيرٍ مِّن ذَلِكمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَ أَزْوَجٌ مُّطهَّرَةٌ وَ رِضوَنٌ مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ(۱۵)
قُلْ أَ ؤُنَبِّئُكم بِخَيرٍ مِّن ذَلِكمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّتٌ تَجْرِى مِن تحْتِهَا الاَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا وَ أَزْوَجٌ مُّطهَّرَةٌ وَ رِضوَنٌ مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ(۱۵)
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَاب النَّارِ(۱۶)
الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا ءَامَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَاب النَّارِ(۱۶)
الصبرِينَ وَ الصدِقِينَ وَ الْقَنِتِينَ وَ الْمُنفِقِينَ وَ الْمُستَغْفِرِينَ بِالاَسحَارِ(۱۷)
الصبرِينَ وَ الصدِقِينَ وَ الْقَنِتِينَ وَ الْمُنفِقِينَ وَ الْمُستَغْفِرِينَ بِالاَسحَارِ(۱۷)
شهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلَئكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكيمُ(۱۸)
شهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلَئكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائمَا بِالْقِسطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكيمُ(۱۸)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
آنانكه كافر شدند بطور محقق بدانند كه اموال و اولادشان به هيچ
آنانكه كافر شدند بطور محقق بدانند كه اموال و اولادشان به هيچ
خط ۷۵: خط ۷۷:
<span id='link75'><span>
<span id='link75'><span>
==ديدگاه انسان مادى به مال و اولاد ==
==ديدگاه انسان مادى به مال و اولاد ==
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً
وقتى گفته مى شود: «'''اغنى عنه ماله من فلان '''»، معنايش اين است كه مالى كه در دست دارد او را از فلانى بى نياز كرده ، ديگر احتياجى به او ندارد.
وقتى گفته مى شود: «'''اغنى عنه ماله من فلان '''»، معنايش اين است كه مالى كه در دست دارد او را از فلانى بى نياز كرده ، ديگر احتياجى به او ندارد.
آدمى در آغاز خلقتش و از همان روزهايى كه پشت و روى دست خود را تشخيص مى دهد خود را محتاج موجودات خارج از وجود خود احساس مى كند.
آدمى در آغاز خلقتش و از همان روزهايى كه پشت و روى دست خود را تشخيص مى دهد خود را محتاج موجودات خارج از وجود خود احساس مى كند.
خط ۸۶: خط ۸۸:
<span id='link77'><span>
<span id='link77'><span>
== تكذيب كنندگان (از كفار) منشاء اصلى آتش هستند و ديگران به آتش آنها مى سوزند ==
== تكذيب كنندگان (از كفار) منشاء اصلى آتش هستند و ديگران به آتش آنها مى سوزند ==
وَ أُولَئك هُمْ وَقُودُ النَّارِ
وَ أُولَئك هُمْ وَقُودُ النَّارِ
كلمه «'''وقود'''» به معناى هر چيزى است كه با آن آتش را برافروخته و شعله ور سازند، و اين آيه شريفه شبيه آيه : «'''و اتقوا النار التى وقودها الناس و الحجارة '''» و آيه : «'''انكم و ما تعبدون من دون اللّه حصب جهنم '''» است ، چون در آيه مورد بحث مى فرمايد انسان آتش افروز دوزخ است ، و در دومى مى فرمايد انسان و سنگ وسيله افروخته شدن دوزخ است ، و در سومى مى فرمايد شما و هر چه به جز خدا مى پرستيد هيزم دوزخيد، و ما در ذيل آيه ۲۴ سوره بقره در سابق اين معنا را تا حدودى بيان كرديم .
كلمه «'''وقود'''» به معناى هر چيزى است كه با آن آتش را برافروخته و شعله ور سازند، و اين آيه شريفه شبيه آيه : «'''و اتقوا النار التى وقودها الناس و الحجارة '''» و آيه : «'''انكم و ما تعبدون من دون اللّه حصب جهنم '''» است ، چون در آيه مورد بحث مى فرمايد انسان آتش افروز دوزخ است ، و در دومى مى فرمايد انسان و سنگ وسيله افروخته شدن دوزخ است ، و در سومى مى فرمايد شما و هر چه به جز خدا مى پرستيد هيزم دوزخيد، و ما در ذيل آيه ۲۴ سوره بقره در سابق اين معنا را تا حدودى بيان كرديم .
و اگر در آيه مورد بحث مطلب را در قالب جمله اسميه آورد، و اين جمله اسميه را با اسم اشاره آغاز كرد، آنهم اشاره اى كه مخصوص راه دور است ، و نيز اگر بين مبتدا و خبر ضمير فصل (هم ) را قرار داد، و كلمه «'''وقود'''» را به كلمه «'''نار'''» اضافه كرد، و نفرمود: «'''اولئك هم و قود'''» همه اينها براى اين بود كه انحصار را برساند، و لازمه اين حصر اين است كه تكذيب كنندگان از كفار، اصل در عذاب ، و افروخته شدن آتشند، و ديگران به آتش آنان مى سوزند.
و اگر در آيه مورد بحث مطلب را در قالب جمله اسميه آورد، و اين جمله اسميه را با اسم اشاره آغاز كرد، آنهم اشاره اى كه مخصوص راه دور است ، و نيز اگر بين مبتدا و خبر ضمير فصل (هم ) را قرار داد، و كلمه «'''وقود'''» را به كلمه «'''نار'''» اضافه كرد، و نفرمود: «'''اولئك هم و قود'''» همه اينها براى اين بود كه انحصار را برساند، و لازمه اين حصر اين است كه تكذيب كنندگان از كفار، اصل در عذاب ، و افروخته شدن آتشند، و ديگران به آتش آنان مى سوزند.
مويد اين نكته آيه اى است كه در سوره انفال بيان مى شود، و در آن مى فرمايد «'''ليميز اللّه الخبيث من الطيب ، و يجعل الخبيث بعضه على بعض '''».
مويد اين نكته آيه اى است كه در سوره انفال بيان مى شود، و در آن مى فرمايد «'''ليميز اللّه الخبيث من الطيب ، و يجعل الخبيث بعضه على بعض '''».
كدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ...
كدَأْبِ ءَالِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ...
كلمه «'''داءب '''» بطورى كه اهل لغت گفته اند به معناى روش دائمى است ، و در جاى ديگر قرآن اين كلمه در مورد حركت دائمى خورشيد و ماه به كار رفته ، فرموده : «'''و سخر لكم الشمس و القمر دائبين '''» و از همين جهت عادت هميشگى را هم داءب مى گويند، چون
كلمه «'''داءب '''» بطورى كه اهل لغت گفته اند به معناى روش دائمى است ، و در جاى ديگر قرآن اين كلمه در مورد حركت دائمى خورشيد و ماه به كار رفته ، فرموده : «'''و سخر لكم الشمس و القمر دائبين '''» و از همين جهت عادت هميشگى را هم داءب مى گويند، چون
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۴۱ </center>
خط ۱۱۱: خط ۱۱۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۴ </center>
بر اينكه كفر كفار و تكذيبشان در حقيقت منازعه با كسى است كه داراى جلال الوهيت بوده و هلاك كردن گنهكاران برايش آسان است ، و كافر درگير با خداى شديد العقاب است .
بر اينكه كفر كفار و تكذيبشان در حقيقت منازعه با كسى است كه داراى جلال الوهيت بوده و هلاك كردن گنهكاران برايش آسان است ، و كافر درگير با خداى شديد العقاب است .
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا ستُغْلَبُونَ وَ تُحْشرُونَ ...
قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا ستُغْلَبُونَ وَ تُحْشرُونَ ...
كلمه «'''حشر'''» به معناى بيرون كردن و كوچ دادن قومى از قرارگاهشان به زور و جبر است ، و اين كلمه در مورد كوچ دادن يك نفر استعمال نمى شود. در قرآن كريم همه جا در مورد جماعت آمده كه از آن جمله فرموده : «'''و حشرناهم فلم نغادر منهم احدا'''».
كلمه «'''حشر'''» به معناى بيرون كردن و كوچ دادن قومى از قرارگاهشان به زور و جبر است ، و اين كلمه در مورد كوچ دادن يك نفر استعمال نمى شود. در قرآن كريم همه جا در مورد جماعت آمده كه از آن جمله فرموده : «'''و حشرناهم فلم نغادر منهم احدا'''».
كلمه «'''مهاد'''» به معناى فرش و بستر است ، و از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از جمله «'''الذين كفروا'''» مشركين هستند همچنان كه ظاهر جمله : «'''ان الذين كفروا لن تغنى عنهم ...'''» (كه در آيه قبلى بود) نيز مشركين است ، نه يهوديان ، و اين نظريه بهتر مى تواند دو آيه را به هم متصل كند، چون آيه مورد بحث مى فرمايد ما بر آنان غالب آمديم ، و همه را به سوى دوزخ كوچ داديم ، و در آيه قبلى علت اين كيفر را بيان مى كرد، و مى فرمود: اين كفار گردن كشى كردند، و به اموال و اولاد خود تعزر و استكبار نمودند.
كلمه «'''مهاد'''» به معناى فرش و بستر است ، و از ظاهر سياق بر مى آيد كه مراد از جمله «'''الذين كفروا'''» مشركين هستند همچنان كه ظاهر جمله : «'''ان الذين كفروا لن تغنى عنهم ...'''» (كه در آيه قبلى بود) نيز مشركين است ، نه يهوديان ، و اين نظريه بهتر مى تواند دو آيه را به هم متصل كند، چون آيه مورد بحث مى فرمايد ما بر آنان غالب آمديم ، و همه را به سوى دوزخ كوچ داديم ، و در آيه قبلى علت اين كيفر را بيان مى كرد، و مى فرمود: اين كفار گردن كشى كردند، و به اموال و اولاد خود تعزر و استكبار نمودند.
خط ۱۲۵: خط ۱۲۷:
و به هر حال آنچه مسلم است در آيه مورد بحث بر روى تكثير و زياد جلوه دادن ، تكيه شده ، حال اگر فرض كنيم كه خطاب در آيه متوجه مشركين است ، جز با داستان بدر منطبق نمى شود، علاوه بر اين ، قرائت آيه شريفه به صورت «'''ترونهم '''» با (تاء خطاب ) مويد ديگرى براى بيان ما است .
و به هر حال آنچه مسلم است در آيه مورد بحث بر روى تكثير و زياد جلوه دادن ، تكيه شده ، حال اگر فرض كنيم كه خطاب در آيه متوجه مشركين است ، جز با داستان بدر منطبق نمى شود، علاوه بر اين ، قرائت آيه شريفه به صورت «'''ترونهم '''» با (تاء خطاب ) مويد ديگرى براى بيان ما است .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش