۸٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه نزع | نزع]] (۲۰ بار) [[کلمه با ریشه:: نزع| ]] | *[[ریشه نزع | نزع]] (۲۰ بار) [[کلمه با ریشه:: نزع| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
كندن. «نَزَعَ الشَّىْءَ مِنْ مَكانِهِ: قَلَعَهُ» در قاموس خارج كردن دست را از گريبان نزع گفته است: «نَزَعَ يَدَهُ: أَخْرَجَها مَنْ جيبه» در مجمع آن را قَلْعُ الشَّىْء عَنِ الشَّىْء فرموده است. [آل عمران:26]. مىدهى حكومت را به آنكه مىخواهى و ميگيرى حكومت را از آنكه مىخواهى. [قمر:20]. آن باد مردم را از مقرشان مىكند گويى تنه يا ريشههاى كنده شده خرما هستند. [اعراف:108]. دستش را بيرون آورد آنگاه دستش را براى ناظران روشن و سفيدبود. * [نازعات:1-2]. معنى آيات در «دير» گذشت. * [معارج:15-16]. رجوع شود به «شوى». *** مخاصمه و مجادله را از آن نزاع و تنازع گويند كه طرفين يكديگر را جذب و قلع مىكنند. [طه:62]. دركار خويش منازعه كرده و نجوى را پنهان داشتند. [انفال:46]. در قرآن مجيد پيوسته در مجادله لفظى بكار رفته گويا آن در قتال بكار نمىرود. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش