۸٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه حکم | حکم]] (۲۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: حکم| ]] | *[[ریشه حکم | حکم]] (۲۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: حکم| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
منع براى اصلاح (مفردات) و قضاوت. در اقرب قيد اصلاح ذكر نشده است. در قاموس و صحاح آن را داورى گفته است در مجمع ذيل آيه 32 بقره گويد: احكام به معنى اتقان و استوار كردن است و حكيم كسى است كه مانع از فساد باشد. در صحاح هست: «الحكيم: المتقن للامور» حكيم كسى است كه كارها را استوار و محكم كند. معناى اوّلى اين كلمه همان منع ار فساد و منع براى اصلاح است و ان در تمام موارد صادق است. قضاوت و داورى كه يكى از معناى آن است در حقيقت منع از فساد و براى اصلاح است همچنين است استوار كردن و غيره در اينجا لازم است به چند مورد از موارد استعمال اين كلمه و مشتقّات آن اشاره شود: * [غافر:48]، [مائده: 42] در اين دو مورد و نظائر آن، حكم به معنى قضاوت و داورى است كه يك نوع منع از فساد و براى اصلاح است . * [نساء:65] تحكيم به معنى حكم و حاكم قرار دادن است يعنى نه قسم به پروردگارت مؤمن نمىشود تا انكه در اختلافشان تو را حكم و داور قرار دهند. * [حج:52] احكام به معنى استوار و محكم كردن است يعنى خدا آنچه را كه شيطان القاء كرده نسخ مىكند سپس آيات خود را استوار مىنمايد. * [هود:1]، احكان در مقابل تفصيل واقع شده و مرحله قبلى تفصيل است و در آن مرحله، تفصيل و تشتّت نيست. ممكن است مراد از «اُحْكِمَتْ» آن باشد كه آيات قرآن با تمام اختلاف مضامين و دستورهاى گوناگون و معارف متفاوت همه داراى تمام آنها، همان غرض جارى و ملحوظ است يعنى: اين كتابى است كه آيات آن روى يك غرض استوار شده و سپس با ملاحظه همان غرض تفصيل داده شده و از هم جدا شده است. چنانكه الميزان گفته است . و ممكن اسن مراد ان باشد كه آيات آن ابتدا به صورت بسيط بر قلب حضرت رسول «صلى اللّه عليه و آله و سلم» القاء شده و سپس بوسيله جبرئيل و زبان مبارك آن حضرت تفصيل داده شده است. فرض كنيد كسى هزار متر مربع زمين دارد و مىخواهد از آن به نحوى استفاده كند. دفعة به خاطرش مىافتد كه آن راچند دستگاه خانه بسازد و بفروشد آن خانهها در مرحله اوّل در ذهن او كاملا فشرده و بسيطاند و اصلا نمىداند كدام محل در بند و كدام محل صحن و كجا حمّام و كجاها اطاق و... خواهد شد ولى وقتيكه مهندس نقشه آنها را روى كاغذ آورد، اطاقها، صحنها، حمّامها، زير زمينها از هم جدا و معيّن مىگردند. قرآن كريم نيز ابتدا به صورت بسيط و فشرده و در قالب خداشناسى و هدايت مردم به قلب شريف حضرت ختمى مرتبت صلى اللّه و عليه و آله و سلم از جانب خداوند القاءشده و سپس زبان آن حضرت و آمدن جبرئيل آن را مفصّل كرده و يه صورت آيات جبرئيل آن را مفصّل كرده و به صورت آيات فعلى در آورده است. و اين مستلزم نزول مكرّر قرآن است كه در «نزل» انشاءاللّه خواهد آمد. * [نساء:60] تحاكم مخامصه و محاكمه را پيش حاكم بردن است در اقرب گويد: «تحاكموا الى الحاكم: تخاصوا اليه» يعنى مىخواهد محاكمهپيش طغيانگر ببرند. * [مائده:43] مراد از حكم دستور و قضاوت خداست در آياتى نظير [انعام:89] شايد منظور از حكم قوّه تشخيص و درك امور و شايد قضاوت و داورى روى كتاب باشد. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش