۸٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اثر | '''لیست کلمات مشتق شده ''']] | [[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اثر | '''لیست کلمات مشتق شده ''']] | ||
__TOC__ | |||
«اثر» در اصل، به معناى جاى پاست، ولى، به هر علامتى که از چیزى باقى مى ماند «اثر» گفته مى شود. | «اثر» در اصل، به معناى جاى پاست، ولى، به هر علامتى که از چیزى باقى مى ماند «اثر» گفته مى شود. | ||
=== قاموس قرآن === | |||
نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مىشود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانهايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّتهائى است كه از انسانها باقى مىماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقهاى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كردهاند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدمهايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مىدارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مىكند [طه:84] قوم من پشت سر مناند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيمودهام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانهاى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مىآيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيبتر است در مجسمهاى كه از طلا ساخته شده چطور مو مىرويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است. | نشانه. در قاموس باقى مانده شيئى گفته مىشود. بطور كلى اثر عبارت است از علامت و نشانهايكه از چيزى يا كسى باقى ماند خواه بنائى باشد يا دينى يا بدعتى يا جاى پائى و يا غير از اينها آنجا كه آمده [يس:12] مراد اعمال و كارها و سنّتهائى است كه از انسانها باقى مىماند. و در كريمه [زخرف:23] مراد طريقه است. يعنى ما پدران خود را بر دينى و طريقهاى يافتيم و ما اثر و باقى مانده آنها كه همان طريقه شان است پيروى خواهيم كرد. اثر را بعد و پشت سر نيز معنى كردهاند گويند (خَرَجَ فى اَثَره) يعنى در پى او خارج شد شخص سابق كه رفته، راه و جاى قدمهايش علامت و باقى مانده اوست و آنكه از پس وى خارج ميشود در علامت و نشانه او قدم بر مىدارد. موسى در باره قومش بخدا عرض مىكند [طه:84] قوم من پشت سر مناند يعنى آن هفتاد نفر براهى كه من پيمودهام قدم خواهند گذاشت و در (طور) بمن خواهند رسيد. در آيه [مائده:46] مراد از آثار همان دين و طريقه توحيد است كه اثر پيامبران گذشته است يعنى عيسى بن مريم را در پى آنها و بر دين آنها فرستاديم. در كريمه [احقاف:4] بمعنى بقيّه و نشانه است يعنى كتابى غير از اين و يا نشانهاى از علم كه اثر گذشتگان است بياوريد. در جريان سامرى آمده است كه او به موسى گفت [طه:96] مراد از اثر، چنانكه از ابومسلم اصفهانى و فخر رازى نقل شده دين موسى و مراد از رسول خود موسى است يعنى من مقدارى از دين تو را قبول كردم و سپس آنرا بدور افكندم و معنى (بَصُرْتُ بمالم يَبْصُروا بِهِ) در صدر آيه آن است كه من بطلان دين تو را دريافتم ولى اين مردم ندانستند ولى باز اين ترجمه داراى اشكال است و دلچسب نيست واللّه العالم. و درباره آنكه سامرى از جاى پاى مركب جبرئيل خاك زنده شده را برداشت و مراد در اثر آيه جاى پاى مركب و مراد از رسول، جبرئيل است يك روايت مرسله از على بن ابراهيم نقل شده (تفسير برهان ذيل آيه) و چند روايت در الدرالمنثور و غيره آمده ولى بعيد بنظر مىآيد و در ذيل روايت هست كه در اثر زدن خاك مزبور به گوساله در بدن او مو روئيد و اين عجيبتر است در مجسمهاى كه از طلا ساخته شده چطور مو مىرويد؟!! وانگهى آنوقت كه مركب جبرئيل وارد آب شد بنى اسرائيل از آب گذشته بودند سامرى در آنجا نبود كه خاك را ببيند و بردارد واللّه العالم. آثَرَيُؤثِرُ از باب افعال يعنى برگزيدن و اختيار كردن است مثل [نازعات:38] يعنى زندگى دنيا را برگزيدن و مثل [حشر:9] راغب در مفردات گويد: استعمال اثر در تفضّل و برگزيدن بطور استعاره است. | ||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" |
ویرایش