۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/سُلْطَانا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/سُلْطَانا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
«سلطان» در اصل، از مادّه «سَلاطة» (بر وزن مقاله) به معناى قدرت بر مقهور ساختن دیگرى، گرفته شده است. کلمه «سلطان» معناى اسم مصدرى را دارد و به هر گونه «تسلط» اطلاق مى شود، و به همین جهت به «دلیل» که باعث تسلط انسان بر دیگرى است نیز «سلطان» گفته مى شود. | |||
و گاهى به صاحبان قدرت نیز «سلطان» گفته مى شود; ولى در سوره «نساء»، «سلطان» به همان معناى دلیل و حجت است. | |||
و از آنجا که دلیل و برهان، باعث پیروزى مى شود، گاهى به آن «سلطان» گفته مى شود. و در سوره «انعام» به همین معناست یعنى هیچ گونه دلیلى بر اجازه پرستش بت ها وجود ندارد و این در حقیقت مطلبى بود که هیچ بت پرستى نمى توانست آن را انکار کند; زیرا چنین دستورى باید از طریق عقل یا وحى و نبوت اعلام شود و هیچ یک از این دو وجود ندارد. | |||
اما «سلطان» در سوره «یونس» از کلمه «دلیل»، هم پرمعناتر، و هم رساتر است; زیرا دلیل به معناى راهنما است، اما سلطان به معناى چیزى است که انسان را بر طرف مقابل مسلّط مى سازد، و متناسب موارد بحث و مجادله و گفتگو، و اشاره به دلیل کوبنده است. | |||
«سُلْطان» که به معناى تسلط است، گاهى در سلطه ظاهرى و زمانى در سلطه منطقى به کار مى رود. سلطه اى که مخالف را در بن بست قرار دهد، به گونه اى که هیچ راهى براى فرار نیابد! | |||
به نظر مى رسد «سلطان» در سوره «هود» در همان معناى دوم به کار رفته، و آیات، اشاره به معجزات روشن موسى است (مفسران احتمالات دیگرى نیز درباره این دو کلمه داده اند). | |||
درست است که «سُلْطان» به معناى چیزى است که مایه سلطه و پیروزى مى گردد، ولى بعضى از مفسران، احتمال داده اند: «سلطان» در سوره «روم» به معناى فرشته اى است صاحب قدرت، که در این صورت تکلم به معناى حقیقى خواهد بود; یعنى ما فرشته اى که پیام آور شرک باشد، براى آنها نفرستادیم، تا با آنها در این زمینه سخن گوید. ولى تفسیر اول روشن تر است. | |||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === |
ویرایش