گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴: خط ۴:




«'''كيْف وَ إِن يَظهَرُوا عَلَيْكمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً ...'''»:
«'''كيْف وَ إِن يَظهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلّا وَ لا ذِمَّةً ...'''»:


راغب در مفردات گفته است: كلمه «الال» به معناى همبستگى و رابطه ايست كه از عهد و حلف به وجود مى آيد. و جمله «قرابه تئل» به معناى قرابتى است كه از روشنى قابل انكار نباشد، و به همين معنا آمده است در آيه «لا يرقبون فيكم الا و لا ذمه».  
راغب در مفردات گفته است: كلمه «الإلّ»، به معناى همبستگى و رابطه ای است كه از عهد و حلف به وجود مى آيد. و جمله «قرابة تَئِلّ»، به معناى قرابتى است كه از روشنى قابل انكار نباشد، و به همين معنا آمده است در آيه: «لَا يَرقُبُونَ فِيكُم إلّا وَ لَا ذِمّة».  


و در جمله «اءل الفرس» كه به معناى «سرعت كرد اسب» مى باشد نيز معناى روشنى خوابيده، چون سرعت كردن اسب در حقيقت ظهور و بروز آنست. اين تعبير استعاره اى است كه در باب سرعت كردن به كار مى بريم و مى گوئيم فلانى برقى زد و جست.
و در جمله «ألّ الفَرَس»، كه به معناى «سرعت كرد اسب» مى باشد، نيز معناى روشنى خوابيده. چون سرعت كردن اسب، در حقيقت ظهور و بروز آن است. اين تعبير، استعاره اى است كه در باب سرعت كردن به كار مى بريم و مى گویيم فلانى برقى زد و جست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۱۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۱۰ </center>
و در معناى كلمه «ذمه» گفته است: «ذمام» - با كسر ذال - به معناى آن توبيخ و مذمتى است كه متوجه انسان در برابر عهدشكنى اش ‍ مى شود، و همچنين كلمه ذمه و مذمه همچنانكه گفته شده است: «لى مذمه فلا تهتكها : مرا مذمتى است كه مبادا پرده از رويش بر دارى» و گفته شده است: «اذهب مذمتهم بشئ يعنى در مقابل ذمه اى كه دارى چيزى به ايشان بده» و از اين معنائى كه راغب در باره ذمه كرده به خوبى برمى آيد كه كلمه مذكور از ماده «ذم» كه مقابل مدح است اشتقاق يافته.
و در معناى كلمۀ «ذمّه» گفته است: «ذِمام» - با كسر ذال - به معناى آن توبيخ و مذمتى است كه متوجه انسان در برابر عهدشكنى اش ‍ مى شود. و همچنين كلمه «ذمّه» و «مذمّه»، همچنان كه گفته شده است: «لِى مَذَمَّةٌ فَلَا تَهتِكهَا: مرا مذمتى است كه مبادا پرده از رويش بر دارى». و گفته شده است: «أذهِب مَذَمَّتَهُم بِشَئٍ». يعنى: «در مقابل ذمه اى كه دارى، چيزى به ايشان بده». و از اين معنایى كه راغب در باره ذمه كرده، به خوبى بر مى آيد كه كلمه مذكور، از ماده «ذمّ» كه مقابل «مدح» است، اشتقاق يافته.
<span id='link111'><span>
<span id='link111'><span>
==مشركان به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤمنان وفادار نيستند ==
==مشركان به هيچ ميثاق طبيعى يا قراردادى در برابر مؤمنان وفادار نيستند ==
۱۶٬۹۰۷

ویرایش