گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
و اين آيه، دلالت دارد بر اين كه حساب الهى، همان طور كه در آخرت برقرار مى شود، در دنيا نيز برقرار است.
و اين آيه، دلالت دارد بر اين كه حساب الهى، همان طور كه در آخرت برقرار مى شود، در دنيا نيز برقرار است.


==معناى آيه شريفه: «اولم يروا انّا نأتى الارض ننقصها من اطرافها»==
==معناى آيه شريفه: «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتى الاَرْض نَنقُصهَا مِنْ أَطرَافِهَا»==
«'''أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتى الاَرْض نَنقُصهَا مِنْ أَطرَافِهَا'''»:
«'''أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتى الاَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطرَافِهَا'''»:


اين كلام به منظور عبرت آمده. بعد از آن كه آنان را به هلاكت تهديد كرده، به عبرت از سرنوشت گذشتگان وادار مى نمايد، و از آن استفاده مى شود كه پرداختن به زمين و كم نمودن از اطراف آن، كنايه است از كشتن و هلاك كردن اهل آن. و بنابراين آيه شريفه از نظر مضمون، نظير آيه ای است كه مى فرمايد: «بل متعنا هؤلاء و آباءهم حتى طال عليهم العمر افلا يرون انا نأتى الارض ننقصها من اطرافها افهم الغالبون».
اين كلام به منظور عبرت آمده. بعد از آن كه آنان را به هلاكت تهديد كرده، به عبرت از سرنوشت گذشتگان وادار مى نمايد، و از آن استفاده مى شود كه پرداختن به زمين و كم نمودن از اطراف آن، كنايه است از كشتن و هلاك كردن اهل آن.  


و اين كه بعضى گفته اند: مراد اين است كه «مگر اهل مكه نمى بينند كه ما به سرزمين ايشان پرداختيم، و يكى پس از ديگرى، قراء و قصبات ايشان را از ايشان گرفته و براى مسلمانان فتح كرديم و چطور نمى ترسند كه به شهرهاى ايشان بپردازيم، و از ايشان انتقام بگيريم»، صحيح نيست/ زيرا اين سوره مكى است، و وقتى نازل شده كه هيچ فتحى نصيب مسلمانان نشده بود. زيرا فتوحات مسلمين بعد از هجرت شروع شد.
بنابراين، آيه شريفه از نظر مضمون، نظير آيه ای است كه مى فرمايد: «بَل مَتَّعنَا هَؤُلَاءِ وَ آبَاءَهُم حَتّى طَالَ عَلَيهِمُ العُمُر أفَلَا يَرَونَ أنَّا نَأتِى الأرضَ نَنقُصُهَا مِن أطرَافِهَا أفَهُمُ الغَالِبُونَ».
 
و اين كه بعضى گفته اند: مراد اين است كه «مگر اهل مكه نمى بينند كه ما به سرزمين ايشان پرداختيم، و يكى پس از ديگرى، قراء و قصبات ايشان را از ايشان گرفته و براى مسلمانان فتح كرديم و چطور نمى ترسند كه به شهرهاى ايشان بپردازيم، و از ايشان انتقام بگيريم»، صحيح نيست. زيرا اين سوره مكى است، و وقتى نازل شده كه هيچ فتحى نصيب مسلمانان نشده بود. زيرا فتوحات مسلمين بعد از هجرت شروع شد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۵۱۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۵۱۹ </center>
علاوه بر اين كه آيات مورد بحث و تهديد آن، ناظر به هلاكت آنان در جنگ بدر و احد و امثال آن است كه بعدها اتفاق افتاد، نه به فتح مكه.
علاوه بر اين كه آيات مورد بحث و تهديد آن، ناظر به هلاكت آنان در جنگ بدر و احد و امثال آن است كه بعدها اتفاق افتاد، نه به فتح مكه.


«'''و اللّه يحكم لا معقب لحكمه و هو سريع الحساب '''» - مقصود از اين جمله، اين است كه غلبه از خداى سبحان است. اوست كه حكم مى كند و در قبال حكمش، حكم احدى نفوذ ندارد، و در نتيجه نمى تواند از حكم او جلوگيرى كند.  
«'''وَ اللّهُ يَحكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الحِسَاب '''» - مقصود از اين جمله، اين است كه غلبه از خداى سبحان است. اوست كه حكم مى كند و در قبال حكمش، حكم احدى نفوذ ندارد، و در نتيجه نمى تواند از حكم او جلوگيرى كند.  


آرى، خداى سبحان، هر عملى را به مجرد وقوعش حساب مى كند، بدون اين كه فاصله دهد تا ديگران بتوانند در آن تصرف نموده و اخلال كنند. پس جمله «و اللّه يحكم...»، در معناى جمله «افهم الغالبون» است، كه در ذيل آيه سوره انبياء گذشت.
آرى، خداى سبحان، هر عملى را به مجرد وقوعش حساب مى كند، بدون اين كه فاصله دهد تا ديگران بتوانند در آن تصرف نموده و اخلال كنند. پس جملۀ «وَ اللّهُ يَحكُمُ...»، در معناى جملۀ «أفَهُمُ الغَالِبُون» است، كه در ذيل آيه سوره «انبياء» گذشت.
   
   
«'''وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَللَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً ...'''»:
«'''وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَللَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً ...'''»:


يعنى كسانى هم كه قبل از ايشان بودند، مكر كردند، وليكن مكرشان سودى به ايشان نبخشيد و نتوانستند ما را از اين كه به زمين بپردازيم و از اطرافش بكاهيم، مانع شوند. پس تنها خداى سبحان، مالك مكر و همه آن است، و مكر هر كس را به صاحبش بر مى گرداند.
يعنى: كسانى هم كه قبل از ايشان بودند، مكر كردند، وليكن مكرشان سودى به ايشان نبخشيد و نتوانستند ما را از اين كه به زمين بپردازيم و از اطرافش بكاهيم، مانع شوند. پس تنها خداى سبحان، مالك مكر و همه آن است، و مكر هر كس را به صاحبش بر مى گرداند.


«'''يعلم ما تكسب كل نفس '''» - اين جمله در مقام تعليل مالكيت خداى تعالى نسبت به همه مكرها است. به اين بيان كه: مكر وقتى صورت مى گيرد كه طرف، يعنى شخص مكر شده از نقشه مكر كننده بى خبر باشد، وگرنه اگر بداند كه چه نقشه اى برايش ريخته شده، در صدد بر مى آيد نقشه او را خنثى بسازد.
«'''يَعلَمُ مَا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ '''» - اين جمله، در مقام تعليل مالكيت خداى تعالى نسبت به همه مكرها است. به اين بيان كه: مكر وقتى صورت مى گيرد كه طرف، يعنى شخص مكر شده از نقشه مكر كننده بى خبر باشد، و گرنه اگر بداند كه چه نقشه اى برايش ريخته شده، در صدد بر مى آيد نقشه او را خنثى بسازد.


«'''و سيعلم الكفار لمن عقبى الدار'''» - اين جمله حجت را تمام نموده، ادعا مى كند كه مسأله انتهاى امور به عواقبش از مسائل ضرورى و بديهى است، كه در هيچ موردى تخلف نمى پذيرد. و به طور كلى هر امرى به عاقبتش منتهى مى گردد. و كفار به زودى خواهند ديد كه سرانجام نيك از آنِ كيست. بنابراين هيچ حاجتى نيست به اين كه براى فهماندن اين حقيقت استدلال را تعقيب نموده، طولانى كنيم.
«'''وَ سَيَعلَمُ الكُفَّارُ لِمَن عُقبَى الدَّار'''» - اين جمله حجت را تمام نموده، ادعا مى كند كه مسأله انتهاى امور به عواقبش از مسائل ضرورى و بديهى است، كه در هيچ موردى تخلف نمى پذيرد. و به طور كلى هر امرى به عاقبتش منتهى مى گردد. و كفار به زودى خواهند ديد كه سرانجام نيك از آنِ كيست. بنابراين هيچ حاجتى نيست به اين كه براى فهماندن اين حقيقت استدلال را تعقيب نموده، طولانى كنيم.
<span id='link374'><span>
<span id='link374'><span>
<span id='link375'><span>
<span id='link375'><span>
==بحث روایتی: (رواياتى ذیل آیات گذشته)==
==بحث روایتی: (رواياتى ذیل آیات گذشته)==
در الدّرالمنثور است كه ابن شبيه، ابن جرير، ابن منذر و ابن ابى حاتم، از مجاهد روايت كرده اند كه گفته است: وقتى آيه «و ما كان لرسول ان ياتى بآية الا باذن اللّه» نازل شد، مشركان قريش گفتند: اى محمد! گمان نمى كنيم كه كارى از تو ساخته باشد. و به حكم اين آيه، خداوند سرنوشت ما را و همه كس را تعيين كرده. (خلاصه خدا ما را چنين كرده، كه بر مسلك خود باقى باشيم).  
در الدّرالمنثور است كه ابن شبيه، ابن جرير، ابن منذر و ابن ابى حاتم، از مجاهد روايت كرده اند كه گفته است: وقتى آيه «و ما كان لرسول ان ياتى بآية الا باذن اللّه» نازل شد، مشركان قريش گفتند: اى محمد! گمان نمى كنيم كه كارى از تو ساخته باشد. و به حكم اين آيه، خداوند سرنوشت ما را و همه كس را تعيين كرده. (خلاصه خدا ما را چنين كرده، كه بر مسلك خود باقى باشيم).  
۱۶٬۲۸۸

ویرایش