۱۶٬۲۸۴
ویرایش
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
«'''أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكثرَهُمْ يَسمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلّا كالاَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً'''»: | «'''أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكثرَهُمْ يَسمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلّا كالاَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً'''»: | ||
كلمۀ «أم»، به اصطلاح اهل فن، منقطعه است و «حُسبان»، به معناى ظنّ و پندار است. و ضميرهاى جمع به اعتبار معنا، همه به موصولى بر مى گردند كه در آيه قبلى بود، و ترديد ميان «گوش» و «عقل»، از اين نظر است كه وسيله آدمى به سوى سعادت، يكى از اين دو طريق است. يا اين كه | كلمۀ «أم»، به اصطلاح اهل فن، منقطعه است و «حُسبان»، به معناى ظنّ و پندار است. و ضميرهاى جمع به اعتبار معنا، همه به موصولى بر مى گردند كه در آيه قبلى بود، و ترديد ميان «گوش» و «عقل»، از اين نظر است كه وسيله آدمى به سوى سعادت، يكى از اين دو طريق است. يا اين كه | ||
را تشخيص داده پيروی اش نمايد، يا از كسى كه مى تواند تعقل كند و خيرخواه هم هست، بشنود و پيروى كند. | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۳۱۰ </center> | ||
خودش تعقل کند و حق را تشخيص داده پيروی اش نمايد، يا از كسى كه مى تواند تعقل كند و خيرخواه هم هست، بشنود و پيروى كند. | |||
در نتيجه، پس طريق به سوى رشد، يا «سمع» است و يا «عقل»، و دليل اين راه، يا عقل است يا نقل. پس آيه شريفه، در معناى آيه «وَ قَالُوا لَو كُنَّا نَسمَعُ أو نَعقِل مَا كُنَّا فِى أصحَابِ السَّعِير» است. | در نتيجه، پس طريق به سوى رشد، يا «سمع» است و يا «عقل»، و دليل اين راه، يا عقل است يا نقل. پس آيه شريفه، در معناى آيه «وَ قَالُوا لَو كُنَّا نَسمَعُ أو نَعقِل مَا كُنَّا فِى أصحَابِ السَّعِير» است. |
ویرایش