۱۶٬۹۰۷
ویرایش
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==اشاره اى به منافع چهارپايان و هدف از خلقت آنها == | ==اشاره اى به منافع چهارپايان و هدف از خلقت آنها == | ||
اللَّهُ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَنْعَمَ لِترْكبُوا مِنهَا وَ مِنهَا تَأْكلُونَ | «'''اللَّهُ الَّذِى جَعَلَ لَكُمُ الاَنْعَمَ لِترْكبُوا مِنهَا وَ مِنهَا تَأْكلُونَ'''»: | ||
خداى سبحان از بين همه چيزهايى كه آدميان در زندگى از آن منتفع مى شوند، و تدبير امر انسانها بدانها بستگى دارد، چارپايان را نام مى برد كه مراد از آن شتر و گاو و گوسفند است ، هر چند كه بعضى گفته اند: مراد از آن در اينجا تنها شتر است . | خداى سبحان از بين همه چيزهايى كه آدميان در زندگى از آن منتفع مى شوند، و تدبير امر انسانها بدانها بستگى دارد، چارپايان را نام مى برد كه مراد از آن شتر و گاو و گوسفند است ، هر چند كه بعضى گفته اند: مراد از آن در اينجا تنها شتر است . | ||
«'''جعل لكم الانعام لتركبوا منها و منها تاكلون'''» - ((جعل (( در اينجا به معناى آفريدن و يا مسخر كردن است . و لام در جمله ((لتركبوا(( لام غرض است . و حرف ((من (( براى تبعيض است . و معناى آيه اين است كه : خداى سبحان براى خاطر شما چارپايان را بيافريد، (و چارپايان را براى شما مسخر كرد). غرض از اين خلقت و يا تسخير اين است كه شما بر بعضى از آنها مانند يك قسم از شتران سوار شويد و از شير بعضى ديگر مانند قسمى از شتر و گاو و گوسفند بخوريد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۸ </center> | ||
وَ لَكُمْ فِيهَا مَنَفِعُ ... | «'''وَ لَكُمْ فِيهَا مَنَفِعُ ...'''»: | ||
يعنى براى شما در آنها منافعى است ، مانند: شير، پشم ، كرك ، مو، پوست ، و ساير منافعشان . | يعنى براى شما در آنها منافعى است ، مانند: شير، پشم ، كرك ، مو، پوست ، و ساير منافعشان . | ||
((و لتبلغوا عليها حاجة فى صدوركم (( - يعنى و غرض ديگر از خلقت آنها اين است كه بر پشت آنها سوار شويد و به مقاصد و حاجتهايى كه در سينه داريد برسيد. | ((و لتبلغوا عليها حاجة فى صدوركم (( - يعنى و غرض ديگر از خلقت آنها اين است كه بر پشت آنها سوار شويد و به مقاصد و حاجتهايى كه در سينه داريد برسيد. | ||
وَ يُرِيكُمْ | «'''و عليها و على الفلك تحملون'''» - اين جمله كنايه است از وسيله پيمودن بيابانها و درياها كه بيابانها را با شتران مى پيمايند و درياها را با كشتى . | ||
«'''وَ يُرِيكُمْ ءَايَاتِهِ فَأَىّ ءَايَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ'''»: | |||
معناى نشان دادن خدا آيات خود را، در تفسير اوائل اين سوره گذشت . و گويا جمله ((و يريكم آياته (( منظور اصلى نيست تا مستلزم تكرار باشد، بلكه منظور زمينه چينى بوده براى توبيخ كفار، كه مى فرمايد: ((اى ايات اللّه تنكرون : كدام يك از آيات خدا را انكار مى كنيد(( يعنى كدام يك از اين آيات را كه خدا به شما نشان داده و به چشم خود مى بينيد و بيان ما را درباره آن مى شنويد، انكار مى كنيد؟ انكارى كه بهانه باشد براى اعراض از توحيد خدا. | معناى نشان دادن خدا آيات خود را، در تفسير اوائل اين سوره گذشت . و گويا جمله ((و يريكم آياته (( منظور اصلى نيست تا مستلزم تكرار باشد، بلكه منظور زمينه چينى بوده براى توبيخ كفار، كه مى فرمايد: ((اى ايات اللّه تنكرون : كدام يك از آيات خدا را انكار مى كنيد(( يعنى كدام يك از اين آيات را كه خدا به شما نشان داده و به چشم خود مى بينيد و بيان ما را درباره آن مى شنويد، انكار مى كنيد؟ انكارى كه بهانه باشد براى اعراض از توحيد خدا. | ||
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فى الاَرْضِ فَيَنظرُوا ... | |||
«'''أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فى الاَرْضِ فَيَنظرُوا ...'''»: | |||
اين آيه شريفه مشركين را ملامت مى كند و آنان را به سرگذشت امتهاى سابق و سنت قضاى الهى كه در آن امتها جريان داشت توجه مى دهد. و نظير اين آيه در اوائل سوره نيز گذشت و گويا غرض از آن در آنجا اين بوده كه براى آنها روشن سازد كه خدا هر يك از آن امتها را به گناهانشان بگرفت ، چون هر وقت پيغمبرشان با معجزات به سويشان آمدند، كفر ورزيدند و به همين جهت در آنجا دنبال آيه فرمود: ((فاخذهم اللّه بذنوبهم : خدا ايشان را به گناهانشان بگرفت (( ولى در اينجا غرض اين بوده كه براى مشركين روشن كند كه آنچه در زندگى به دست مى آورند، بى نيازشان نمى كند و از عذاب خدا جلوگيرى نمى نمايد، نه آن خوشحاليها كه از دانش خود دارند و نه توبه شان و ندامتشان از آنچه كه كرده اند. | اين آيه شريفه مشركين را ملامت مى كند و آنان را به سرگذشت امتهاى سابق و سنت قضاى الهى كه در آن امتها جريان داشت توجه مى دهد. و نظير اين آيه در اوائل سوره نيز گذشت و گويا غرض از آن در آنجا اين بوده كه براى آنها روشن سازد كه خدا هر يك از آن امتها را به گناهانشان بگرفت ، چون هر وقت پيغمبرشان با معجزات به سويشان آمدند، كفر ورزيدند و به همين جهت در آنجا دنبال آيه فرمود: ((فاخذهم اللّه بذنوبهم : خدا ايشان را به گناهانشان بگرفت (( ولى در اينجا غرض اين بوده كه براى مشركين روشن كند كه آنچه در زندگى به دست مى آورند، بى نيازشان نمى كند و از عذاب خدا جلوگيرى نمى نمايد، نه آن خوشحاليها كه از دانش خود دارند و نه توبه شان و ندامتشان از آنچه كه كرده اند. | ||
و اگر در ابتداى آيه مورد بحث ((فاء(( تفريع آورد، براى اين است كه آيه را بر جمله آخر آيه قبلى كه مى فرمود: ((فاى ايات اللّه تنكرون (( تفريع كرده باشد، يعنى اين را فرع و نتيجه آن قرار داده باشد. و اگر از خطاب در جمله قبلى (تنكرون ) به غيبت ( فلم يسيروا) التفات كرد، براى اين است كه بفهماند مردمى كه از آيات او رو بگردانند و آن را انكار كنند، قابل آن نيستند كه مورد خطاب ما واقع شوند، لذا گويا از آنان | |||
و اگر در ابتداى آيه مورد بحث ((فاء(( تفريع آورد، براى اين است كه آيه را بر جمله آخر آيه قبلى كه مى فرمود: ((فاى ايات اللّه تنكرون (( تفريع كرده باشد، يعنى اين را فرع و نتيجه آن قرار داده باشد. و اگر از خطاب در جمله قبلى (تنكرون ) به غيبت ( فلم يسيروا) التفات كرد، براى اين است كه بفهماند مردمى كه از آيات او رو بگردانند و آن را انكار كنند، قابل آن نيستند كه مورد خطاب ما واقع شوند، لذا گويا از آنان روی گردانيد و متوجه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) گرديد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳۹ </center> | ||
و گويا فرموده : وقتى آيات خداى تعالى ظاهر و روشن است ، ديگر قابل انكار نيست ، و از جمله آنها يكى آن آياتى است كه در آثار گذشتگان هست و به زبان بيزبانى از هلاكت صاحبانش خبر مى دهد، و اين مردم آن آثار را ديدهاند، ولى در آن به نظر عبرت نمى نگرند تا بفهمند گذشتگان با اينكه قويتر از ايشان بودند، هم از نظر مقدار و هم از جهت كيفيت ، مع ذلك قدرتشان و فرحى كه از علم و قدرت خود داشتند، سودى به حالشان نداد. | و گويا فرموده : وقتى آيات خداى تعالى ظاهر و روشن است ، ديگر قابل انكار نيست ، و از جمله آنها يكى آن آياتى است كه در آثار گذشتگان هست و به زبان بيزبانى از هلاكت صاحبانش خبر مى دهد، و اين مردم آن آثار را ديدهاند، ولى در آن به نظر عبرت نمى نگرند تا بفهمند گذشتگان با اينكه قويتر از ايشان بودند، هم از نظر مقدار و هم از جهت كيفيت ، مع ذلك قدرتشان و فرحى كه از علم و قدرت خود داشتند، سودى به حالشان نداد. | ||
<span id='link345'><span> | <span id='link345'><span> | ||
==معناى جمله: «فرحوا بما عندهم من العلم» == | ==معناى جمله: «فرحوا بما عندهم من العلم» == | ||
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسلُهُم بِالْبَيِّنَتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ ... | فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسلُهُم بِالْبَيِّنَتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ ... |
ویرایش