گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>


(با اينكه خداى تعالى مقدر فرمود كه كفار را با بهشت خود گرامى ندارد ) اين كفار را كه در پيرامون تواند چه مى شود كه چشم از تو بر نمى دارند (۳۶).
(با اين كه خداى تعالى مقدّر فرمود كه كفّار را با بهشت خود گرامى ندارد) اين كفار را كه در پيرامون تو اند، چه مى شود كه چشم از تو بر نمى دارند (۳۶).
(و در عين اينكه باهمند ) از چپ و راستت متفرق مى شوند (۳۷).
 
آيا هر يك از آنها طمع آن دارند كه تقدير الهى را بر هم زده داخل بهشت نعيم شوند؟ (۳۸).
(و در عين اين كه با هم اند)، از چپ و راستت متفرق مى شوند (۳۷).
نه ، حاشا كه كوچكتر از اينند و خود مى دانند كه ما از چه چيز خلقشان كرده ايم (۳۹).
 
پس (گو اينكه قسم لازم ندارد ولى ) به پروردگار همه مشرقها و مغربها سوگند كه ما قادريم (۴۰).
آيا هر يك از آن ها طمع آن دارند كه تقدير الهى را بر هم زده، داخل بهشت نعيم شوند؟ (۳۸)
بر اينكه اينان را منقرض نموده خلقى بهتر از ايشان بيافرينيم و كسى نيست كه با اراده خود اراده ما را از كار بيندازد (۴۱).
 
نه، حاشا كه كوچكتر از اين اند و خود مى دانند كه ما از چه چيز خلقشان كرده ايم (۳۹).
 
پس (گو اين كه قسم لازم ندارد، ولى) به پروردگار همه مشرق ها و مغرب ها سوگند كه ما قادريم (۴۰).
 
بر اين كه اينان را منقرض نموده، خلقى بهتر از ايشان بيافرينيم و كسى نيست كه با اراده خود، اراده ما را از كار بيندازد (۴۱).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۸ </center>
بنابر اين تو هم اى پيامبر رهاشان كن در لجن فرو روند و سرگرم بازى باشند تا ناگهان و تهى دست به روزى برخورند كه وعده اش را از پيش به ايشان داده بودند (۴۲).
بنابراين، تو هم اى پيامبر، رهاشان كن در لجن فرو روند و سرگرم بازى باشند، تا ناگهان و تهىدست به روزى برخورند كه وعده اش را از پيش به ايشان داده بودند (۴۲).
روزى كه به سرعت از قبرها در آيند و همه به سوى يك نقطه به سرعت به راه افتند گويى در آنجا به سوى علامتى روان مى شوند (۴۳).
 
اما در حالتى كه چشمهايشان از شدت شرمندگى به پايين افتاده ذلت از سراپايشان مى بارد و به ايشان گفته مى شود اين است همان روزى كه وعده اش را مى دادند (۴۴).
روزى كه به سرعت از قبرها در آيند و همه به سوى يك نقطه به سرعت به راه افتند، گويى در آن جا به سوى علامتى روان مى شوند (۴۳).
 
اما در حالتى كه چشم هايشان از شدت شرمندگى به پايين افتاده، ذلت از سراپايشان مى بارد و به ايشان گفته مى شود: اين است همان روزى كه وعده اش را مى دادند (۴۴).


<center> «'''بیان آيات'''» </center>
<center> «'''بیان آيات'''» </center>
۱۶٬۲۸۸

ویرایش