العنكبوت ١٩: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۹#link103 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۹#link103 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19» | |||
آيا نديدهاند كه خداوند چگونه آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را باز مىگرداند؟ البتّه اين (كار) بر خداوند آسان است. | |||
===نکته ها=== | |||
در اين دو آيه به سه اصل مشترك در ميان اديان اشاره شده است: | |||
الف: توحيد. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ» | |||
ب: نبوّت. «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ» | |||
ج: معاد. «ثُمَّ يُعِيدُهُ» | |||
جلد 7 - صفحه 126 | |||
===پیام ها=== | |||
1- همهى انبيا مخالفانى داشتهاند. پس از مخالفت دشمنان هراسى نداشته باشيم. | |||
كَذَّبَ أُمَمٌ ... | |||
2- حوادث تاريخى، مشابه و قابل تكرار است. «أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ» | |||
3- آشنايى با تاريخ، براى انسان يك نوع تسلّى خاطر است. «كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ» | |||
4- تكذيب مخالفان، نبايد مانع تبليغ شود. وَ ما عَلَى الرَّسُولِ ... | |||
5- مردم، در انتخاب عقيده آزادند و پيامبر نمىتواند آنان را مجبور كند. وَ إِنْ تُكَذِّبُوا ... ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ | |||
من آنچه شرط بلاغ است با تو بگفتم | |||
تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال | |||
6- ارشاد و تبليغ، بايد روشن و گويا باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ» | |||
7- با طرح سؤال، فطرت غافلان را بيدار كنيم. أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... | |||
8- اسلام دين انديشه است و از همهى مردم براى انديشيدن دعوت كرده است. | |||
أَ وَ لَمْ يَرَوْا ... | |||
9- جهان آفرينش مظهر قدرتنمايى خداوند در ايجاد حيات و مرگ پديدهها است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» | |||
10- آفرينش، حادث و ناپايدار است و سرانجام به سوى خداوند برمىگردند. | |||
«يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» | |||
11- اعتقاد به مبدأ، سبب اعتقاد به معاد و بىخبرى از قدرت خداوند، مايهى انكار معاد است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» | |||
12- آفريدن، ميراندن و دوباره زنده كردن، كار دائمى خداوند است. «يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» (فعل مضارع، نشانهى استمرار و دوام است.) | |||
13- آفرينش اوّليه و بازآفرينى در قيامت، براى خداوند آسان است، تنها يك اراده مىخواهد. «إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 127 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19» | |||
أ و لم تروا: آيا نمىبينيد اى منكران بعث و حشر. حفص به غيبت خوانده يعنى آيا نمىديدند امتان پيش كه تكذيب قيامت نمودند، كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ: چگونه ايجاد فرمايد آفريدگان را از ماده و غير ماده (استفهام تقريرى است) يعنى مىدانيد و مىبينيد خلقت آدمى را از نطفه بدين كيفيت خاص در غايت اتقان و استحكام، نيست مگر به قدرت و حكمت خلاق عالم. ثُمَّ يُعِيدُهُ: | |||
پس بازگرداند ايشان را بعد از موت چنانكه اولين مرحله ايجاد فرمود ايشان را. | |||
منشأ و مناط ايجاد خلق و اعاده آنها بعد از موت، قدرت تامه الهى است، پس شخص عاقل را دريافتن علم مبدء و معاد تأمّلى نباشد. إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ: | |||
بدرستى كه ايجاد و اعاده بر خدا آسان است، زيرا در فعل آن محتاج به هيچ چيز نيست و قادر مطلق باشد. و ديگر آنكه هر كه قادر باشد بر ابداء بدون ماده، هر آينه اقدر خواهد بود بر اعاده با ماده. | |||
جلد 10 - صفحه 217 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِبْراهِيمَ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «16» إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكاً إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «17» وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «19» قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «20» | |||
ترجمه | |||
و ابراهيم را چون گفت به قومش بپرستيد خدا را و بترسيد از او اين بهتر است براى شما اگر باشيد كه بدانيد | |||
جز اين نيست كه ميپرستيد غير از خدا بتانى را و ميسازيد دروغ بزرگى را همانا آنها را كه ميپرستيد غير از خدا قدرت ندارند براى شما بر روزى پس طلب كنيد از نزد خدا روزى را و بپرستيد او را و شكر كنيد براى او بسوى او باز گردانده ميشويد | |||
و اگر تكذيب ميكنيد پس بتحقيق تكذيب كردند جماعتهائى پيش از شما و نيست بر فرستاده مگر رسانيدن آشكار | |||
آيا نديدند كه چگونه پديد ميآورد خدا خلق را پس باز ميگرداند آنرا همانا اين بر خدا آسانست | |||
بگو سير كنيد در زمين پس با تأمّل بنگريد چگونه آفريد مخلوق را پس خدا پديد مىآورد پديد آوردن ديگرى همانا خدا بر هر چيزى توانا است. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از نقل اجمالى از قصه حضرت نوح شمّهئى از حكايت حضرت ابراهيم را بيان فرموده باين تقريب كه و بتحقيق فرستاديم ابراهيم را وقتى كه فرمود بقوم خود عبادت كنيد خداى يگانه را و بترسيد از او در اطاعت اوامر و نواهيش اين مسلك و مرام براى شما خوب است نه آن مسلك و مراميكه داريد اگر شما دانا بوده و هستيد و خير و شرّ خودتان را تميز ميدهيد جز اين نيست كه شما پرستش ميكنيد بتهائى را كه از سنگ و چوب ميتراشيد و در | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 221 | |||
برابر آنها خضوع مينمائيد با آنكه ميدانيد آنها غير از خداى يگانه و عارى از شعور و ادراكند و از خودتان دروغ واضحى در آورديد كه آنها را خدايان خود خوانده و با شفعاء خود نزد خداى بزرگ شمردهايد با آنكه اين معبودهاى باطل شما نميتوانند روزى دهند شما را و نفع و ضررى برسانند بشما پس روزى خود را از خدا بخواهيد و متوسّل باينها براى توسعه روزى نشويد و عبادت خدا كنيد و شكر نعمت او را بجا آوريد چون شكر منعم واجب است و بازگشت شما در روز حشر به پيشگاه او است و او در باره شما حكم ميكند و بجزاى اعمالتان ميرساند قمّى ره فرموده تا اينجا حكايت حضرت ابراهيم بود و از اينجا تا اولئك لهم عذاب اليم آتيه خطاب باين امّت است و بعدا رجوع بقصّه ابراهيم عليه السّلام خواهد شد فيض ره فرموده جهت اين فصل آنستكه ذكر قصّه ابراهيم عليه السّلام براى تسليت خاطر پيغمبر خاتم و تشبيه حال او بحال جدّ بزرگوارش در شرك قوم و تكذيب آنها بوده و بنظر حقير براى اين و براى تنبّه و اعتبار مردم بوده لذا اوّلا خطاب بآنها فرموده و در آيه اخيره خطاب بآنحضرت و در اين قبيل موارد فاصله مستحسن است و محتمل است تمامى حكايت حضرت ابراهيم باشد اينجا حكايت قول او با امّتش و در آيه اخيره حكايت كلام خدا با او در هر حال ميفرمايد و اگر تكذيب كنيد شما پيغمبر خودتان را چيز تازهاى نيست امم سابقه هم انبياء خودشان را تكذيب نمودند و ضررى بايشان نرسيد بلكه خودشان متضرّر شدند حال شما هم مانند حال آنها خواهد بود وظيفه پيغمبر فقط ابلاغ احكام و دستورات الهى است بمردم واضح و آشكار خواه قبول كنند خواه نكنند براى او مسئوليّتى نيست آيا كسانيكه منكر معاد شدند نديدند يا شما كه انكار ميكنيد نديديد چون بعضى أ و لم تروا بتاء قرائت نمودهاند چگونه خداوند در هر سال و قرن ايجاد ميفرمايد خلقى را از اثمار و اشجار و حيوان و انسان و نابود ميكند آنها را پس اعاده ميدهد آنخلق را بانواع و اجناس و امثالشان و اين براى خدا سيره مستمرّه سهل و آسانى است چرا باور نميكنند كه خدا يكمرتبه هم اينها را تمامى در عالم آخرت ايجاد و محشور فرمايد در صورتى كه كار خدا در دنيا هميشه همين ميراندن و زنده نمودن بوده رجوع كنيد بتواريخ و گردش كنيد در زمين به بينيد چگونه | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 222 | |||
خداوند اقوام و امم و قبائلى را بدوا خلق فرمود و سالها زندگانى نمودند و ميراند و بجاى آنها اقوام ديگرى پديد آورد پس خداوند ايجاد مينمايد ايجاد نمودن ديگرى مانند ايجاد اوّل همانا خداوند بر هر چيز از ابداء و اعاده و احياء و اماته و ساير امور ممكنه قادر و توانا است و جاى شبهه و ترديد نيست در حشر و معاد اين بيانى است كه از ظاهر دو آيه اخيره بنظر حقير رسيده و بنابراين ظاهر رؤيت كه ديدن است و عطف يعيد بر يبدء محفوظ و استدلال بر معاد قيامت شده بقياس بر اعاده امثال خلق در دنيا ولى ظاهر كلام مفسّرين آنستكه استدلال بر معاد را بقياس بر ابتداء خلق دانستهاند كه مانند آن بلكه آسانتر است و بنابراين ناچار بعضى رؤيت را بمعناى علم و بعضى يعيد را عطف بر ا و لم يروا گرفتهاند با آنكه هر دو خلاف ظاهر است و استدلال تازهاى هم نيست همان است كه مكرّر اشاره بآن شده است و بعضى نظر در كيفيّت بدو خلق را عبارت از تفكّر در آثار سابقين و اعتبار از مئال امرشان دانستهاند و اللّه اعلم بمراده. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ وَ لَم يَرَوا كَيفَ يُبدِئُ اللّهُ الخَلقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللّهِ يَسِيرٌ «19» | |||
آيا نميبينند اينکه كفار و مشركين چگونه خداوند ايجاد ميفرمايد خلق را | |||
جلد 14 - صفحه 305 | |||
از كتم عدم بعرصه وجود ميآورد سپس ميميراند و از صفحه وجود به پرتگاه عدم روانه ميكند بدرستي که اينکه امر بر خداوند آسان است. | |||
که گفتند سه قافلهاند که دائما در سير هستند از اصلاب آباء در ارحام امهات از ارحام امهات در دار دنيا از اينکه دار در عالم برزخ و قبر روز و شبي نيست انعقاد نطفه نشود و زايش نباشد و مرگ جريان نداشته باشد و به بيان ديگر گفتند «الانسان مسافر و منازله ستة». | |||
از كتم عدم باصلاب آباء منزل اول ارحام امهات منزل ثانوي دنيا منزل ثالث برزخ منزل چهارم محشر منزل پنجم بهشت يا جهنم منزل آخرين. | |||
أَ وَ لَم يَرَوا كَيفَ يُبدِئُ اللّهُ الخَلقَ از زمان آدم جيلا بعد جيل آمدند. | |||
ثُمَّ يُعِيدُهُ چهار روزي در اينکه سراي دنيا زيست كردند رفتند و بديگران سپردند | |||
در اينکه سراي دو در چون ضرورتست رحيل || رواق طاق معيشت چه سربلند و چه پست | |||
از دروازه رحم وارد اينکه كاروان سراي دنيا و از دروازه قبر خارج ميشود گمان ميكنيم اينجا زيست داريم غافل از اينكه آن بآن رو بمرگ ميرويم پرسيدند از پير مردي صد سال عمر داري گفت صد سال عمرم از بين رفت ندارم. | |||
إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللّهِ يَسِيرٌ ايجاد اصعب از اعدام است ولي بر خداوند هيچ امري صعب نيست «اذا اراد اللّه ان يقول لشيء كن فيكون» بلكه احتياج بكلمه كن هم ندارد بمجرد اراده موجود ميشود عرش و مور يكسان است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 19)- در اینجا قرآن داستان ابراهیم را موقتا رها کرده و بحثی را که ابراهیم در زمینه توحید و بیان رسالت خویش داشت به وسیله ذکر دلیل بر معاد تکمیل میکند. | |||
میگوید: «آیا این منکران معاد، ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز میکند سپس آن را باز میگرداند»؟ (أَ وَ لَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ). | |||
ج3، ص496 | |||
در پایان آیه به عنوان تأکید میافزاید: «این کار برای خدا سهل و آسان است» (إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ). | |||
چرا که تجدید حیات در برابر ایجاد روز نخست مسأله سادهتری محسوب میشود، گر چه ساده و مشکل در برابر کسی که قدرتش بیانتهاست مفهومی ندارد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||