القصص ٦٩: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۷#link45 | آيات ۵۷ - ۷۵، سوره قصص]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۷#link45 | آيات ۵۷ - ۷۵، سوره قصص]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۷#link46 | غرض كلى آيات : بيان بهانه ديگرى از مشركين بر عدم ايمانشان به قرآن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۷#link46 | غرض كلى آيات : بيان بهانه ديگرى از مشركين بر عدم ايمانشان به قرآن]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۹#link60 | بحث روايتى (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۹#link60 | بحث روايتى (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۴#link64 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۴#link64 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «69» | |||
و پروردگار تو آنچه را دلهاى آنان پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىسازند، مىداند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (69) | |||
بعد اقامه حجت فرمايد بر صحت اختيار خود. | |||
وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ: و پروردگار تو مىداند آنچه مىپوشد سينههاى آنها، يعنى آنچه پنهان مىدارند از عداوت پيغمبر و كينه مؤمنان، وَ ما يُعْلِنُونَ: و آنچه آشكار مىسازند از طعن در نبوت و تكذيب قرآن، يعنى سرّ و جهر و نهانى و آشكاراى همه نزد او يكسان است، و چون كسى به غير ذات سبحانى، عالم به باطن و ظاهر بندگان به تمام جهات نباشد، پس متفرد خواهد بود در خلق و اختيار اصلح، و مبرى است از شريك و منازع در ذات و صفات و افعال. | |||
تنبيه: چون ذات سبحانى، حكيم على الاطلاق، عالم به مصالح و مفاسد امور مىباشد، و البته به مقتضاى حكمت و مصلحت اختيار فرمايد آنچه صلاح بندگان است در تمام امور دين و دنيا و آخرت، پس تعيين صلاح و اختيار خير، خاصه الهى است لا غير؛ بنابراين چگونه تواند كسى ادعا نمايد كه اختيار من اصلح باشد بر اختيار خدا، و يا بگويد تفويض اختيار نموده بر بندگان در صورتى كه جاهلند به حقايق و عواقب امور دنيائى، چه رسد به امورات دينى و رسالت و ولايت خودشان نمايند. آيا معرفت دارند به قدر امام و محل او در ميان امت تا جايز باشد براى آنها اختيار او؛ به تحقيق امر صعبى را ادعا نمايند و دروغ گفتند كه تعيين امام با خلق است، و گمراه شدند گمراهى دورى، و واقع شدند در تجرّى: زيرا ترك نمودند امام حقيقى را از راه بصيرت، و زينت داد شيطان اعمال ايشان را، و منع نمود راه حق را در حالى كه بينا بودند و اعراض كردند از اختيار خدا و رسول به اختيار خودشان؛ و قرآن از حالت آنها ندا نمايد در اين آيه «وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ». | |||
جلد 10 - صفحه 173 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَمَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَعَسى أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ (67) وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتارُ ما كانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحانَ اللَّهِ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (68) وَ رَبُّكَ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (69) وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولى وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (70) | |||
ترجمه | |||
پس اما كسيكه توبه كرد و ايمان آورد و كردكار شايسته پس اميد است كه بوده باشد از رستگاران | |||
و پروردگار تو مىآفريند آنچه مىخواهد و اختيار ميكند نباشد مر آنانرا حق اختيار منزّه است خدا و برتر است از آنچه شريك قرار مىدهند | |||
و پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينههاشان و آنچه را آشكار ميكنند | |||
و او است خدا نيست خدائى مگر او مر او را است ستايش در دنيا و آخرت و مر او را است حكم و بسوى او برگردانده مىشويد. | |||
تفسير | |||
خداوند سبحان پس از بيان احوال كفّار در آيات سابقه براى استثناء كسانيكه بعدا قبول اسلام نمايند فرموده و اما كسيكه توبه نمود از كفر و عصيان و مفتخر شد بايمان و اعمال صالحه پس اميد است كه به اين باقى بماند و پيرامون گناه نگردد تا از رستگاران و نجات يافتگان از عذاب الهى باشد و گفتهاند لفظ عسى در تمام قرآن استعمال در وجوب شده چون خداوند كريم و عادت كرام جارى بر انجاز و عداست و خداوند خلق ميكند هر چه را بخواهد از اشياء و اختيار ميكند هر كه را بخواهد از اشخاص براى رسالت از طرف خود و امامت بر خلق و نبوده و نخواهد بود براى خلق اختيارى در تعيين پيغمبر و نصب امام چون اختيار از كسى بطور قطع و يقين بجا و در محلّ لايق واقع ميشود كه عالم باشد بباطن و ضمير مختار كه مصلح است يا مفسد و كسى جز خداوند كه خالق موجودات است چنين علم و اطلاعى را ندارد لذا شخص ممكن است بگمان خود اختيار نمايد مفسد را بجاى مصلح چنانچه در اختيار حضرت موسى هفتاد مرد را براى ميقات از اخيار بنى اسرائيل روى داد و آنها تقاضاى بيجا نمودند و بصاعقه هلاك شدند با آنكه | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 203 | |||
پيغمبر اولو العزم بود چه رسد برعيّت كه بخواهند امام اختيار نمايند يا براى امر رسالت اشخاص معيّنى را در نظر بگيرند و ترجيح دهند آنها را بر مختار خدا و بگويند وليد بن مغيره از مكّه و عروة بن مسعود ثقفى از طائف لايق براى اين مقام است نه يتيم ابو طالب يا آن سه خليفه مقدّمند بر امير المؤمنين عليه السّلام در خلافت از پيغمبر و زعامت بر امّت و از اين قبيل هفوات غير قابل استماع چنانچه مفسّرين نقل نمودهاند و در اخبار ائمه اطهار بامر امامت تصريح شده و باين آيه استدلال فرمودهاند بر آنكه مردم حق نصب امام را ندارند و اين توهّم فاسد ريشه و پايه مفاسد و مظالم و گمراهيهاى اين امّت شده چنانچه خداوند در جاى ديگر فرموده ما كان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضى اللّه و رسوله امرا أن يكون لهم الخيرة من امرهم و بنابراين مراد از اختيار نداشتن خلق اختيار نداشتن آنها است در مقابل اختيار خدا و در مورديكه علم بآن ندارند و محتمل است مراد اختيار نداشتن آنها باشد مگر باختيار او بدليل آنكه لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلىّ العظيم و لا مؤثّر فى الوجود الا اللّه و هو القاهر فوق عباده و هو اللّطيف الخبير و او است خداوند و معبود بحقّى كه متّصف است بتمام صفات كمال و منزّه است از تمام عيوب و نيست معبود بحقّى جز او و مخصوص باو است ستايش در دنيا و آخرت و اختصاص باو دارد حكم بحق و فرمانفرمائى مطلق و تميز بين اهل حق و باطل و بسوى او و حكم او و جزاى او است بازگشت خلائق تمامى در روز قيامت و هر نعمتى از او شروع شده و باو ختم خواهد شد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ يَعلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُم وَ ما يُعلِنُونَ (69) | |||
و پروردگار تو ميداند آنچه مخفي شده در سينههاي آنها و آنچه ظاهر ميكنند. | |||
اينکه آيه كأنه بيان و دليل است بر آيه قبل که سرّ اينكه اينها تصرف ميكنند در افعال تكويني الهي و تشريعي از جعل خليفه يا بدعت در دين يا اضلال بندگان و امثال اينها براي آن اموريست که در سينههاي آنها مخفي كردند که شما نميدانيد و خداوند آگاه است مخصوصا در جعل خليفه براي آن بغضي که از امير المؤمنين در دلهاي آنها مستور كردند و حب جاه و | |||
جلد 14 - صفحه 268 | |||
رياست و نسبت بساير ائمه طاهرين، خداوند که عالم السر و الخفيات است از قلوب آنها مطلع. | |||
لا تَخفي مِنكُم خافِيَةٌ (الحاقه آيه 18) يَعلَمُ خائِنَةَ الأَعيُنِ وَ ما تُخفِي الصُّدُورُ (مؤمن آيه 20). | |||
وَ رَبُّكَ يَعلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُم كنّ بمعني ستر و صان چنانچه ميفرمايد كَأَنَّهُنَّ بَيضٌ مَكنُونٌ (و الصافات آيه 49) و ميفرمايد فِي كِتابٍ مَكنُونٍ (واقعه آيه 78) يعني مصون و مستور. | |||
ما يُعلِنُونَ اينکه صفات خبيثه که در قلوب قاسيه هست هر چه بخواهند مستور كنند بالاخره آثار آن در ظاهر بروز ميكند چنانچه مشاهده گرديد که منافقين پس از رحلت حضرت رسالت چه نحوه نفاق خود را آشكار كردند بگذاريم و بگذريم. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 69)- این آیه که سخن از علم گسترده خداوند میگوید در حقیقت تأکیدی است و یا دلیلی است برای آنچه در آیه قبل از اختیار و مشیت گسترده خداوند بیان شد. | |||
میفرماید: «و پروردگار تو میداند آنچه را سینههاشان پنهان میدارد، و آنچه | |||
ج3، ص475 | |||
را که آشکار میکنند، وَ رَبُّکَ یَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ. | |||
این احاطه او بر همه چیز دلیلی است بر اختیار او نسبت به همه چیز و ضمنا تهدیدی است برای مشکان که گمان نکنند خدا از نیات و توطئههای آنها آگاه نیست. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||