الأنعام ٤٦: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۷#link42 | آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۷#link42 | آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۸#link43 | سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۸#link43 | سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .]] | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۲#link76 | توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۱۲#link76 | توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۸#link161 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۸#link161 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ «46» | |||
بگو: چه فكر مىكنيد، اگر خداوند، شنوايى و بينايى شما را بگيرد و بر دلهاى شما مهر بزند، جز خداوند، كدام معبودى است كه آنها را به شما باز دهد؟ ببين كه ما چگونه آيات را به گونههاى مختلف بيان مىكنيم، امّا آنان (به جاى ايمان و تسليم) روى بر مىگردانند. | |||
===نکته ها=== | |||
از ابتداى سوره تا اينجا حدود دهبار خداوند با طرح سؤال، مخالفان را دعوت به تفكّر كرده است. زيرا تفكّر در نعمتها و تصوّر وفرضِ تغيير و تحوّل آنها، زمينهى خداشناسى است. | |||
اگر درختان سبز نشوند، «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» «1» | |||
اگر آبها تلخ و شور شوند، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» «2» | |||
اگر آبها به زمين فرو روند، «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً» «3» | |||
اگر شب يا روز، هميشگى باشد، إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً ... إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهارَ سَرْمَداً «4» | |||
و اگر چشم و گوش و عقل انسان از كار بيفتد، إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ ... «5» | |||
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر خداوند هدايت شما را بگيرد، كيست كه دوباره شما را هدايت كند؟ | |||
---- | |||
«1». واقعه، 65. | |||
«2». واقعه، 70. | |||
«3». ملك، 30. | |||
«4». قصص، 71- 72. | |||
«5». انعام، 46. | |||
جلد 2 - صفحه 460 | |||
و سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- يكى از روشهاى تبليغى و تربيتى قرآن، سؤال از وجدانهاست. أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ ... مَنْ إِلهٌ | |||
2- براى خداوند، پس گرفتن نعمتهايى كه داده آسان است، پس بهوش باشيم. | |||
أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ ... | |||
3- هم آفرينش از آنِ خداوند است، هم كارآيى لحظه به لحظهى آن نعمت پروردگار است. «أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ» 6: 46 | |||
4- گوش وچشم و عقل، ابزار شناخت انسان و از مهمترين نعمتهاى الهى است. سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ ... قُلُوبِكُمْ | |||
5- معبودهاى خيالى، نه توان آفريدن و نه توان برگرداندن نعمتهاى از دست رفته را دارند «مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ» (آرى، كسى لايق پرستش است كه هم بتواند نعمتى را بدهد و هم بتواند بازستاند) | |||
6- با آن همه استدلال، توجّه مشركان به غير خداوند، شگفتآور است. انْظُرْ كَيْفَ ... | |||
7- براى انسانهاى لجوج، هرنوع بيانى بىاثر است. «نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ» 6: 46 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46) | |||
---- | |||
«1» تفسير قمىّ، جلد اوّل، صفحه 200. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 273 | |||
بعد از آن در احتجاج كفار افزوده مىفرمايد: | |||
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به اين كفار چه مىبينيد اگر اخذ فرمايد خداى متعال به عقوبت قوه شنوائى را تا كر شويد، و قوه بصر و بينائى شما را تا كور گرديد وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ: و مهر نهد بر دلهاى شما تا فهم و هوش در آن نماند مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ: كدام خدائى است غير اللّه سبحانه، كه به قدرت و كرم خود بياورد به شما آن را كه گرفته است و يا بياورد در يكى از اين مذكورات مسلوبه را؟ البته در عالم وجود هيچكس نخواهد بود انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ: نظر كن چگونه مىگردانيم و تغيير مىدهيم آيات را از اسلوبى به اسلوبى، يعنى گاهى در ترهيب و ترغيب سخن گوئيم، و وقتى در تذكير و تنبيه، به احوال مقدمات عقليه ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ: پس كافران اعراض كنند از آن و منقاد حق نشوند. و بنا به قولى تصريف آيات توجيه آنست در جهاتى كه ظاهر مىشود به تمام اظهار يك مرتبه در جهت شدت، يا تصريف آيات احداث آنست در حالى كه دلالت دارد بر وجوهى؛ چنانچه آيت معجزه دال است بر فاعلش و بر قدرت و علم او، و بر نبوّت نبى و صدق او. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46) | |||
ترجمه | |||
بگو خبر دهيد مرا اگر بگيرد خدا گوشها و چشمهاى شما را و مهر نهد بر دلهاتان كيست جز خدا كه بدهد بشما آنرا بنگر چگونه تغيير اسلوب ميدهيم دليلها را پس آنها اعراض ميكنند. | |||
تفسير | |||
خداوند همان دليل ارتكازى را كه در ذيل آيه قل أ رأيتكم ذكر شد بتقريب بديع ديگرى بيان فرموده كه خلاصهاش آنستكه انسان تا واجد نعمت است متوجّه بمبدء آن نيست ولى وقتى فاقد شد بالطّبع ميگردد تا مبدء آنرا پيدا كند و از او استمداد براى اعاده نعمت نمايد حال شما خود را فاقد اظهر قواء ظاهريه كه سمع و بصر است و اشرف قواء باطنيه كه عقل و تميز است تصور نمائيد و در آنحال رجوع بارتكاز عقلى خودتان نمائيد كه از عالم غيب استمداد مىكنيد براى عود آن قواء يا از بتهائيكه خودتان هم ميدانيد كه فاقد همه چيزند و انصاف آنستكه جاى تعجّب است كه با اين تنبّهات و تقريرات مختلفه در اقامه برهانيكه مبدء آن فطرت سليم و طبع مستقيم است و وجدانى و فطرى و جبلّى و ارتكازى است چگونه عناد و لجاج و خبث طينت مانع از تصديق كفار ميگردد و اعراض مىكنند .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُل أَ رَأَيتُم إِن أَخَذَ اللّهُ سَمعَكُم وَ أَبصارَكُم وَ خَتَمَ عَلي قُلُوبِكُم مَن إِلهٌ غَيرُ اللّهِ يَأتِيكُم بِهِ انظُر كَيفَ نُصَرِّفُ الآياتِ ثُمَّ هُم يَصدِفُونَ (46) | |||
بگو اي پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باين مشركين که براي خود بتها و خداياني قرار دادند اگر خداوند عالم گوش و چشمهاي شما را گرفت و دلهاي شما را مهر نمود كيست از خدايان غير از خداي عالميان که بتواند بشما گوش و چشم بدهد و دلهاي شما را باز كند نظر كن اي پيغمبر که چگونه ما آيات پي در پي براي اينها بيان كرديم و پس از اينکه همه آيات باز اينها اعراض ميكنند و رو بباطل خود ميروند. | |||
قُل أَ رَأَيتُم رأي در اينجا نه بمعناي رؤيت ببصر سر است بلكه بچشم قلب است که بمعني درك و فهم و عقل است يعني آيا درك ميكنيد و ميفهميد و تعقل ميكنيد إِن أَخَذَ اللّهُ اخذ بمعني اذهاب است سمعكم گوش شما را گرفت يعني كر شديد وَ أَبصارَكُم و چشمهاي شما را گرفت كور شديد و نكته اينكه سمع را مفرد ذكر فرمود و ابصار را جمع اينكه سمع مصدر است بمعناي شنيدن و آلت سمع اذن است و لذا در جايي که ذكر اذن فرموده آن را هم بلفظ جمع آورده وَ فِي آذانِهِم وَقراً انعام آيه 25، و اما بصر آلة ديدن است چنانچه قلب آلت درك | |||
جلد 7 - صفحه 71 | |||
و تعقل است و آن را هم بلفظ جمع فرموده وَ خَتَمَ عَلي قُلُوبِكُم كنايه از سياهي قلب و قساوت آن است و در اينجا بمعني ذهاب عقل است و بالجمله اگر خداوند شما را كر كرد يا كور نمود يا ديوانه نمود كيست که بشما چشم، گوش، عقل دهد غير از خداوند عالميان اله ديگري داريد مَن إِلهٌ غَيرُ اللّهِ آيا اينکه اصنام که نه حسّ دارند و نه شعور ميتوانند بشما چشم، گوش، عقل دهند. | |||
ذات نايافته از هستي بخش || كي تواند که شود هستيبخش | |||
فاقد شيء چه نحوه ميتواند معطي شيء شود مثليست معروف که خر لخت را نميتوان پالان او را برداشت. | |||
يَأتِيكُم بِهِ مرجع ضمير به ما اخذ است که مستفاد ميشود از جملات قبل سمع و ابصار و ختم قلوب، و جواب اينکه جمله اعتراف به اينكه ليس اله غيره يأتيهم به و ذكر سمع و ابصار و قلوب از باب مثال است و الّا جميع نعم الهيه را غير از خدا احدي قدرت بر انعام ندارد و بلاهاي الهيه را احدي قدرت بر دفع ندارد انظُر بنظر علمي نه بحسّ ظاهري كَيفَ چگونه نُصَرِّفُ الآياتِ تصريف اشاره بپيدرپي يعني يكي بعد از ديگري بانحاء مختلفه گاهي بافاضه نعمت و گاهي بنزول بلاء و گاهي بعبرت از امم سابقه از نجات انبياء و مؤمنين و هلاكت كفار و مخالفين گاهي ببراهين عقليه الي غير ذلک که از هر جهت حجت بر آنها تمام و راه عذر بر آنها مسدود و مع ذلک ثُمَّ هُم يَصدِفُونَ پس از اينکه همه آيات اينکه كفار و مشركين رو بباطل و اعراض از حق ميكنند زيرا صدف بمعني تمايل جدار است بطرف خرابي مثل اينها مثل ديوار شكسته است که هر چه بخواهي او را نگاهداري بگرفتن شكافها يا نصب هو در عقب آنها يا نصب اخشاب روزبروز رو بخرابي ميرود تا منهدم شود و مثل ماشين که هر چه بخواهي در طريق مستقيم سير دهي رو باعوجاج ميرود تا در پرتگاه سقوط كند. | |||
72 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||