گمنام

النساء ١٣٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱۱٬۳۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶
QRobot edit
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۲: خط ۳۲:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۸#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۸#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۶#link146 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۶#link146 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً «134»
هر كس پاداش دنيا را بخواهد، پس (بداند كه) پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خداوند همواره شنواى بيناست.
===نکته ها===
انسان كه مى‌تواند از خداوند، دنيا و آخرت را بخواهد و از نعمت‌هاى هر دو سرا بهره‌مند شود، اگر تنها به دنيا اكتفا كند و در كارهاى نيك، در پى‌اهداف مادّى باشد، به شدّت در
----
«1». تفسير مجمع‌البيان.
جلد 2 - صفحه 182
اشتباه است.
از علل گرايش به كفر و بى‌تقوايى، گمان رسيدن به دنياست كه اين آيه آن را ردّ مى‌كند.
===پیام ها===
1- در انسان غريزه سودجويى است. قرآن از اين غريزه در تربيت انسان‌ها استفاده مى‌كند. «مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا»
2- اسلام دين جامع و خواهان سعادت مردم در دنيا و آخرت و دستيابى به هر دو است. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
3- دنيا و آخرت، همه به دست اوست، پس ديد خود را گسترش دهيم و از مادّيات وتنگ نظرى برهيم. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
4- اگر دنيا هم مى‌خواهيم، از خدا بخواهيم، كه همه چيز به دست اوست. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
5- مؤمنانى كه از خداوند، هم دنيا و هم آخرت را طلب كنند برنده‌اند. «1» «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ»
6- پاداش الهى بر اساس علم و آگاهى او به اعمال ما است. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً»
7- بايد به حقيقت، مؤمن و مخلص بود نه به ظاهر، چرا كه خداوند، شنوا و بيناست. «كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً (134)
بعد از آن، ذكر عظم ملك و اقتدار خود را به آنكه جزاى دارين در قبضه قدرت اوست مى‌فرمايد:
مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا: هر كه باشد كه خواهد به عمل خود جزا و پاداش دنيا را، مثل آنكه جهاد كند براى غنيمت، فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ: پس نزد خداست ثواب و پاداش دنيا، و آن پست و فانى است. و همچنين جزاى آخرت كه آن شريف و باقى است، يعنى بايد كه طالب هر دو باشد، مانند آنكه گويد: رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً، لكن مؤمن ماحض الايمان طالب اشرف باشد كه آخرت است، نه اخس كه دنيا است. و نيز طالب اشرف بايد صرف نظر از اخس نمايد و خساست نكند، و اگر به اشرف مايل گردد، اخس تابع آن خواهد بود؛ چه اگر مثلا مجاهد فى اللّه براى خدا جهاد كند، او راى در آخرت چندان نعمت است كه غنايم دنيا در جنب آن به غايت محقر باشد. و معذلك غنيمت دنيا به وى رسد. پس تحصيل اصل بايد نمود كه فرع تابع اصل است، لقوله: مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ‌
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 604
... وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً: و هست خدا شنونده، يعنى عالم است به اقوال و مسموعات، و عالم به مبصرات و افعال و عارف به اغراض. پس هر كس را به حسب قصد و غرض او مجازات خواهد داد.
در اسرائيليات خداوند فرمايد: يا ابن آدم زارعونى و رابحونى و اسئلونى و عاملونى فانّ ربحكم عندى ما لا عين رأت و لا اذن سمعت و لا خطر على قلب بشر و لا تنفد خزائنى و لا ينقص ملكى و انا الوهّاب. يعنى: اى پسر آدم مزارعه كنيد مرا، و مرابحه كنيد مرا، و سؤال كنيد مرا، و معامله نمائيد با من. پس بدرستى كه نفع شما نزد من چيزى است كه هيچ چشمى نديده و گوشى نشنيده و خطور نكرده بر قلب بشرى، و تمام نمى‌شود خزائن من و كم نمى‌گردد ملك من، و منم بسيار بخشش كننده.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً (134)
ترجمه‌
كسيكه باشد كه بخواهد پاداش دنيا را پس نزد خدا است پاداش دنيا و آخرت و باشد خدا شنواى بينا..
تفسير
كوته نظران بپاداش دنيوى مايلند و از پاداش اخروى غافل در صورتى كه پاداش اخروى از هر جهت قابل قياس بپاداش دنيوى نيست و عمل باحكام اسلام ثمرات دنيوى و اخروى دارد نهايت آنكه اگر منظور از عمل همان نتيجه دنيوى باشد شخص فقط بآن خواهد رسيد و اگر منظور نتيجه اخروى باشد هر دو باو خواهد رسيد پس شخص عاقل اگر طالب دنيا هم باشد بايد براى آخرت كار كند تا قهرا بدنيا هم برسد نه آنكه براى دنيا كار كند تا از آخرت محروم بماند علاوه بر آنكه اختيار دنيا و آخرت در دست خدا است پس بايد دنيا را هم از خدا خواست و همين قصد براى صحت عمل كافى است در كافى و خصال از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه امير المؤمنين (ع) فرمود كه مكاتبه حكما و فقها با يكديگر در سه امر بوده كه چهارم ندارد كسيكه همت بآخرت‌
----
جلد 2 صفحه 137
گمارد خداوند كفايت كند همت او را از دنيا و كسيكه باطن خود را اصلاح نمايد خداوند ظاهر او را اصلاح فرمايد و كسيكه با خدا سازش نمايد خداوند مردم را با او سازگار فرمايد و در فقيه از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه دنيا هم طالب است و هم مطلوب كسيكه دنيا را طلب كند مرگ او را طلب ميكند تا بيرون برد او را از دنيا و كسيكه آخرت را طلب كند دنيا طالب او ميشود تا روزى او را باو برساند و خداوند عالم باغراض و نيّات عبادت است و هر كس را بحسب نيت و غرض او جزا خواهد داد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مَن‌ كان‌َ يُرِيدُ ثَواب‌َ الدُّنيا فَعِندَ اللّه‌ِ ثَواب‌ُ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ كان‌َ اللّه‌ُ سَمِيعاً بَصِيراً (134)
كسي‌ ‌که‌ مقصودش‌ فقط فوائد و مثوبات‌ دنيوي‌ ‌است‌ بداند ‌که‌ نزد ‌خدا‌ ‌هم‌ مثوبات‌ دنيويست‌ و ‌هم‌ اخروي‌ و خداوند سميع‌ ‌است‌ بگفتار ‌آنها‌ و بصير ‌است‌ برفتار ‌آنها‌.
‌اينکه‌ ‌آيه‌ تعريض‌ ‌بر‌ منافقين‌ و ظاهر بينان‌ ‌است‌ ‌که‌ دين‌ و اسلام‌ و ايمان‌ ‌را‌ فقط ‌براي‌ دنيا طلب‌ ميكنند ‌که‌ جان‌ و مال‌ و عرض‌ ‌آنها‌ محفوظ ‌باشد‌ و ‌از‌ غنائم‌ و فوائد ‌آن‌ بهره‌مند شوند و معتقد بقيامت‌ و مثوبات‌ اخروي‌ نيستند مثل‌ اكثر اهل‌ زمان‌ حاضر بلكه‌ اكثر ازمنه‌ فقط اسلام‌ ظاهري‌ دارند خداوند ميفرمايد ‌که‌ اسلام‌ حقيقي‌ و عقيده‌ باطني‌ ‌هم‌ ‌اينکه‌ مثوبات‌ دنيوي‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ دارد و ‌هم‌ مثوبات‌ اخروي‌ و ‌آن‌ سعادت‌ ابدي‌ و بهشت‌ و نعم‌ دائمي‌ ‌را‌ لذا ميفرمايد مَن‌ كان‌َ يُرِيدُ ثَواب‌َ الدُّنيا اشاره‌ بمنافقين‌ مسلمانهاي‌ ظاهريست‌ فَعِندَ اللّه‌ِ ثَواب‌ُ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ اشاره‌ بمؤمنين‌ حقيقي‌ و مسلمانهاي‌ باطني‌ ‌است‌، ‌در‌ دعاء ابو حمزه‌ ميفرمايد
فان‌ قوما آمنوا بالسنتهم‌ لتحقنوا دماءهم‌ فادركوا ‌ما املوا و نحن‌ آمنا بالسنتنا و قلوبنا لتغفر لنا فادرك‌ بنا ‌ما املنا.
وَ كان‌َ اللّه‌ُ سَمِيعاً باقوالهم‌ ‌که‌ ‌در‌ باطن‌ نزد هم‌كنان‌ ‌خود‌ كفر ‌خود‌ ‌را‌ اظهار ميكنند و ‌در‌ ظاهر نزد مسلمين‌ اظهار ايمان‌ ميكنند (بصيرا) بافعالهم‌ ‌که‌ ‌در‌ ظاهر نماز، روزه‌، حج‌ و ‌در‌ باطن‌ شرك‌، كفر، نفاق‌ و چه‌ و چه‌.
234
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


کاربر ناشناس