البقرة ١٧١: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[النحل ٦٠ | لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ...]] (۲) | [[النحل ٦٠ | لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ...]] (۲) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۵..</ref> | |||
«شیخ طوسی» گوید: عطاء گويد:<ref> ابومحمد عطاء بن ابى رباح المكّى در سال ۲۷ هجرى متولد شده و از تابعين و شاگردان عبدالله بن عباس بوده است و در سال ۱۱۴ هجرى وفات يافته، مردى بود سياهچهره و لنگ و در اواخر عمر خويش كور شده است و شيخ بزرگوار در تفسير خود در موارد عديده از او نقل روايت نموده است.</ref> كه اين آيه درباره يهوديان نازل گرديده است. | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۵۳#link615 | آيات ۱۶۸ ۱۷۱ بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۵۳#link615 | آيات ۱۶۸ ۱۷۱ بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۵۳#link617 | حكم اباحه آنچه مشركين و برخى از مؤ منين بر خود ممنوع كرده بودند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۵۳#link617 | حكم اباحه آنچه مشركين و برخى از مؤ منين بر خود ممنوع كرده بودند]] | ||
خط ۴۶: | خط ۵۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۵۴#link628 | بطلان و كذب تقسيمى كه ماديها درباره سير عقايد و آراء بشرى گفته اند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۵۴#link628 | بطلان و كذب تقسيمى كه ماديها درباره سير عقايد و آراء بشرى گفته اند]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link632 | آيه ۱۷۰-۱۷۱]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link632 | آيه ۱۷۰-۱۷۱]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link633 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link633 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۵۴: | خط ۶۷: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link637 | ۱ ابزار شناخت]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link637 | ۱ ابزار شناخت]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link638 | ۲ ((ينعق ))]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۶#link638 | ۲ ((ينعق ))]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«171» وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ | |||
و مَثل كافران، چنان است كه كسى به حيوانى كه جز صدايى (از نزديك) ويا ندايى (از دور) نمىشنود بانگ زند، اينان كران، لالان و كورانند و از اينروست كه نمىانديشند. | |||
===نکته ها=== | |||
«دعا» به معناى خواندن از نزديك و «نداء» براى خواندن از راه دور است. | |||
در اين آيه دو تشبيه است: يكى تشبيه دعوت كنندهى حقّ، به چوپان. و ديگرى تشبيه كافران، به حيواناتى كه از كلام چوپان چيزى جز فرياد نمىفهمند. يعنى اى پيامبر! مثال تو | |||
---- | |||
«1». نهجالبلاغه، قصارالحكم 147. | |||
جلد 1 - صفحه 260 | |||
در دعوت اين قومِ بىايمان به سوى حقّ و شكستن سدهاى تقليد كوركورانه، همچون كسى است كه گوسفندان و حيوانات را براى نجات از خطر صدا مىزند و آنها اين پيام را درك نمىكنند. زيرا چشم و گوش دل آنها بسته شده و در واقع كرو لال و نابينا هستند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- ارزش چشم و گوش و زبان، به آن است كه مقدّمهى تعقّل باشد، و گرنه حيوانات نيز چشم و گوش دارند. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ» | |||
2- راه شناخت، پرسيدن، گوش كردن و ديدن همراه با تفكّر است. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ» | |||
3- اشخاص بىتفاوت در برابر دعوت حقّ، پنج صفت تحقيرآميز دارند: | |||
مثل حيوانند، كورند، كرند، لالند و بىعقلند. «مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا ... فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (171) | |||
بعد از آن ضرب المثلى بيان فرمايد براى تحقق مطلب: | |||
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا: و مثل صفت خواننده كافران به توحيد و حق، كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ: مانند كسى است كه فرياد مىزند به جانورى كه نمىشنود، إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً: مگر خواندنى و آوازى كه هيچ از آن نمىفهمد، يعنى چنانچه حيوان درك نكند صداى ناعق خود را و فقط صوتى مىشنود، همچنين كفار از دعوت به حق و بيان بشير و نذير بر خود جز آوازى نمىشنوند و حقيقت سخن او را درنيابند به جهت تفكر نكردن و تأمل ننمودن در آن به سبب عناد و انكار و استكبار. | |||
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ: كرانند از شنيدن كلام حق و حجت، گنگانند از گفتن سخن درست، كورانند از ديدن راه راست. فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ: پس ايشان تعقل نكنند و درك ننمايند آنچه پيغمبر به آنها فرمايد. مراد آنست كه چون ايشان از حواس شريفه خود منتفع نشوند و بوسيله آن به طريق حق مهتدى نگردند، پس به منزله كسانى هستند كه اين حواس از آنها سلب شده باشد. | |||
تحقيق: بعض از افاضل فرموده اولى و احق آنست كه كلام الهى حمل | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 315 | |||
شود مهما امكن بر حقيقت نه مجاز، بدين تقرير: عالم انسانيت را غير از گوش حسّى، گوش عقلى است كه مىشنود معقولات را و درك كند آن را با ادراك عقلى. و نيز براى او غير از چشم ظاهرى، چشم عقلى است كه مىبيند به آن صور عقليه را و مشاهده نمايد آن را مشاهده واضحتر و جلىتر از ديدن چشم حسّى. و نيز براى او نطق عقلى است كه تكلم نمايد به آن اقوال عقليه را كه عبارت است از القاء علوم مفصله و اعلام معقولات قدسيه. | |||
پس از ثبوت اين مقدّمه محقّق يابد كه حقيقت انسانيت منوط به صفات سه گانه است، و آنها كه فاقدند، هر آينه از دائره انسانيت خارج باشند، اگرچه صورت انسانى را دارا هستند. بنابراين كفار به سوء اختيار سلب نمودند آثار و خواص انسانيت را، لا جرم كور و كر و لال و جزو حيوان لا يعقل محسوب شوند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ (171) | |||
ترجمه | |||
و مثل آنانكه كافر شدند مانند مثل كسى است كه بانك زند بچيزيكه نشنود مگر خواندنى و آوازيرا كرانند كنگانند كورانند پس آنها تعقل نميكنند. | |||
تفسير | |||
مثل آنانكه كافر شدند در بندگى اصنام و قبول رياست سواى محمد (ص) و على (ع) مانند كسى است كه بانگ ميزند بحيوانيكه نميشنود آن حيوان از آن بانگ مگر خواندن و آوازيرا چونكه بتها و رؤساء نالايق مانند حيوان هستند نمىفهمند مراد آنها را و نميتوانند در روز سختى از عبادت و اطاعت كنندگان خودشان اعانت نمايند و بداد آنها برسند و در مجمع از حضرت باقر (ع) روايت نموده كه مراد آنستكه مثل آنها در دعوت تو ايشانرا بايمان مثل كسى است كه بانگ ميزند حيواناتى را كه نميفهمند فقط صدائى ميشنوند فيض ره فرموده يعنى مثل خواننده آنها مثل خواننده بهائم است چون آنها براى فرو رفتن در تقليد دل نمىدهند به بيانات حقه و حجج واضحه كه در مقابلشان اقامه ميشود پس از اينجهت كه صوت را ميشنوند و مقصد و مراد را بدست نمىآورند و معنى را نمىفهمند مانند بهائمند و اين معنى با آنكه محتاج باضمار است اوضح از معنى اول است چون بتها دعا و ندا را هم نميشوند مگر آنكه كلام از باب تمثيل مركب باشد يا مراد از اصنام در تفسير امام همان رؤساء بنا حق باشند كه | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 212 | |||
توضيح داده شده است و بنظر حقير مراد آنستكه مثل كفار مثل كسى استكه بانگ ميزند بچيزى كه نميشنود از آن چيز مگر آوازى را به تبع بانگ كس ديگر چنانچه در باره آنها فرمودند اتباع كل ناعق يعنى مقلدند هر چه از رؤساء و اباء خودشان شنيدند بدون تعقل و فهم نقل مىكنند مانند عوامى كه بتبع مردمان هوچى هو ميكنند با آنكه جز صدائى بگوش آنها نرسيده و صحت و سقم مقال خودشان را نفهميدند و بنابراين معنى مراد از بانگ زده شده بآن كلام است نه حيوان و احتياج بتقدير و تكلف در تصحيح تشبيه ندارد ولى البته آنچه از معادن وحى و تنزيل رسيده است صحيح و متين است در هر حال آنها كر و كور و گنگند راه هدايت را نمىيابند و تعقل امر الهى را نمىنمايند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنعِقُ بِما لا يَسمَعُ إِلاّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَعقِلُونَ (171) | |||
(و مثل تو نسبت بكافران مانند كسي است که چهارپايان را صدا ميكند بچيزي که آن چهار پا جز صدا چيزي نميشنود يعني تنها صدايي بگوش او ميخورد بدون اينكه چيز ديگري را تعقل كند، اينها كران و گنگان و كورانند پس اينان تعقل نميكنند) ينعق صدايي است که راعي چهار پايان را ميزند براي راندن يا توقف آنان حيوان صدا را ميشنود ولي معني آن را درك نميكند و بسيار ديده ميشود مخصوصا در رعايا که با حيوانات مانند گاو و گوسفند و شتر و اسب و استر و الاغ كلماتي ميگويند مثل اينكه با آدم تكلم ميكنند و آنها آن صدا را ميشنوند ولي معاني آن كلمات را درك نميكنند خداوند در اينکه آيه مثل كفار را بچهار پايان زده که سخن پيغمبر را ميشنوند و آيات قرآن را استماع ميكنند ولي توجهي بآنها نداشته و ترتيب اثر نميدهند، نه دعوت او را اجابت ميكنند و نه از نصايح او پند ميگيرند و نه از انذار او بيمي بخود راه ميدهند گويا پيغمبر خدا با چهارپايان تكلم ميكند اينان ابواب تعقل را بروي خود بستهاند نه ميشنوند و نه جواب ميدهند و نه ميبينند. | |||
صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ شرح اينکه جمله در ذيل آيه شريفه: صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعُونَ گذشت«1» فَهُم لا يَعقِلُونَ يعني اينان تعقل و تدبر و تفكر نميكنند و عواقب وخيمه كفر و اعمال ناشايسته خود را متوجه نيستند و راه سعادت دنيا و آخرت خود را | |||
---- | |||
1- مجلد اول ص 421 | |||
جلد 2 - صفحه 295 | |||
در نيافتهاند از اينجهت اجابت دعوة پيغمبر و امتثال اوامر الهي را نميكنند در برهان از هشام از حضرت موسي بن جعفر عليه السّلام روايت كرده که فرمود « | |||
ان اللّه تبارك و تعالي بشّر اهل العقل و الفهم في كتابه فقال فَبَشِّر عِبادِ الَّذِينَ يَستَمِعُونَ القَولَ فَيَتَّبِعُونَ أَحسَنَهُ | |||
، الي ان قال: و ذم الّذين لا يعقلون فقال: وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنزَلَ اللّهُ، الاية و قال: مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا، الاية | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 171)- در این آیه به بیان این مطلب میپردازد که چرا این گروه در برابر این دلایل روشن انعطافی نشان نمیدهند؟ و همچنان بر گمراهی و کفر اصرار میورزند؟ میگوید: «مثال تو در دعوت این قوم بیایمان به سوی ایمان و شکستن سد تقلیدهای کورکورانه همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را (برای نجات از خطر) صدا میزند ولی آنها جز سر و صدا چیزی را درک نمیکنند» (وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً). | |||
و در پایان آیه برای تأکید و توضیح بیشتر اضافه میکند: «آنها کر و لال و نابینا هستند و لذا چیزی درک نمیکنند»! (صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ). | |||
و به همین دلیل آنها تنها به سنتهای غلط و خرافی پدران خود چسبیدهاند و از هر دعوت سازندهای رویگردانند! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||