گمنام

ریشه هزء: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱٬۶۷۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ دی ۱۳۹۵
Added root proximity by QBot
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
هزء و هزو به معنى مسخره كردن است كه حكايت از استخفاف مسخره شده دارد، اولى به ضم زاء آمده دومى به ضم هر دو. استهزاء نيز به معنى مسخره كردن است. [توبه:65]. بگو آيا به خدا و آياتش و رسولش مسخره و شوخى مى‏كرديد؟! [بقره:231]. «هُزُواً» به ضم هاء و زاء يازده بار در قرآن مجيد آمده و همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]. آيه ماقبل اين است «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ - اِنَّا كَفَيْناكَ» يعنى آنچه را كه امر مى‏شوى آشكار كن و از مشركان روى گردان زيرا كه ما از تو مسخره كنندگان را كفايت كرديم (به تو نتوانند آزارى رسانند) معلوم مى‏شود كه عده‏اى با نفوذ از مشركان آن جناب را مسخره مى‏كرده‏اند كه خداوند در قبال آنها به آن حضرت تأمين داده است. در تفسير عياشى نقل كرده: آنها پنج نفر از قريش بودند: وليد بن مغيره مخزومى، عاص بن وائل سهمى، حارث بن حنظله، اسودبن عبد يغوث، اسود بن مطلب بن اسد. چون خدا فرمود «اِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِءينَ» آن حضرت دانست كه خدا خوارشان كرده است و خدا آنها را به مرگ خوار كننده از بين برد. در مجمع سومى را حرث بن قيس نقل كرده و آنگاه كيفيت نابوديشان را نقل نموده است.
هزء و هزو به معنى مسخره كردن است كه حكايت از استخفاف مسخره شده دارد، اولى به ضم زاء آمده دومى به ضم هر دو. استهزاء نيز به معنى مسخره كردن است. [توبه:65]. بگو آيا به خدا و آياتش و رسولش مسخره و شوخى مى‏كرديد؟! [بقره:231]. «هُزُواً» به ضم هاء و زاء يازده بار در قرآن مجيد آمده و همه مصدر به معناى مفعول اند يعنى «مهزؤبه» و مسخره شده. كه عبارت اخراى بى ارزش است. راجع به [بقره:15]. كه نسبت آن به خدا داده شده رجوع شود به «مكر». [حجر:95]. آيه ماقبل اين است «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ - اِنَّا كَفَيْناكَ» يعنى آنچه را كه امر مى‏شوى آشكار كن و از مشركان روى گردان زيرا كه ما از تو مسخره كنندگان را كفايت كرديم (به تو نتوانند آزارى رسانند) معلوم مى‏شود كه عده‏اى با نفوذ از مشركان آن جناب را مسخره مى‏كرده‏اند كه خداوند در قبال آنها به آن حضرت تأمين داده است. در تفسير عياشى نقل كرده: آنها پنج نفر از قريش بودند: وليد بن مغيره مخزومى، عاص بن وائل سهمى، حارث بن حنظله، اسودبن عبد يغوث، اسود بن مطلب بن اسد. چون خدا فرمود «اِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِءينَ» آن حضرت دانست كه خدا خوارشان كرده است و خدا آنها را به مرگ خوار كننده از بين برد. در مجمع سومى را حرث بن قيس نقل كرده و آنگاه كيفيت نابوديشان را نقل نموده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ب:100, ه:71, هم:68, من:58, ما:56, کون:55, اله:48, الله:46, وله:45, کم:39, قول:37, اخذ:37, ل:36, ک:34, ها:33, ف:31, الذين:31, ا:31, رسل:29, ان:26, قد:26, ايى:26, لا:25, نا:25, رئى:24, انن:24, الا:24, ائى:23, قبل:21, هلک:21, اوى:21, لم:20, حيق:20, فى:19, ى:19, امن:19, اذا:18, کفر:18, مع:18, ذکر:17, اول:17, لعب:17, ثم:17, ذلک:17, اتى:16, ذا:16, نحن:15, شرک:15, هزء:15, انس:15, ارض:15, شىء:15, يوم:15, نظر:15, الى:15, عذب:14, قلب:14, نبء:14, على:14, لبس:14, هذا:14, عمل:14, نسى:14, مدد:14, الذى:14, علم:14, هون:14, غرر:13, عذر:13, کفى:13, جعل:13, ظلم:13, لما:13, نذر:13, سير:13, سلک:13, وعد:13, دين:13, شدد:13, مسس:13, عوذ:13, کلء:13, نعم:13, ذوق:13, بئس:12, بدء:12, صلو:12, خرج:12, لو:12, حيى:12, خلف:12, بعد:12, صلح:12, حول:12, خلق:12, غير:12, عن:12, ضرر:12, دنو:12, سخر:12, بطش:12, ليل:12, کتب:12, بقر:12, رحم:12, نبو:12, ندى:12, دعو:12, قعد:12, قوم:11, عود:11, تلو:11, طغو:11, مضى:11, بعث:11, عرض:11, ذبح:11, جرم:11, امر:11, ردد:11, ندو:11, نهر:11, کيف:11, ملو:11, حذر:11, اخر:11, مثل:11, نشر:11, ورى:11, لقى:11, نبت:11, نزع:11, طوع:11, طغى:11, قرى:11, عقل:10, س:10, حقق:10, کسب:10, حتى:10, سور:10, خوض:10, عمه:10, سبل:10, نزل:10, سوف:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
کاربر ناشناس