مَنَاسِکَنَا
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(بروزن قفل و عنق) به معنى عبادت و ناسك به معنى عابد است. [انعام:162]. بگو: نمازم و مطلق عبادتم و زندگيم و مرگم براى خداى رب العالمين است، گفتهاند جدا شمردن نماز از مطلق، براى اهميت آن است. بعضى نسك را ذبيحه معنى كردهاند. [بقره:196]. بنابر روايت اهل بيت عليهم السلام مراد از صيام سه روز، روزه و از صدقه اطعام شش نفر مسكين و ازنُسُك يك گوسفند قربانى است على هذا بهتر است «نُسُك» در آيه به معنى عبادت باشد كه يكى از مصاديق عبادت قربانى كردن در راه خداست. در مجمع ذيل اين آيه نُسُك را عبادت و نيز جمع نسكه به معنى ذبيحه فرموده است در قاموس پس از آنكه آن را عبادت معنى كرده گويد: نُسُك و نسِك به معنى ذبيحه است به نظر نگارنده: نُسُك در آيه خواه به معنى ذبيحه باشد چنانكه در قاموس نقل شد و خواه به معنى عبادت در هر دو صورت مفرداست نه جمع. آيه راجع به حكم كسى است كه در اثر مرض يا ناراحتى سرش پيش از قربانى سر مىتراشد كه در آن صورت در كفاره دادن يكى از سه چيز مخيراست. *** مَنْسَك (بروزن معبد) هم مصدر ميمى آيد به معنى عبادت و هم اسم مكان و زمان چنانكه در مصباح تصريح شده، جمع آن مناسك است [حج:67]. براى هر امت عبادتى است كه بدان عابداند و عمل مىكنند پس در باره عمليكه تو مىآورى منازعه نكنند... ظاهرا در باره اعمال و عباداتيكه آن حضرت مىآورد منازعه كرده و مىگفتند: اينگونه عبادات در اديان گذشته سابقه ندارد آيه در جواب مىگويد: براى هر امت عبادت بخصوصى است امت اسلامى نيز عبادت بخصوصى دارد، على هذا مَنْسَك در آيه مصدرو مراد از «امة» امتهاى گذشته است كه صاحب اديان آسمانى بودهاند نه امتهاى مشركان. * [حج:34]. در اين آيه نيز ظاهراً منسك به معنى عبادت است ولى عبادت قربانى و تضحيه يعنى براى هر امّتى از امم گذشته عبادتى از قربانى قرارداديم تا نام خدا را بر چهارپايان كه قربانى مىكنند ياد نمايند و شما اولين امّت نيستيد كه قربانى بر آنها تشريع شده است. * [بقره:200]. مناسك به معنى عبادتهاى حج است [بقره:128]. «أَرِنا» را در آيه تعليم معنى كردهاند يعنى عبادتهاى ما را به ما تعليم كن و شايد مرا از آن بصيرت باشد يعنى ما را در عبادتهامان بصيرت و بينايى بده بعضى مناسك را مواضع اعمال حج دانستهاند. در خاتمه ناگفته نماند: كه در مفردات و المنار تصريح شده كه نسك دراعمال حج غلبه پيداكرده و مخصوص آن شده است.