لِرُقِيّک
ریشه کلمه
قاموس قرآن
بالا رفتن [اسراء:93]. يا در آسمان بالا روى و به بالا رفتنت هرگز ايمان نمىآوريم تا كتابى بر ما بياورى كه آن را بخوانيم. ارتقاء: درجه درجه بالا رفتن است (مجمع) ولى جوهرى و راغب آن را مطلق بالا رفتن مىداند [ص:10]. يا براى آنهاست حكومت و زمين و آنچه ميان آن دو است؟ پس در ابواب آسمان بالا روند يا به اسباب و علل متوسل شوند يا از آمدن وحى جلوگيرى نمايند. * [قيامة:26-27]. رقى لازم و متعدى هر دو به كار رفته (صحاح) راق اسم فاعل به معنى بالا برنده است «وَ قيلَ مَتْ راقٍ» راغب گويد6 اشاره است بر آنكه بالا برنده و حمايت كننده ندارد. طبرسى آن را كيست كه دئكتر و شفا دهنده او باشد و راغب از ابن عباس نقل مىكند كه كى روح او را بالا مىبرد ملائكه رحمت يا عذاب. نگارنده فكر مىكنم كه به معنى نجات دهنده باشد چنان كه فرموده [واقعة:83-87]. به جاى «تَرْجِعُونَها» در اين آيه «وَ قيلَ مَنْ راقٍ»آمده است. و «مَنْ راقٍ» كلمه يأس است يعنى شفا دهنده ندارد. تراقى جمع ترقوه به معنى گلو است آن را در لغت عرب مقدم حلق در بالاى سينه گفتهاند. علت تسميه آن است كه نفس از آن در وقت مرگ بالا مىآيد (مجمع) معنى آيه: حقاً آن گاه كه جان بگلو رسد گفته شود كى شفا دهنده و يا نجات دهنده است.