فَيُسْحِتَکُم
ریشه کلمه
قاموس قرآن
به فتح (س) استيصال و از بين بردن. ثلاثى و مزيد آن به يك معنى است در مجمع آمده «اصل السحت الاستيصال يقال سحته و اسحتهاى استاصله» [طه:61]. به خدا دروغ نبنديد و گرنه شمار را با عذاب مخصوصى مستأصل و ريشه كن مىكن. سحت به ضمّ (س) اسم مصدر و شىء مستأصل شونده است راغب آن را پوستيكه مستأصل شود گفته است اين كلمه سه بار در قرآن آمده و همه در سوره مائده آيات 42،62،63 است «سَمّاعُونَ لِلْكَذَبِ اَكّالُونَ لَاسُّحْتِ...». مراد از سحت در آيات فوق حرام است. راغب علت تسميه را چنين گويد: گوئى حرام دين و مروّت شخص را از بين مىبرد روايت شده «كسب الحجام سحت» اين به واسطه حرام بودن نيست بلكه به علت بردن مروّت و مردانگى است. طبرسى ره در علت تسميه سه قول نقل كرده اولى قول زجّاج است كه حرام سبب استيصال زجّاج است كه حرام سبب استيصال و هلاكت است. دوّمى قول جبائى كه در حرام بركتى نيست و مستأصل شده ريشه كن مىگردد. سومى قول راغب است كه از خليل نقل مىكند. از رسول خدا صلى اللّه عليه و اله و سلم نقل شده است. و نيز به قيمت سگ، اجرت زانيه، قيمت مشروب، الكل مال يتيم، و ربا و غيره سحت اطلاق شده به مجمع البيان ذيل آيه فوق و تفسير عياشى و غيره رجوع كنيد .