فَاعْتِلُوه
«اعْتِلُوه» از ماده «عَتل» (به وزن قتل)، به معناى گرفتن و کشیدن و پرتاب کردن است; کارى که مأموران با مجرمان سرکشى که در برابر هیچ قانونى سر تسلیم فرود نمى آورند، انجام مى دهند.
ریشه کلمه
قاموس قرآن
كشيدن با قهر. [دخان:47]. بگيريد او را و بكشيدش به وسط آتش. راغب گويد: عتل گرفتن از هر طرف شىء و كشيدن به قهر است در اقرب آمده: «عَتَلَهُ عَتْلاً: اَخَذَ بِمَجامِعِهِ وِ جَرَّهُ عنیفاً وَ جَذَبَهُ» ولى بايد آن در آيه فقط به معنى كشيدن باشد كه «خُذُوه» از قيد اخذ بىنياز مىكند. اين آيه قريب المضمون است با آيه [طور:13]. كه دّع به معنى دفع و انداختن به عنف است. *[قلم:13]. عتلّ به ضم عين و تاء و تشديد لام به معنى بد رفتار و خشن است در مجمع فرموده: آن به معنى بدخلق و خشن و اصل آن به معنى دفع است. در نهايه گفته «الشديد الجافى والفّظ الغليظ» جوهری گفته: «العتّل: الغليظ الجافى» بدخلقى با معناى اصلى كه كشيدن و دفع است مىسازد كه بدخلق شخص را با زبان بد از خود مىراند بعضىها مثل راغب آنرا اكول منوع گفتهاند ولى ظاهراً آن با آيه مناسب نيست چنان كه ملاحظه آيات قبل روشن مىكند. معنى آيه چنين است: با همه آنها بدرفتار و شرير است «زنيم» چنانكه در «زنم» گفتهايم ظاهراً به معنى شرير و لئيم است. عتله عمود آهنينى كه با آن ديوارها را مىكوبند و به قولى آهن بزرگى كه سنگ و درخت را با آن مىكنند (نهايه).