عَقِيما

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«عَقِیْم» از مادّه «عقم» (بر وزن بخل و همچنین بر وزن فهم) در اصل، به معناى خشکى و یبوست است که مانع از قبول اثر مى شود، و زنان عقیم، به زنانى مى گویند که رحم آنها آمادگى براى پذیرش نطفه مرد و پرورش فرزند ندارد.

بادهاى «عقیم» را از این جهت عقیم مى گویند که قادر بر پیوند ابرهاى باران زا نیست; و روز «عقیم» به روزى گفته مى شود که سرور و شادى در آن نباشد. و این که از روز قیامت به عنوان «یَوْمٌ عَقِیْم» یاد شده به خاطر آن است که روزى بعد از آن نیست که بتوانند به جبران گذشته بپردازند. و بالاخره، اگر به غذاهایى که میکروب آنها کاملاً کشته شده «مُعَقَّمْ» مى گویند به خاطر آن است که، این موجودات مضر، دیگر در آن پرورش نمى یابند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن قفل) خشكيدن. راغب گفته: عقم خشك شدنى است كه مانع از قبول اثر باشد گويند «عقمت مفاصله» بندهاى بدنش خشكيد. و به دردى كه قابل صحت نيست گويند: «داء عقام» از زنان كسى را عقيم گويند كه نطفه مرد را قبول نكند.(نازا). [ذاريات:29]. زنش صيحه زنان آمد و با تعجّب به صورتش زد و گفت: پيرزن عقيم مى‏زايد؟! [شورى:50]. هر كه را خواهد عقيم مى‏كند آيه شامل زنان و مردان است. [حج:55]. «يَوْمٍ عَقيمٍ» روزى است كه خيرى و سرورى در آن نيست و فرح و شادى نمى‏زايد ظهور آن مى‏رساند كه مراد عذاب دنياست. [ذاريات:41]. عقيم ظاهراً به معنى فاعل است گفته‏اند «ريح عقيم» بادى كه ابر باران‏ده نياورده و ابرها و درختان را تلقيح نكند يعنى خيرى نزايد قرآن درباره بادها فرموده: [اعراف:57].[حجر:22].[فاطر:9]. و اگر بادى باشد كه هيچ يك از فايده‏ها را نداشته باشد پس آن از زائيدن فايده عقيم است باد قوم عاد چنين بادى بوده است. گفته‏اند: «اَلْمُلْكُ عَقيمٌ» يعنى حكومت نازا است زيرا پدر براى پادشاهى پسرش را مى‏كشد. اين لفظ فقط چهار بار در قرآن مجيد آمده است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...