ص ٢٢

از الکتاب
کپی متن آیه
إِذْ دَخَلُوا عَلَى‌ دَاوُدَ فَفَزِعَ‌ مِنْهُمْ‌ قَالُوا لاَ تَخَفْ‌ خَصْمَانِ‌ بَغَى‌ بَعْضُنَا عَلَى‌ بَعْضٍ‌ فَاحْکُمْ‌ بَيْنَنَا بِالْحَقِ‌ وَ لاَ تُشْطِطْ وَ اهْدِنَا إِلَى‌ سَوَاءِ الصِّرَاطِ

ترجمه

در آن هنگام که (بی‌مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد؛ گفتند: «نترس، دو نفر شاکی هستیم که یکی از ما بر دیگری ستم کرده؛ اکنون در میان ما بحق داوری کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدایت کن!

ترتیل:
ترجمه:
ص ٢١ آیه ٢٢ ص ٢٣
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَزِعَ»: ترسید. وحشت کرد. «لا تُشْطِطْ»: از حق دور مشو. دور از حقیقت مگو. در داوری ستم مکن. إشطاط و شَطَط، هر دو به معنی انحراف و تجاوز از حدّ معیّن و اصل حقیقت است (نگا: کهف / ). «سَوَآءِ الصِّرَاطِ»: (نگا: بقره / مائده / و و ).


تفسیر


نکات آیه

۱ - ورود نزاع کنندگان و شاکیان بر داوود(ع) به طور ناگهانى و وحشتناک (إذ تسوّروا المحراب . إذ دخلوا على داود ففزع منهم) بالا رفتن از دیوار جایگاه داوود(ع) و ترس او از این حرکت، گویاى ناگهانى و ترسناک بودن این عمل است.

۲ - داوود(ع)، برخوردار از روحیات و خصوصیات بشرى (مانند ترس و...) در برخورد ناگهانى با خطرات (إذ دخلوا على داود ففزع منهم)

۳ - پى بردن نزاع کنندگان و شاکیان به وحشت داوود(ع) از ورودشان و دلدارى دادن آنان به آن حضرت (إذ دخلوا على داود ففزع منهم قالوا لاتخف)

۴ - نزاع کنندگان و شاکیان، مسأله مورد اختلاف خود را نزد داوود(ع) مطرح کردند. (خصمان بغى بعضنا على بعض)

۵ - نزاع کنندگان و شاکیان، در حضور داوود(ع) مدعى متجاوز بودن یکى از آنان در حق دیگرى بودند. (خصمان بغى بعضنا على بعض)

۶ - نزاع کنندگان و شاکیان، از داوود خواستند که براساس حق و به دور از هرگونه افراط و ستمى درباره شان داورى کند. (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط) «شطط» در اصل به معناى تجاوز از حد و اندازه است و بیشترین کاربرد آن در معناى افراط، زیاده روى و ستم مى باشد.

۷ - قضاوت به حق و عادلانه، مانع ستم و تجاوز به حقوق دیگران است. (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط) تقدم توصیه به داورى عادلانه و به حق، بر توصیه به پرهیز از افراط و ستم روا داشتن در امر قضاوت، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.

۸ - توصیه شاکیان و نزاع کنندگان به داوران، مبنى بر رعایت حق و عدل در داورى، امرى بایسته و سزاوار (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط)

۹ - رهبران و داوران جامعه الهى، باید نصیحت پذیر و حق شنو باشند. (فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط)

۱۰ - نزاع کنندگان و شاکیان، از داوود(ع) خواستار نمایاندن راه درست زندگى به آنان (و اهدنا إلى سواء الصرط) «سواء» در اصل به معناى وسط و میانه است. مقصود از آن در آیه شریفه، راه درست و میانه و به دور از افراط و تفریط در زندگى است.

۱۱ - نزاع کنندگان و شاکیان، از داوود(ع) خواستند که براى حل مشکلات و اختلافات اقتصادى آنها، راه درست و میانه را به آنان بیاموزد. (و اهدنا إلى سواء الصرط) برداشت یاد شده براساس این دیدگاه است که درخواست هدایت به راه درست، ممکن است به موضوع مورد اختلافشان مربوط باشد که از موضوعات اقتصادى است.

۱۲ - داوود(ع)، داورى عادل، راهنمایى مطمئن در زندگى و مرجعى صالح براى رسیدگى به امور اجتماعى در نظر مردم عصر خود (هل أتیک نبؤا الخصم ... إذ دخلوا على داود... خصمان بغى بعضنا على بعض فاحکم بیننا بالحقّ و لاتشطط و اهدنا إلى سواء الصرط)

موضوعات مرتبط

  • داود(ع): بشر بودن داود(ع) ۲; ترس داود(ع) ۲، ۳; خواسته هاى منازعان قصه داود(ع) ۶، ۱۰، ۱۱; داود(ع) از صالحان ۱۲; درخواست از داود(ع) ۶; دعواى منازعان قصه داود(ع) ۴، ۵; دلدارى به داود(ع) ۳; عدالت داود(ع) ۶، ۱۲; فضایل داود(ع) ۱۲; منازعان قصه داود(ع) ۳; موقعیت اجتماعى داود(ع) ۱۲; ورود منازعان قصه داود(ع) ۱; هدایتگرى داود(ع) ۱۲
  • رهبرى: حق شنوایى رهبرى ۹; شرایط رهبرى ۹; موعظه پذیرى رهبرى۹
  • زندگى: روش زندگى ۱۰
  • صراط مستقیم: هدایت به صراط مستقیم ۱۱
  • ظلم: موانع ظلم ۷
  • عمل: عمل پسندیده ۸
  • قضاوت: آثار قضاوت عادلانه ۷; درخواست قضاوت عادلانه ۸
  • هدایت: درخواست هدایت ۱۰، ۱۱

منابع