زَحْفا
«زَحْف» در اصل به معناى حرکت کردن به سوى چیزى است آن چنان که پاها به روى زمین کشیده شود، همانند حرکت کودک قبل از آن که راه بیافتد و یا شتر به هنگام خستگى که پاى خود را به روى زمین مى کشد; سپس به حرکت لشکر انبوه نیز گفته شده است; زیرا از دور چنان به نظر مى رسد که گویى روى زمین مى لغزند و به پیش مى آیند.
در آیه فوق به کار بردن کلمه «زَحْف» اشاره به این است، که هر چند دشمن از نظر نفرات و تجهیزات فراوان، و شما در اقلیت، اما نباید از میدان مبارزه فرار کنید همان گونه که نفرات دشمن در میدان «بدر» چند برابر شما بود، پایدارى به خرج دادید و سرانجام پیروز شدید.
ریشه کلمه
- زحف (۱ بار)
قاموس قرآن
نزديك شدن به تدريج (مجمع) [انفال:15]. راغب گويد: اصل آن برخاستن است با كشيدن پا مثل طفلى كه هنوز راه رفتن نمىتواند و مثل شتريكه خسته شده است نا گفته نماند گوئى در آن يك گونه سنگينى و كندى ملحوظ است در اقرب گويد: زحف العسكر الى عدوّهم» آنگاه كه لشكر به سوى دشمن با كندى و تدريج برود كه زياد و كثير است. بايد دانست رحف در معناى جهاد و روبرو شدن با دشمن نيز بكار رفته است در نهايه در حديث «اللهم اغفر له وان كان فرّمن الزحف» آن را جهاد معنى كرده و در روايات كافى در تعداد گناهان كبيره آمده «الفرار من الزحف» يعنى فرار از جنگ و اين مخالف معناى اولى نيست كه جهاد با دشمنان همان نزديك شدن است براى جنگ. و نيز رحف به معنى لشكر آمده است چنانكه زمخشرى گفته و جمع آن زحوف است طبرسى از ليث نقل مىكند زحف جماعتى است كه به سوى دشمن حركت مىكنند و جمعش زحوف است. بهتر است «زَحْفاً» در آيه به معنى قتال و نيز مفعول له باشد براى «لَقيتُمْ» چنانكه از زجّاج نقل شده است يعنى: چون با كفّار از براى جنگ روبرو شديد به آنهاپشت نكنيد و فرار ننمائيد اين كلمه تنها يكبار در قرآن آمده است.